مذاکرات مقامهای سیاست خارجی و راهبردی ایران در پاریس و اسلامآباد را میتوان نشانههایی از جهتگیری دیپلماتیک و راهبردی برای مدیریت بحران، صلحسازی، بهینهسازی قابلیتهای ایران و اجتناب از جنگ دانست.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۰۵۲ مطلب
مذاکرات مقامهای سیاست خارجی و راهبردی ایران در پاریس و اسلامآباد را میتوان نشانههایی از جهتگیری دیپلماتیک و راهبردی برای مدیریت بحران، صلحسازی، بهینهسازی قابلیتهای ایران و اجتناب از جنگ دانست.
در بازی «وجودی» میان ایران و طرفهای مقابل هیچ چشمانداز روشنی وجود ندارد. نتیجه دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد. روندها و دادهها خیلی روشن هستند که کدام طرف ماجرا بازنده یک بازی «وجودی» است. در این ساختار از بازی، شکست به معنای خروج کامل از بازی است.
مهمترین دشمن بیرونی هر نوع توافقی میان ایران و امریکا، بدون تردید اسراییل است که ایران قدرتمند و توسعه یافته را هرگز بر نمیتابد و با همه توان تلاش خواهد کرد، جلوی توافق و رفع تحریمها را بگیرد.
اگر این قطعنامه به تصویب شورای حکام برسد، سومین قطعنامهای خواهد بود که از خردادماه سال گذشته تاکنون در این نهاد علیه ایران صادر میشود اما شرایط فعلی با دورانی که دو قطعنامه پیشین در خرداد ۱۴۰۳ و خرداد ۱۴۰۴ تصویب شد کاملاً متفاوت است.
طی روزهای اخیر اخباری مبنی بر انتشار پیشنویس قطعنامهای که احتمالا در نشست فصلی شورای حکام تصویب خواهد شد رسانهای شده است. این قطعنامه براساس گزارشهایی از رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مبنی بر عدم همکاری ایران تنظیم شده است.
ایران مجوز دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای بمباران شده و نشده خود را تنها در چارچوب یک توافق بلندمدت و جامع با غرب صادر خواهد کرد، به همین دلیل تا زمانی که چنین توافقی حاصل نشود، تهران «مذاکره مسلح» را با حفظ توان نظامی و تقویت اهرم چانهزنیاش دنبال میکند
اینگونه نیست که وزارت خارجه فقط شنونده باشد و منتظر بماند تا دیگران تصمیم بگیرند؛ برعکس، نظرات کارشناسی وزارت خارجه با دقت مورد توجه قرار میگیرد و در شکلگیری تصمیم نهایی نقش تعیین کننده دارد؛ برای مثال درباره گفتوگو با آمریکا توافق وجود دارد که تا زمانی که طرف آمریکایی پالس مثبت و شفاف ندهد—اینکه اساساً قصد دارد در مذاکرات چه مسیری را دنبال کند—آغاز مذاکره منطقی نیست.
مردم خود را با شرایط موجود تا حد ممکن تطبیق میدهند ولی اینگونه که از یک سو قاطعانه هر نوع مصالحه و سازشی را غیرممکن دانسته و رد کنیم سپس چند روز بعد خبر درخواست مذاکره از سوی مقابل داده شود، فقط وقتی معنادار است که تغییرات رخداده در پیشنهادهای طرف مقابل نیز اعلام شود و الا بدون تغییر مواضع دو یا یک طرف چگونه ممکن است گفتوگویی شکل گیرد؟
ما امروز نیازی به مذاکره نداریم وقتی پایانی برای آن متصور نیستیم؛ نیازمند این هستیم که نقشهراهی مشخص داشته باشیم. بدانیم دقیقاً قرار است با برنامه هستهای چه کنیم و آینده را چگونه ترسیم کردهایم. اگر واقعاً تمام این سوالها جواب دارد و آینده روشن است، چرا باید زمان و منابع و ظرفیت کشور را در مذاکرات هدر دهیم؟ پایان این روند را اعلام کنیم.
هفته پیش مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اسلامی ایران در حاشیه بازدید از مراکز هستهای تهران و دیدار با مدیران ارشد صنعت هستهای اعلام کرد که ایران با «قدرت بیشتر» صنعت هستهای خود را بازسازی خواهد کرد.