صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۸۴۴۲۱
چه شد که در رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی شکست خوردیم؟
افشین داورپناه، انسان‌شناس گفت: فقط هر روز آمار مرگ‌ومیر و مبتلایان اعلام می‌شود، اما آماری که شامل متغیر‌های اجتماعی باشد و شما بتوانید به‌عنوان جامعه‌شناس یا انسان‌شناس، براساس آن تحلیل‌های اجتماعی ارائه کنید، منتشر نشده است. از این جهت در حوزه اجتماعی و تحلیل‌های اجتماعی ما نمی‌دانیم در ستاد ملی کرونا یا وزارت بهداشت، چه می‌گذرد. لااقل تاکنون هیچ داده اجتماعی‌ای توسط ستاد یا وزارت بهداشت منتشر نشده است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۲۸ فروردين ۱۴۰۰

بنا بر آمار ستاد مبارزه با ویروس کرونا و وزارت بهداشت، تعداد بستری و مرگ‌ومیر ناشی از بیماری کووید- ۱۹ افزایش پیدا کرده است. شاید همین امر بتواند این جمله را که مردم در رعایت‌کردن مسائل بهداشتی کوتاهی کرده و در این سهل‌انگاری منجر به فاجعه بزرگ، مقصر بوده‌اند، امری صادق دانست. اما جامعه‌شناسان در این‌باره چه دیدگاهی دارند؟ آیا مردم مقصرند؟ آیا این وضعیت ناشی از شکست ما در رعایت‌نکردن دستورات بهداشتی است و چرا چنین خطایی کرده‌ایم؟

مشروح گفتگوی روزنامه همشهری با افشین داورپناه، انسان‌شناس را می‌خوانید:

به زعم شما چرا مردم نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی مرتبط با کرونا بی‌تفاوت شده‌اند؟

اول بهتر است از شما بپرسم از کجا می‌گویید که مردم بی‌تفاوت شده‌اند؟ براساس کدام پیمایش یا مطالعه اجتماعی چنین گزاره‌ای را مطرح می‌کنید؟ من هم البته در بعضی مطبوعات خوانده‌ام که مثلا سخنگوی وزارت بهداشت در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۹ گفته است: «در بازه زمانی ۱۵ تا ۲۴بهمن‌ماه، میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در اکثر استان‌ها کاهشی بوده که به‌طور مثال در محدوده دانشگاه علوم‌پزشکی اصفهان این میزان از ۸۷.۱۷ درصد در ۱۵بهمن‌ماه به ۶۸ درصد در۲۴ بهمن، در محدوده دانشگاه علوم پزشکی کاشان از ۶۷.۴۴درصد در ۱۵بهمن‌ماه به ۶۳ درصد در ۲۴بهمن، در محدوده دانشگاه علوم پزشکی آبادان از ۵۴.۲۳ درصد در ۱۵بهمن‌ماه به ۴۶ درصد در ۲۴ بهمن رسیده است».

البته مرجع یا نهادی علمی که این گزارش را تهیه کرده‌است مشخص نیست! و اینکه با چه روشی و در کدام جامعه یا نمونه آماری! مگر ما می‌توانیم آماری که در محدوده‌های فلان دانشگاه‌های علوم‌پزشکی را به تمام جامعه ایران تعمیم بدهیم؟

یعنی شما اساسا این گزاره‌ای را درست نمی‌دانید؟

برای من به‌عنوان یک پژوهشگر اجتماعی این نوع ارائه آمار معتبر نیست. باید شک کنم وقتی گزارش، روش‌شناسی و نمونه آماری آن ارائه نشده است. البته می‌توانم براساس مشاهده شخصی خودم در شهر تهران، حدس بزنم که مثلا در فلان مناطق یا در فلان زمان، به‌نظر می‌رسد که مردم نسبت به رعایت پروتکل‌ها بی‌تفاوتند. می‌خواهم به نکته مهم‌تری اشاره کنم و آن این واقعیت است که در ۱۴ماهی که از ورود کرونا به ایران می‌گذرد و در طول ۱۱ ماهی که از آغاز به‌کار ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا می‌گذرد، هیچ داده اجتماعی‌ای درباره این پاندمی در ایران منتشر نشده است.

