فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی حدود یک ماه پیش در گزارشی به این موضوع اشاره کرد که اگر در ۶ سال آینده اقتصاد ایران سالانه حدود ۸ درصد رشد اقتصادی داشته باشد، ما در نهایت در جایی خواهیم ایستاد که در سال ۱۳۹۰ ایستاده بودیم. به عبارت ساده تر، با این فرض تقریباً محال که ما در ۶ سال آینده بتوانیم سالانه ۸ درصد بر حجم تولیدات اقتصادی خود، اعم از کالا و خدمات، بیفزاییم، گویی برای حدود ۱۶ سال در جا زده ایم. این، اما در حالی است که رشد اقتصادی سالانه ۸ درصد در طول پنج دهه گذشته به ندرت در ایران تجربه شده و نیازمند صدها هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه است و این حجم از سرمایه، اکنون در ایران وجود ندارد.
چگونه فقیرتر میشویم؟
مسعود نیلی، مشاور اقتصادی پیشین حسن روحانی و یکی از اقتصاددانانی که در سه دهه گذشته نقشی اساسی در برنامه ریزی اقتصادی کلان در ایران بر عهده داشته، چندی پیش در گفتگو با هفته نامه تجارت فردا گفته بود اقتصاد ایران مسیری دشوار در سالهای آینده در پیش خواهد داشت، چرا که در طول دهه ۱۳۹۰، نه تنها روند سرمایه گذاری در ایران اساساً مختل شده، که شیبی منفی را تجربه کرده است.
به گفته نیلی، در حالی که روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در اقتصاد ایران (به قیمت ثابت سال ۱۳۸۳) در سراسر سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۰ در مجموع مثبت بوده و به طور متوسط سالانه ۶.۲ درصد رشد داشته است، اوضاع از ابتدای دهه ۱۳۹۰ دگرگون شده است. بر این اساس، شاخص تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۸ به طور کلی منفی بوده و به طور متوسط سالانه ۶.۸ درصد افت داشته است. اما این تازه شروع ماجرا است.
شیب نزولی سرمایه گذاری در ایران در سالهای آینده اثر خود را بر زندگی تک تک ایرانیها نشان خواهد داد. بر این اساس، به نظر میرسد در نبود سرمایه کافی و در شرایطی که دولت به صندوقی برای پرداخت حقوق کارمندان خود بدل شده و دیگر نمیتواند (دست کم تا سال ها) کاری برای توسعه ایران انجام دهد، جایگاه ایران به عنوان یک قدرت منطقهای هم دستخوش تزلزل خواهد شد.
توهمات ژئوپولتیک رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، که در قالب خواندن شعری احساسی در جریان رژه پیروزی جمهوری آذربایجان در شهر باکو خود را نشان داد، تنها نوک کوه یخی است که نشان میدهد بی توجهی به توسعه اقتصادی چگونه میتواند به تهدیداتی امنیتی هم بدل شود.
سندی که فراموش شد
سند چشم انداز ۲۰ ساله توسعه ایران که به «سند چشم انداز ۱۴۰۴ ایران» هم معروف شد، در سال ۱۳۸۴ به تصویب رسید و قرار بود در فاصله دو دهه باقی مانده تا سال ۱۴۰۴، ایران به قدرت نخست اقتصادی، فرهنگی و علمی منطقه بدل شود و کشورهای دیگر از ایران به عنوان الگویی برای توسعه خود استفاده کنند.
با این همه، وقایع ۱۵ سال گذشته نشان داد که نه تنها این هدف محقق نشده، که کشورهای دیگر در منطقه فاصله شان را با ایرانی که آن زمان بسیار از آنها جلوتر بود، کاهش داده اند. طی همین مدت، اقتصاد ایران از سطحی تقریباً برابر با اقتصاد ترکیه و اقتصاد عربستان، به سطحی بسیار پایینتر از اقتصاد این دو کشور تنزل پیدا کرده و اقتصادهایی همچون امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین و جمهوری آذربایجان هم فاصله خود با اقتصاد ایران را با وجود جمعیت بسیار کم این کشورها، به شدت کاهش داده اند.
