صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۰۵۳۳
پایگاه خبری "میدل ایست آی" گزارش می‌دهد:
«قدرت‌های منطقه‌ای در بحبوحه اوج گیری تنش‌ها میان تهران و واشنگتن، نباید تماشاچی باشند. بدون تردید این تنش ها، تبعات به مراتب گسترده‌ای را با خود به همراه دارند».
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۹ - ۲۰ مرداد ۱۴۰۰

فرارو- پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی، به تحولات جاری در روابط ایران و آمریکا، به ویژه در مساله هسته‌ای تهران پرداخته و به طور خاص بر این مساله تاکید کرده که ادامه یافتنِ روند تنش‌ها در روابط دو طرف، می‌تواند تبعات گسترده تری را برای صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه و تعمیق بحران‌های این منطقه داشته باشد.

"میدل ایست آی" در این رابطه می‌نویسد: «در تاریخ پنجم آگوست سال جاری میلادی، مراسم تحلیف "ابراهیم‌رئیسی" به طور رسمی برگزار شد و وی در کرسی ریاست جمهوری ایران قرار گرفت. در دو سال اخیر، اقتصاد ایران به دلیل فشار‌ها و تحریم‌های "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا علیه تهران، عمیقا با چالش رو به رو شده است. این تحریم‌ها به طور خاص از زمان تصمیم ترامپ مبنی بر خارج کردن آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸، علیه ایران وضع شده اند.

رئیسی گفته که لغو تحریم‌ها علیه ایران و بهبود شرایط اتصادی این کشور، اولویت‌های اصلی وی و دولت او هستند. اضافه بر این، "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا نیز از زمان استقرار خود در قدرت در ماه ژانویه سال جاری میلادی، بر وعده بازگشت به برجام (از سوی آمریکا) و لغو تحریم‌ها علیه ایران، در صورتی که تهران و واشنگتن بتوانند به توافقی جدید جهت احیای توافق سال ۲۰۱۵ برجام دست یابند، تاکید کرده است.

به گزارش فرارو، از ماه آپریل گذشته، ایران و دیگر طرف‌های بین المللیِ برجام در وین پایتخت اتریش، گفتگو‌های گسترده‌ای را با هدف احیای برجام آغاز کرده اند. در این چهارچوب، شش دور مذاکره برگزار شده که ششمین دور آن در تاریخ ۲۰ ژوئن پایان یافته و به زمان دیگری موکول شده و هنوز نتیجه‌ای در این رابطه به دست نیامده است. پیش از این بسیاری امید داشتند که تا پایان دولت "حسن روحانی"، توافقی میان ایران و قدرت‌های جهانی جهت احیای برجام، منعقد شود. البته که واقعیت‌های میدانی ثابت کردند که این امیدواری ها، خوشبینی‌هایی بیش نبوده اند.

به احتمال فراوان و همزمان با استقرار دولت جدید در ایران، انتظار می‌رود که مذاکرات میان ایران و طرف‌های بین المللی برجام نیز در هفته‌های آتی از سر گرفته شود. با این همه، هنوز مشخص نیست که آیا دولت رئیسی آن چه که تاکنون در جریان مذاکرات وین در مورد آن توافق شده را خواهد پذیرفت یا بایستی فرآیندی جدید آغاز شود. با این حال، آن چه واضح است این نکته می‌باشد که هنوز اختلافات مهم و اساسی میان تهران و واشنگتن، پابرجا هستند. در این رابطه، در مدت اخیر و حتی در شرایط کنونی شاهد بوده و هستیم که مقام‌های ارشد ایرانی و آمریکایی، سرخوردگی عمیقی از آن چه عدم تمایل و اراده طرف مقابل، جهت اتخاذ تصمیمات سخت سیاسی بیان می‌کنند، مطرح کرده اند.

دولت بایدن و راهبردِ حفظ اهرم‌های فشار علیه ایران

در سمتِ آمریکا، دولت بایدن از ایران خواسته تا بار دیگر خود را در چهارچوب محدودیت‌های توافق برجام که در سال ۲۰۱۵ امضا شد قرار دهد و مذاکرات بیشتر و بحث در مورد توانمندی‌های موشکی، و همچنین حضور منطقه‌ای خود را نیز بپذیرد. در عین حال، واشنگتن پیشنهاد داده که صرفا تحریم‌های مرتبط با مساله هسته‌ای ایران را لغو می‌کند. این در حالی است که دولت آمریکا بر آن است تا تحریم‌های خود علیه ایران را در دیگر حوزه‌ها (حوزه‌های ادعاییِ حقوق بشر و تروریسم)، همچنان حفظ کند.

به بیان دیگر، دولت بایدن به هر طریق ممکن سعی دارد تا بخشی از اهرم‌های فشار خود علیه ایران را با هدفِ واداشتنِ این کشور به تغییرِ سیاست‌های امنیتی و منطقه‌ای اش، همچنان حفظ کند. در این راستا، "آنتونی‌بلینکن" وزیر خارجه آمریکا اخیرا در موضع گیری که با هدف تشدید فشار‌ها علیه ایران انجام شده، تاکید کرده که مذکرات هسته‌ای با ایران، برای مدت نامحدود نمی‌تواند ادامه داشته باشد. وی به طور خاص به این نکته اشاره کرده که اکنون "توپ در زمین ایران است".

