درست هر وقت طرفداران استقلال آرام آرام در حال فراموشکردن استراماچونی هستند، او خودش را به صدر اخبار این باشگاه برمیگرداند. این بار تبریک تولد بهزاد غلامپور و آرزوی «دیدار مجدد در ایران» از سوی این مربی، خبرساز شده است. به نظر میرسد استراماچونی به هیچ قیمتی دستبردار نیست و نمیخواهد محبوبیتش را در بین استقلالیها از دست بدهد. او کار و زندگیاش را رها کرده و همچنان در حال ابراز احساسات مجازی با هواداران تیم سابقش دیده میشود. شاید اگر شما هم از یک نفر ۴۰ میلیارد تومان طلب داشته باشید، شب و روز را با ابراز احساسات به او بگذرانید.
هواداران منچستریونایتد بالاخره با جدایی سرالکس فرگوسن کنار آمدند، اما هواداران استقلال نمیتوانند با جدایی آندرهآ استراماچونی کنار بیایند. اولی بیش از دو دهه سرمربی باشگاه بود و تمام موفقیتهای ریز و درشت را با تیم تجربه کرد و دومی حتی یک نیمفصل هم روی نیمکت استقلال دوام نیاورد. هر کس از بیرون به پیوند عمیق آبیها با سرمربی ایتالیایی نگاه کند، حتما تصور خواهد کرد که او موفقترین مربی تاریخ استقلال به شمار میرود و هر دو قهرمانی این باشگاه در آسیا را رقم زده، اما در واقعیت تنها دستاورد استراماچونی در استقلال، فقط یک «صدرنشینی موقت» بوده است.
اگر صدرنشینی موقت برای قدیس شدن روی سکوها کافی باشد، محمود فکری هم توانسته در همین چند هفته این عنوان را به دست بیاورد. ظاهرا هواداران آبی از یاد بردهاند که تیمشان زمانی مشغول سلطنت در لیگ برتر بود. همین تیم تا امروز در لیگهای چهارم، هشتم و دوازدهم قهرمان شده است. هر سه قهرمانی را هم امیرقلعهنویی برای این باشگاه به ارمغان آورده، اما عجیب است که در بین هواداران تیم، هیچکس خاطرههای گذشته ژنرال را مورد ستایش قرار نمیدهد و همچنان همه از استراماچونی حرف میزنند.
استرا اصلا دوست ندارد که در ایران فراموش شود. برای این کار، او حتی تولد تک تک دستیاران سابقش را هم تبریک میگوید. استوریهای وقت و بیوقت او نیز طوری منتشر میشوند که انگار این مربی به اندازه نیمقرن در ایران زندگی کرده و حالا دارد از غم فراغ این کشور میسوزد! استراماچونی مربی خوبی است، اما به همان اندازه که از تاکتیک سر درمیآورد، بازی با احساسات را هم خوب بلد است. اگر او واقعا شیفته استقلال شده، بهتر است این تیم را به حال خودش رها کند. این کار خیلی بیشتر از استوریها، پستها و اظهارنظرهای او به تیم کمک خواهد کرد.
هر چقدر که واکنشهای استراماچونی به استقلالیها ادامه پیدا میکنند، دلیل جدایی او واضحتر از قبل میشود. این مربی در حالی وارد فوتبال ایران شد که کارنامه کاریاش پر از شکستهای ریز و درشت بود. او در همه تجربههای قبلی از سمتش اخراج شده بود و هیچوقت نتوانسته بود تیمی را با موفقیت به سوی یک مقصد بزرگتر ترک کند. اگر استراماچونی در نقطه اوج موفقیت قرار داشت، هرگز حاضر نمیشد به ایران بیاید، اما او در شرایطی به فوتبال ایران ملحق شد که در طول دو سال، عملا هیچ پیشنهاد مهمی نداشت.
اگر تجربه این مربی در ایران هم به شکست میانجامید، دوران مربیگری او عملا به پایان رسیده بود، اما او قبل از آنکه با یک چالش بزرگ و واقعی روبهرو شود، ایران را ترک کرد و توانست ژست موفقیت را برای خودش نگه دارد. استراماچونی منتظر ماند تا استقلال حتی به صورت موقت به صدر جدول برسد، آنوقت به شکل شوکهکنندهای از تیم جدا شد و دیگر به هیچ قیمتی هم خواهان بازگشت به استقلال نبود. خبر تجمع هواداران برای بازگشت او هم در کشورهای عربی و هم در خود ایتالیا، بازتابهای زیادی داشت. حالا دیگر همه برچسب یک مربی محبوب را روی استراما میگذاشتند و برایش هورا میکشیدند. او به همین سادگی نوع نگاهها به خودش را عوض کرد تا احتمالا در آیندهای نزدیک، یک پیشنهاد خوب کاری دریافت کند.
مرد ایتالیایی در حالی از ایران رفت که در اولین و آخرین تجربه دربیاش شکست خورده بود، حتی در یک مسابقه آسیایی روی نیمکت استقلال نبود و به جز چند «نمایش» خوب در زمین مسابقه، عملا هیچ آورده دیگری برای این تیم نداشت. او حتی به اندازه پایان یک نیمفصل به استقلال فرصت نداد و به محض صدرنشینی، چمدانها را بست. پس از آن هم، اما تلاش این مربی برای دل بردن از آبیها، هرگز متوقف نشده است.
در دوران پس از استراماچونی، فرهاد مجیدی قدمهای جذابی برای باشگاه برداشت و تیم هیجانانگیزی ساخت، اما مقایسهها هرگز به او امان ندادند و مدیران باشگاه هم با شوی محبوبیت، به دنبال بازگرداندن استراماچونی بودند. حالا فکری هم به همین سرنوشت دچار شده است. نه اینکه مربی فوقالعادهای باشد و نه اینکه استقلال از شروع فصل، خیلی خوب در زمین ظاهر شده باشد، اما مادامی که برای انتقاد از کادرهای فنی استقلال دائما از استراماچونی اسم ببرند و مدام خواهان بازگشت او باشند، این تیم آرامش را تجربه نمیکند. بازگشت استراماچونی از هر طرف، غیرممکن است. هواداران استقلال، اما نمیخواهند که این حقیقت واضح را بپذیرند.
منبع:توسعه ایرانی
کار فرهاد میشه علاقه کار استرا میشه بازی با احساسات؟ غیر اینکه استرا علاقه ی ما رو می بینه و از هزار بار ابراز علاقه ی ما در جواب دو سه تا استوری گذاشته؟
تا روزیکه بی وجدانایی مثل شما هستن به هیچ جایی مملکت ما نمیرسه:/