در این میان، یک پرسش حیاتی برای آنها که دل نگران توسعه ایران هستند به میان میآید و آن اینکه جایگاه اقتصاد ایران با توجه به پیش بینیها طی دهههای آینده چگونه خواهد بود؟
اقتصاد کشورها چگونه با یکدیگر مقایسه میشوند؟
پیش از هر چیز باید به این پرسش بپردازیم که به طور کلی، اقتصاد کشورهای مختلف با چه معیارهایی با یکدیگر مقایسه میشوند؟ اصلیترین معیار برای اندازه گیری قدرت اقتصادها در بعد کلان، میزان «تولید ناخالص داخلی» (GDP) آنها است. تولید ناخالص داخلی، در واقع برابر با ارزش بازارِ تمامی کالاها یا خدمات نهایی تولید شده در یک اقتصاد، در یک بازه زمانی مشخص (معمولاً یک سال) است. به عبارت ساده، سهم ریالی یا دلاری هر کالا یا خدماتی که مثلاً در سال ۱۳۹۹ در ایران تولید شده، در تولید ناخالص داخلی ایران در این سال به حساب میآید.
به این ترتیب، واضح است که کشورهایی با تولید بیشترین میزان کالا، متنوعترین محصولات و بهترین خدمات، تولید ناخالص داخلی بالاتری دارند و از این نظر، اقتصاد قدرتمندتری خواهند داشت. این، اما در حالی است که تولید ناخالص داخلی ایران طی سالهای اخیر به دلیل اعمال تحریمهای بسیار شدید اقتصادی و کاهش حجم اقتصاد ملی ایران، افت کرده است.
با این همه، بر اساس رتبه بندیهای مختلفی که از تولید ناخالص داخلی ایران صورت میگیرد، اقتصاد ایران هنوز هم یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان است. این، اما در حالی است که در همین سالهای اخیر، درجا زدن اقتصاد ایران موجب شده حجم اقتصاد ملی ما نتواند به اندازهای که باید، رشد داشته باشد.
دادههای بانک جهانی نشان میدهد ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی، با تولید حدود ۴۴۵ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه بیست و هشتمین اقتصاد بزرگ جهان ایستاده است. در همین سال، رقیب منطقه ایران، ترکیه، با تولید ۷۵۴ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه نوزدهم جهان و دیگر رقیب منطقهای ایران، یعنی عربستان سعودی نیز با تولید حدود ۷۹۲ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه هجدهم قرار داشت. نکته اینجا است که اگر معیار جمعیت را که یکی از عوامل تاثیرگذار در میزان GDP کشورها است در نظر بگیریم، عملکرد ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی، با توجه به اندازه جمعیتش، تا حدی غیرقابل قبول بوده است، چرا که ایران هفدهمین کشور پرجمعیت جهان است و جایگاه طبیعی آن از نظر اندازه عددی تولید ناخالص داخلی هم باید دست کم در رده هفدهم جهان باشد.
با این همه، با در نظر گرفتن دادههای دیگر، جایگاه ایران حتی بدتر هم میشود. تولید ناخالص داخلی یا همان GDP معیار خامی است که در مقام مقایسه، اندازه تولیدات کالا و خدمات را در یک کشور در یک بازه یک ساله، بر حسب دلار آمریکا میسنجد. با این همه، واضح است که شما با یک دلار آمریکا، در ایران، ترکیه یا سوئیس، قدرت خرید متفاوتی خواهید داشت. مثلاً، ممکن است با یک دلار آمریکا بتوانید در ایران ۱۰ بطری آب معدنی بخرید، ولی در سوئیس برای خرید یک بطری آب معدنی باید نه یک دلار، که چند دلار هزینه کنید.
این مساله، یعنی تفاوت قدرت خرید دلار (به عنوان واحد ارز بین المللی) در کشورهای مختلف، موجب شده تا مقایسه میان اقتصاد کشورهای مختلف با یک معیار دقیقتر هم صورت بگیرد. این معیار دقیق تر، «شاخص برابری قدرت خرید» (Purchasing power parity) است. به این ترتیب، مثلاً تولید ۱۰ میلیارد دلار در ایران، قدرت خرید بیشتری برای ما ایجاد میکند تا تولید همین میزان کالا مثلاً در سوئیس.