در سمتِ ایران، تهران در پاسخ به خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام و وضع تحریم‌های گسترده علیه تهران، گام به گام از تعهدات هسته‌ای خود در چهارچوب برجام عقب نشینی کرده و توانمندی هایش را گسترش داده است. این کشور به طور خاص سطح غنی سازی خود را افزایش داده و ذخیره اورانیوم غنی شده خود را نیز به ورای محدودیت‌های برجامی توسعه بخشیده است. اضافه بر این ها، تهران به نحو موثری دسترسی‌های بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به سایت‌های هسته‌ای خود را نیز محدود کرده است. اهمیت این تحولات را به طور خاص از دو منظر می‌توان مورد توجه قرا داد:

اولا، ایران به نحو موثر و قابل توجهی، از منظر هسته‌ای پیشرفت کرده و توامندی‌های خود را توسعه داده است. این مساله برای طرف‌های غربی و آمریکا، یک منبع مهمِ نگرانی است.

دوم اینکه توانمندی‌های علمی و تخصصی هسته‌ای که ایران به مرور زمان کسب کرده، به هیچ عنوان قابل حذف شدن و از بین بردن نیستند. در این رابطه، "رابرت مالی" نماینده ویژه دولت آمریکا در مساله ایران و مذاکره کننده ارشد این کشور در مذاکرات هسته‌ای با تهران می‌گوید: "دانشِ فنی تهران به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است. امری که شاید حتی بازگشت به توافق اصلی برجام، در آینده نزدیک را نیز تا حد زیادی دور از دسترس کند".

جدای از همه این ها، آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به همراه شمار دیگری از مقام‌های ارشد ایرانی تاکید داشته اند که دولت آمریکا باید تضمین‌هایی را به طرف ایرانی بدهد که این دولت و همچنین دولت‌های آتی آمریکا، به هیچ عنوان از توافق برجام خارج نخواهند شد (کاری که دولت ترامپ انجام داد و از برجام خارج شد). با توجه به آسیب‌های جدی که "کارزار فشار حداکثریِ" دولت ترامپ علیه اقتصاد ایران وارد کرد، این نگرانیِ ایران کاملا جدی و مشروع است. با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که دولت بایدن قادر به ارائه چنینی تضمینی به تهران نیست.

نتیجه نه چندان روشنِ مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب

در شرایط کنونی، نتیجه مذاکرات هسته‌ای با ایران و همچنین در سطحی گسترده تر، تعاملات ایران و آمریکا، چندان روشن نیست. این مساله، دو موضوع مهم و همچنین هم‌پوشان را تا حد زیادی برجسته می‌سازد: قدرت‌های منطقه‌ای چه درس‌هایی را از این تحولات می‌توانند بگیرند و چه کار‌هایی می‌توان انجام داد تا از تشدید بیشتر منازعات و درگیری‌ها میان ایران و آمریکا، جلوگیری کرد. امری که در صورت تحقق می‌تواند وضعیت امنیت و ثبات منطقه خارومیانه را با چالش‌های گسترده‌ای رو به رو کند.

در این رابطه، بررسی و خوانشِ مجدد اظهارات مقام‌های عالی رتبه ایران و آمریکا و همچنین اقداماتی که آن‌ها تاکنون انجام داده اند و یا حتی انجام نداده اند، می‌تواند بعضی سرنخ‌ها را به ناظران و تحلیلگران ارائه کند.

اولا، دونالد ترامپ سعی داشت تا با اعمال فشار‌های گسترده اقتصادی علیه ایران، این کشور را وادار کند تا در گزینه‌های در دسترس خود تجدیدنظر کند و امتیازات قابل توجهی را در برنامه هسته ای، موشکی و نفوذ منطقه‌ای خود به طرف‌های غربی بدهد. این سیاست دولت آمریکا به نحو فاجعه باری با شکست رو به رو شد.

جو بایدن نیز حدودا هشت ماه است که در قدرت حضور دارد و در این مدت، تغییر چندانی از سوی وی و دولتش در رابطه با ایران ایجاد نشده است. ایران بیش از چهار دهه است که تحت تحریم‌های آمریکا است و در شرایط فعلی نیز هیچ نشانه‌ای دال بر اینکه نظامِ سیاسی ایران تضعیف شده و یا در حال فروپاشی است، به هیچ عنوان وجود ندارد.

ثانیا، ایران به عنوان کشوری با جمعیتی بیش از ۸۰ میلیون نفر و در شرایطی که از منابع غنی نفت و گاز، تمدنی دیرینه، هویت ملی قدرتمند، و روابطی قوی با برخی قدرت‌های جهانی برخوردار است، اساسا یک قدرت منطقه‌ای عمده و مهم است. ایران در شرایط فعلی نفوذ قابل توجهی در منطقه خارمیانه دارد و در کشور‌های افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و یمن، نفوذ و قدرت موثری دارد.

با توجه به ظرفیت‌های قابل توجهِ نظامی، اقتصادی و همچنین جمعیت ایران، اساسا نمی‌توان این کشور را در عرصه معادلات مهم منطقه خاورمیانه نادیده گرفت. بدون تردید ثبات اقتصادی و سیاسی تهران می‌توان تضمین‌کننده صلح و ثبات در خاورمیانه و همچنین دیگر مناطق جهان باشد.

ثالثا، قدرت‌های دیگر در خارومیانه، در شرایط کنونی نباید صرفا تماشاچی باشند. محقق نشدنِ پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای ایران و تشدید تنش‌ها میان تهران و واشنگتن، تا حد زیادی بر شعله‌های آتشِ بحران‌ها در منطقه خاورمیانه می‌افزاید. بدون تردید حل مشکلات کنونی خاورمیانه نظیر بحران شیوع ویروس کرونا، بهبود وضعیت اقتصادی کشور‌های منطقه، انتقال انرژی، و همچنین مساله تغییرات آب و هوایی، نیازمند همکاری‌های منطقه‌ای است و هیچ پاسخ منفرد و ملی گرایانه‌ای هم به این مسائل و بحران‌ها وجود ندارند».

ارسال نظرات