صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

اریک (با بازی تام هیوز) در حالیکه با اندوه مرگ همسرش (گایا ویس) درگیر است، یک شغل چوپانی را در جزیره‌ای دورافتاده و خالی از سکنه به عهده می‌گیرد. در آنجا او فقط با سگ و گوسفندانش زندگی می‌کند. در همین اوضاع است که کم کم اتفاقات عجیبی را تجربه می‌کند که او را مجبور می‌کنند با ترس‌ها و تاریکی‌های درونش رو به رو شود.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۸ - ۲۵ دی ۱۴۰۰
فرارو- فیلم روستایی و ترسناک راسل اوون، اگرچه گاهی چندان که باید از ظرافت برخوردار نیست، اما حال و هوای خاصی دارد و لوکیشن زیبا و دورافتاده‌اش همراه با بازی استثنایی تام هیوز آن را به یک فیلم دیدنی تبدیل کرده است. هیوز که در بیشتر مدت زمان فیلم به تنهایی در قاب تصویر قرار دارد، همۀ مضامین روانشناختی داستان را یک‌تنه به دوش می‌کشد.

به گزارش فرارو؛ اریک از اولین لحظه‌ای که او را می‌بینیم یک مرد سرگردان و بی‌هدف است. همسر بی‌ایمان او ریچل در یک تصادف رانندگی از دنیا رفته است؛ مادر عمیقا مذهبی‌اش هم او را از ارث محروم کرده، چون با ازدواج او با آن زن مخالف بوده؛ بنابراین وقتی اریک آگهی نیاز به یک چوپان در جزیره‌ای دورافتاده را می‌بیند، در گرفتن آن شغل تردید نمی‌کند.
اریک که از شدت تنهایی دچار حالتی بی‌پروا و از جان گذشته شده است، پرچم‌های هشداری را که مثل نوار در تمام اطراف جزیره کشیده شده‌اند نادیده می‌گیرد و به آنجا می‌رود. کارفرمای یک‌چشم او به اسم فیشر (با بازی درخشان و خوف‌آور کیت دیکی) حتی یک قدم هم به درون جزیره نمی‌گذارد. چراغ فانوس دریایی خاموش است؛ تلفن کار نمی‌کند؛ سگ اریک به سمت تاریکی غرش می‌کند و ناله‌کنان به گوشه‌ای پناه می‌برد؛ و این تازه شب اول است. همینطور که هفتۀ اول در حال سپری شدن است، اریک بیشتر و بیشتر با اتفاقات عجیب رو به رو می‌شود؛ اتفاقاتی که او را مجبور می‌کنند با بدترین ترس‌هایش رو به رو شود.
 
ریچارد استودارد، فیلمبردار فیلم، صخره‌های ساکت و تنها و ساحل پرخروش جزیره را با نما‌های باز بسیار زیبایی به تصویر می‌کشد که در کنار نما‌های بسته از چهرۀ دردمند اریک جفت کاملی را شکل می‌دهند. کابوس‌های اریک (دربارۀ آب، خاکسپاری، و همسرش) انگار کیفیتی فرازمینی دارند. طراحی صحنۀ فیلم هم کاملا فکر شده و بامعنی است؛ کلبۀ محقر اریک هر اسمی که داشته باشد در واقع کاملا شبیه زندان است. کالوم دونالدسون، آهنگساز و صدابردار فیلم نیز صدا‌های بسیار تاثیرگذاری را از زوزۀ بادها، جیرجیر الوار‌ها و همهمه‌های دور و مبهم ضبط کرده است.
برخی عناصر فیلم خیلی موفق نیستند. استفاده از یک همسر مرده (که خیانتکار هم بوده) به عنوان انگیزه‌ای برای سفر روحی یک مرد، کلیشۀ داستانی کهنه‌ای است. بعضی از جلوه‌های بصری هم خیلی بی‌کیفیت هستند و یک ترس ناگهانی سطحی ایجاد می‌کنند و نه یک هراس تدریجی عمیق؛ البته ناگفته نماند که در بسیاری از صحنه‌های فیلم چنین هراس عمیقی هم وجود دارد. این ایده که زخم روانی یک فرد در فیلم به صورت یک مکان نشان داده شود، قبلا هم در فیلم‌هایی مثل «هویت»، «جزیرۀ شاتر» یا «مثلث» و ... به کار رفته است؛ اما فیلم «چوپان» با تمرکز ویژه و منحصر به فردش بر روی یک شخصیت فردی، به فیلمی موثر و احساس‌برانگیز تبدیل شده است که تنهایی و اندوه و گناه را به شکلی عمیق به تصویر می‌کشد.
 
 
  • کارگردان و فیلمنامه‌نویس: راسل اوون (Russell Owen).
  • بازیگران: کیت دیکی (Kate Dickie)، تام هیوز (Tom Hughes)، جیمی ماری لری (Jamie Marie Leary).
  • امتیاز: ۵.۸/۱۰
ارسال نظرات