اما جایگاه ایران از منظر «شاخص برابری قدرت خرید» چگونه است؟ دادههای بانک جهانی که البته تا پایان سال ۲۰۱۹ را در بر میگیرند و تاثیر همه گیری کرونا را پوشش نمیدهند، تصویر قدرت اقتصادی ایران را از این منظر با دقت بیشتری میکاوند.
به گزارش فرارو، بر این اساس، تا پایان سال ۲۰۱۹، ایران با تولید حدود یک تریلیون و ۱۷۲ میلیارد دلار (بر مبنای شاخص برابری قدرت خرید)، در رده بیست و دومین اقتصاد بزرگ جهان بوده، اما ترکیه بر این اساس، با تولید حدود ۲ تریلیون و ۳۰۰ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه سیزدهمین اقتصاد جهان قرار داشته و تقریباً دو برابر ایران کالا و خدمات تولید کرده است. بر اساس گزارش بانک جهانی، اقتصاد ترکیه، حتی یک پله بالاتر از اقتصاد کره جنونی در این سال قرار گرفته است.
جالب اینجا است که مصر که تقریباً در تمام طول دهههای گذشته اقتصادی ضعیفتر از ایران داشته، در این رده بندی یک پله بالاتر از ایران ایستاده و نیجریه، کشوری در آفریقا نیز در رده بیست و سوم، پس از ایران قرار گرفته است. فاصله ما با امارت متحده عربی، کشوری بسیار کوچکتر از ایران و بسیار کم جمعیتتر از ایران هم به شدت کم شده و به تنها چند پله در این جدول کاهش پیدا کرده است.
اما این تصاویر تا چه حد نگران کننده هستند و چه پیامی برای ایران و سیاست گذاران اقتصادی آن در بر دارند؟ برای درک بهتر این موضوع، بهتر است به وضعیت اقتصادی ایران در سالهای گذشته و نیز تغییرات جایگاه ایران در رقابت تنگاتنگ اقتصادی میان کشورها، گریزی بزنیم.
یکی از گزارشهای بانک جهانی در سال ۲۰۱۸ میلادی، نشان میدهد که سهم اقتصاد ایران بر مبنای «شاخص برابری قدرت خرید» در طول دهههای گذشته چگونه تغییر کرده است. بر اساس این گزارش، اقتصاد ایران در سال ۱۹۸۰ میلادی سهمی معادل ۱.۹ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان (بر اساس شاخص برابری قدرت خرید) داشت. بر اساس همین گزارش، اما سهم ایران از اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۷ به حدود ۱.۳ درصد رسید.
تولید ناخالص داخلی جهان (بر اساس شاخص برابری قدرت خرید) در سال ۲۰۱۹ میلادی به حدود ۱۴۲ تریلیون دلار رسید و با توجه به سهم حدود ۱.۱ تریلیون دلاری ایران از این میزان، سهم اقتصاد ایران از کل اقتصاد جهانی اکنون به حدود ۰.۷ درصد رسیده است.
اوضاع اقتصاد ایران در مقایسه با رقبای منطقهای هم تعریفی ندارد. ایران و ترکیه، در حوالی سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ میلادی، از نظر اقتصادی در یک سطح قرار داشتند. تبدیل سالهای میلادی به سالیهای شمسی شاید برای متبادر کردن وضعیت مقایسه به ذهن، مفیدتر هم باشد. در واقع ایران و ترکیه در حدود سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ هجری خورشیدی، در یک رده اقتصادی قرار داشتند. با این همه، اقتصاد ترکیه اکنون بر مبنای «شاخص برابری قدرت خرید» چیزی در حدود ۲ برابر بزرگتر از اقتصاد ایران است.
اقتصاد ایران اکنون در یک بزنگاه مهم و حیاتی قرار گرفته است. کشوری با جمعیت حدود ۸۵ میلیون نفری، موقعیت جغرافیایی کم نظیر، سهم بالای جمعیت با تحصیلات دانشگاهی از کل جمعیت کشور، زیرساختهای به نسبت مناسب و دارای ذخایر بی نظیر نفت، گاز، معادن و البته سرمایههای نمادین و انسانی، در حال باختن قافیه به کشورهایی است که ابعاد جغرافیایی و انسانی شان به اندازه یک استان ایران هم نیست. توجیه چنین وضعیتی جز با بی تدبیری چگونه ممکن است؟
ام رو داشت ، به خاطر تحریم ها و کاهش ارزش پول ملی این رتبه از دست رفت ، اگر تحریم ها نبود، شاید تا 2020 جزو 10 کشور اول میشدیم
اگر گفتید کدوم نهاده ؟؟
اینجا دهان گشاد جای عقل را گرفته و فکر نکردن شده معنای انسانیت ! اما دور کردن نظامیان از سیاست ، مهمترین عامل پیشرفت ترکیه بود !