فقط هر روز آمار مرگ‌ومیر و مبتلایان اعلام می‌شود، اما آماری که شامل متغیر‌های اجتماعی باشد و شما بتوانید به‌عنوان جامعه‌شناس یا انسان‌شناس، براساس آن تحلیل‌های اجتماعی ارائه کنید، منتشر نشده است. از این جهت در حوزه اجتماعی و تحلیل‌های اجتماعی ما نمی‌دانیم در ستاد ملی کرونا یا وزارت بهداشت، چه می‌گذرد. لااقل تاکنون هیچ داده اجتماعی‌ای توسط ستاد یا وزارت بهداشت منتشر نشده.

اما ظاهرا کمیته‌ای به اسم کمیته اجتماعی در ستاد ملی کرونا وجود دارد!

بله، کمیته‌ای به اسم کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی در ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا وجود دارد. صرفا همین نوع نامگذاری نشان می‌دهد که پیمایش یا پایش اجتماعی در ستاد ملی کرونا، جایگاهی ندارد! چطور سه موضوع اجتماعی، امنیتی و انتظامی در یک کمیته تجمیع شده؟ رویکرد ستاد ظاهرا بیشتر امنیتی و انتظامی است. بخش عمده‌ای از اختلال در مدیریت کرونا در ایران نیز به‌خاطر همین رویکرد است.

کدام نهاد علمی جامعه‌شناسی یا کدام جامعه‌شناس یا انسان‌شناسی در کمیته‌های این ستاد حضور دارند؟ هیچ‌کس! شما همین حالا بعد از یک‌سال، یک سایت یا مرجع برای ارائه داده‌ها و آمار‌های اجتماعی کرونا ندارید. خود ستاد ملی کرونا یک سایت اطلاع‌رسانی ندارد (اگرچه بعضی بخش‌ها مثل بخش‌های اقتصادی ستاد سایت دارند!)

براساس تحلیل خودتان، شخصا فکر می‌کنید مردم نسبت به رعایت پروتکل‌ها بی‌تفاوت شده‌اند؟ اگر چنین است به چه دلیلی؟

در مقدمه گفتگو بیان کردم که درباره این گزاره نه ستاد، گزارش اجتماعی ارائه کرده و نه من داده‌هایی قابل اعتمادی دیده‌ام. دوم اینکه، مشاهدات مردم‌نگارانه من در تهران نشان می‌دهد بعضی از مردم، نسبت به گذشته، در رعایت پروتکل‌ها آسان‌گیرتر شده‌اند و بعضی هم بی‌تفاوت. با روندی که وجود داشته و با نوع مدیریتی که تاکنون اعمال شده این چیز عجیب و دور از انتظاری نیست. متغیر‌ها یا دلایل زیادی در‌باره این امر قابل طرح است؛ ازجمله مشکلات معیشتی مردم، خستگی، بلاتکلیفی، سست‌شدن همبستگی اجتماعی، نارضایتی اجتماعی و.... اما می‌خواهم یکی از مهم‌ترین دلایل را سوء‌مدیریت کرونا در کشور معرفی کنم.

وقتی شما در بحرانی ملی (که البته جهانی است) قرار دارید، مهم‌ترین موضوع برای اجرای درست سیاست‌ها و برنامه‌ها، توجه به افکار عمومی است. افکار عمومی در مدیریت کرونای ایران چندان جایگاهی نداشته است. منظورم این است که مورد توجه قرار نگرفته. اعتماد اجتماعی مردم که شرط اساسی برای کنترل و مدیریت این بیماری است دچار اختلال شده. تصمیم‌گیری‌های همراه با تعلل ستاد ملی کرونا و همچنین رها‌کردن افکار عمومی، در تشدید این بی‌اعتمادی و در نتیجه سهل‌انگاری و بی‌تفاوتی بعضی از مردم مهم‌ترین دلیل بوده.