دلم مرغ میخاد خیلی گرون شده
اصلا پیچیدگی ندارد اونقدر ساده مثل بقیه اموری که قابل بیان نیست و شما نیز جرات جرات انتشارش را نخواهید داشت و میپیوندد به آمار غیر قابل انتشار شما
و آنچه می بینیم حقیقتا فقط نوک آن است.
عزیز من اونها تحریم رو نخواستن, نه اینکه تحریم نشدن.
یه جوری میگی انگار تحریم های ایران خودخواسته نبوده.
یه سر تحریم دست داخلی ها هست. یقه اونها رو بگیر
همه میدونن ولی بقول خودش انتقاد نکنید که نگیرننتون
لطفا جمله مذکور را به آن شخصی یا اشخاصی بگویید که مسیر کشور را پس از سال 1384 تغییر دادند........؟؟!! برابری قدرت اقتصادی با قدرت های منطقه ای در سال 1384 معلول اقدامات سازنده و تعامل با دنیا طی سال های منتهی به 1384 بوده است.....
به بهانه افزایش عمق استراتژیک منطقه ای و انقلابی مانده، 16 سال است که کشور در حال درجا زدن است.....؟؟؟
.
نکته جالب اینه که ایران-ترکیه-آلمان تقریبا یک جمعیت رو دارن (۸۵میلیون)
اما اصلا در شاخصهای اقتصادی قابل قیاس نیستن
حالا هم میشم البته از در عقب!
امروز ۷ دهک فقیر داریم و فقط ۳ دهک جامعه بالای خط فقر هستند، هیچگاه چنین وضعیتی نداشتهایم. مراجعات به گرمخانهها دو برابر شده است. میزان سرقت بیش از دو برابر شده و طبق پایشهای صورت گرفته آسیب های اجتماعی در طبقه متوسط و فقیر بیشتر شده است.
به نظرم به این دید نباید نگاه کرد که تولید ناخالصمون چقدره. باید واقعیت ها رو دید
کاش به برخی جزئیات اشاره می کردید.
مثل حمایت از تولید،پیشگیری از فساد اقتصادی و شفافیت، سود بانکی پایین، اصلاح ساختار تولید و کاهش هزینه تولید و ....
طول راه های شوسه کشور مالی چقدر است ؟ سوال کردم آقای معلم این کتاب 2 سال قبل چاپ شده شاید این که من نوشتم الان درست باشه نه کتاب خوب توی این 2 سال اسفالت نشده ؟
الان سوالم اینه : دانستن طول راههای شوسه کشور مالی به چه درد ما میخورد ؟؟
واقعا باید سیستم آموزشی را شخم زد .
ترکیه بر عکس کشور زر خیز ما نه نفت دارد نه گاز(ایران دومین دارنده گاز وچهارمین دارنده نفت جهان است) نه منابع غنی زیر زمینی به اندازه ما و نه آب وهوای خوب کشورمان جهت تنوع تولید کشاورزی
پس چرا اقتصادش از ما جلوتر است؟ در جواب باید گفت :
مدیریت صحیح ، مدیریت صحیح ،بکار گرفتن متخصصین و اهل فن ،عدم رانت خواری و فساد مالی و.......
الگوی ما کره شمالی است
- می خواستیم چه بکنیم ؟ بجنگیم ؟ در صورت وقوع جنگ ، بضائت اقتصادی و نظامی ما در چه حدی است که بتوانیم در برابر اجماع جهانی مقاومت کنیم ؟ میزان ویرانی بعد از آن به چه میزان است ؟ سودمندی معنوی و مادی آن برای مملکت چیست ؟
- صنایع هسته ای و فضایی در ایران دقیقا چه بودند و هستند ؟ کارکردشان در جامعه و اقتصاد ایران چیه ؟ میزان هزینه-فایده آن به چه اندازه است ؟ به چه اهدافی با هزینه های سرسام آور که بیلان دقیق آن هم برای ملت مشخص نیست ، رسیده اند یا قرار است برسند ؟
سوال از این دست زیاد است ، عده ای در کنار کاخ سعدآباد نشسته اند و مردم را به لنگ بستن دعوت می کنند ، اما عقل و منطق همیشه پیروز است ، جائي که نباشد ویرانی و بدبختی نمایان می شود .
ضمنا ما ظرفیت منابع طبیعی، وسعت زیاد، چهار فصل بودن، دسترسی به اقیانوس و.. هم داریم. دریغ از استفاده مناسب.
بخدا نفت تموم بشه همه از گشنگی می میرن
بر روشنفکر، رزمنده
بلخره واسه بدست اوردن یه چیز خوب باید یه چیزی رو از دست بدی.
بهتره با دنیا تعامل کنن و دست از لجاجت بردارن.
اگر موفق نیست نظام باید سیاست های خود را بازبینی کند.
بنای اقتصاد ترکیه از اول بر پایه تولید بود ولی ما تازه دو ساله داریم اقتصاد بدون نفت را تجربه می کنیم.
توریست، منسوجات ، خودرو ، کشاورزی و صنعت ترکیه اصلا با ما قابل قیاس نیست.
ترکیه با تمام دنیا مبادله اقتصادی داره ولی ما حتی تو عراق هم جایی نداریم. مقایسه کنید شرکت های فعال ترک در عراق و اربیل را با ما.
دوستی داشتم میگفت میتونی برای من از تهران چند کارتن دمپایی بفرستی اینجا دمپایی ایرانی را خوب میخرند . . . و حالا ؟
دیدم باید گریست. به سبب همه اون کشورهایی که توی 30-40 سال گذشته اومدن ایران رو گرفتن در زمینه پیشرفت.
به سبب کفایت و همتی که اینجا نیست که نیست. به سبب دزدی که اینجا شده مسلک، به سبب دروغ که اینجا شده راست. به سبب این خاک که روی خوش نمیبینه که نمیبینه. حتی جشنمونم جشن نیست. دقت کردید؟
نباید انتظار داشت این مملکت جون بگیره، چون کسی نمیخاد بگیره. هرکی ام میگه میدونید که... روضه بی مایه فتیره...
باز هم شعار مرگ سر دهید
به وضعیت ارزی ترکیه نگاه کنید ، از طریق سایتهای اقتصادی معتبر مثل investing.com می توانید دقیقا وضعیت لیر را ببینید ، بطور عجیبی خصوصا در یک دهه اخیر مشابه ریال ایران سقوط کرده است ، عجیب اینجا است که نوسانات لیر و ریال و بازه های زمانی و مقادیر درصدی آن در بسیاری از موارد مشابه بوده اند .
این افرادی که منفی داده اند از سر بی اطلاعی است ، اردوغان هم همان کارنامه ای را دارد که مسئولین ایرانی دارند ! به همان کیفیت ! هر چه در سالهای قبل افرادی مثل دکتر کمال درویش برای احیای اقتصاد ترکیه زحمت کشیدند همه را بر باد داد .
نه اینجا از نظر اقتصادی آینده ای دارد و نه ترکیه ، اینهایی که برای کسب و کار و خرید خانه ، سرمایه به آنجا می برند کار نادرستی می کنند . هر بلائی بر سر ما بیاید عینا در آنجا هم همان خواهد بود .
تنها مزیت ترکیه ارتباط با اقتصاد جهانی و روابط بین الملل بهتر و آزادیهای اجتماعی است که آن هم در صورت ادامه سیاستهای اردوغان در مسیری مشابه دولتمردان ما خواهد بود و از دست خواهد رفت .
نه تنها سیاست در خدمت اقتصاد و منافع ملی نیست
هرکه زحمت کشید به جایی میرسد نه کسی که نگاه گدایی به کشور های دیگر می کند
قرار بود اینجا ویران شود که شد ! الگوئی در کار نبود .
WTF???
تنها در دوره کوتاهی از نظر تاریخی بعد از شکست عثمانی و تحولات اجتماعی کشور همسایه از نظر اقتصادی وضعیت بحرانی داشت.
poole nafte keh mikhoran eysh mikonan
همه (عرب و ترک) آرزو دارن واسه شما کار کنن
توهماتی که صد ساله داریم