کرونا یک بحران ملی است، نقش حاکمیت در مدیریت آن اساسی است و نمی‌توان آن را در جایگاه مدیریتی به مردم حواله کرد. قاطعیت لازم دارد و این یک امر حاکمیتی است که البته بدون آماده‌سازی، اقناع و همراهی افکار عمومی غیرممکن است.

منظورتان از کم‌توجهی به افکار عمومی چیست؟

به‌نظر می‌رسد مدیریت کرونا ظاهرا بیشتر امری امنیتی و انتظامی تلقی شده و همین رویکرد توجه به افکار عمومی را کمرنگ‌تر کرده. نه ستاد، برای مدیریت و جهت‌دهی افکار عمومی (و درواقع افزایش اعتماد اجتماعی و همگرایی) برنامه‌ای داشته و نه رسانه ملی. در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها مردم به‌قدر لازم و کافی اقناع و توجیه نشدند و نمی‌شوند. هیچ برنامه رسانه‌ای کارآمدی وجود نداشته است.

ظاهرا هیچ سیاست و برنامه رسانه‌ای مشخصی هم وجود نداشته. رسانه‌های رسمی دچار روزمرگی، تکرار و فقدان پویایی و خلاقیت شده‌اند. مثلا شما دقت کنید در بخش خبر صداوسیمای ما، در این ۱۴ ماه، فقط سه، چهار گزارشگر تلویزیونی درباره کرونا گزارش‌هایی عموما تکراری و بی‌خاصیت تهیه و پخش کرده‌اند! یعنی ما فقط به غیر از این سه، چهار گزارشگر، نیروی کاربلد و خلاق دیگری نداریم؟ این انحصار نیست؟ در تولید همین برنامه‌های کم‌کیفیت هم تلویزیون جوری برنامه تولید و پخش کرده‌است که گویی همه مردم ایران شبیه به هم هستند! مخاطب‌شناسی ظاهرا در این برنامه‌ها جایگاهی ندارد.

سیاست رسانه‌ای ما در کرونا چندان که باید موفق نبوده و مردم و افکار عمومی را به نحو مؤثر مدیریت و راهبری نکرده. در این شرایط و در کنار سایر تصمیم‌گیری‌ها، بعضی از مردم هم از جدیت‌شان در رعایت پروتکل‌ها کاسته‌اند. نمی‌شود که ستاد، ممنوعیت‌های سفر‌های نوروزی را بردارد و بعد انتظار سست‌شدن مردم در رعایت پروتکل‌ها را نداشته باشد. نمی‌شود ستاد گرو‌های شغلی دو، سه و چهار را تعطیل کند و تردد در شهر کمافی‌السابق ادامه داشته باشد. افکار عمومی در این شرایط چرا سهل‌انگاری پیشه نکند؟ چرا شرایط را عادی تلقی نکند؟

فقط صداوسیما و ستاد ملی در اقناع و جهت‌دهی افکار عمومی کم‌کاری کرده‌اند؟

معتقدم بخش عمده‌ای از فعالیت‌های پیشگیرانه مردم در مواجهه با کرونا، اصلا ربطی به صداوسیما یا دولت یا ستاد ملی کرونا ندارد و نتیجه تلاش‌ها و اطلاع‌رسانی‌های خود مردم است. درواقع مردم دارند خودشان به داد خودشان می‌رسند. گاهی تأثیر یک‌نفر در شبکه‌های اجتماعی یا اینستاگرام بسیار مؤثرتر از بسیاری از برنامه‌های خنثی و غیرمؤثر رسانه‌های رسمی مثل صداوسیما یا وزارت بهداشت بوده.

ارسال نظرات