واکنشها به مناظره مهدی نصیری با فردی به نام سوزنچی در صداوسیما درباره حجاب واکنشهای زیادی را برانگیخته است بهویژه در میان اصولگرایان که تاب تحمل شنیدن نظرات مدیرمسئول سابق کیهان را که این روزها کمی متفاوت از آنها در برخی حوزهها میاندیشد، ندارند.
به گزارش شرق، او در این مناظره با اجباریبودن حجاب در جامعه مخالفت کرده است. مهدی نصیری که برخی او را سلف حسین شریعتمداری کیهان میدانند و معتقدند سنگبنای کیهان امروزی از زمان نصیری در این روزنامه نهاده شد، این سالها مواضعی اتخاذ کرده که به مذاق همجناحیهایش ناخوش میآید. نقطهنظراتش درباره مهندس بازرگان بهویژه از جمله مواردی است که همسلکانش را آشفته کرده است.
نصیری ۳۰ دیماه ۱۳۹۸ در بیستو پنجمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان در توییتی نوشت: «اکنون که مهندس بازرگان را در بافت و سیاق «عصر حیرت» بازخوانی و تحلیل میکنم، احساس میکنم در تمام این سالها در نقد نظری و معرفتی او جانب انصاف را رعایت نکردهایم/ غفرالله لنا و له» و در توییت دیگری یادآوری کرد: «آیتالله خامنهای (مدظله) از جمله کسانی بود که انصاف را در مورد بازرگان رعایت کرد و در پیام تسلیتش نوشت: بازرگان از جمله پیشروان ترویج و تبیین اندیشههای ناب اسلامی با زبان و منطق و شیوه نوین بود و از این رهگذر بیشک دارای شأن و ارزش بهخصوص بود».
تیر ۹۹ هم پیشنهاد داد: «بهعنوان کسی که به مرحوم مهندس مهدی بازرگان نقد فکری و سیاسی دارم، نامگذاری خیابانی را در تهران به نام این چهره معاصر، اقدامی شجاعانه، سنجیده و خیرخواهانه در جهت تقویت دیانت مردم، تداوم جمهوری اسلامی و وحدت ملی میدانم».
او سال گذشته نظر مشابهی را درباره مصدق مطرح کرده بود: «دولت دکتر مصدق نفت را ملی کرد و با کودتایی آمریکایی ساقط شد و ما بارها بهحق از این دخالت امپریالیستی علیه آمریکا استفاده کردیم. اگر مانند آیتالله کاشانی بزرگراه یا خیابانی را هم به نام مصدق میکردیم تضعیف انقلاب اسلامی بود یا تقویت آن؟».
به باور نصیری «بدون شک بخش عظیمی از مردم ما بهویژه در میان جوانان و تحصیلکردگان به شخصیتهایی همچون مصدق، بازرگان، سحابی و پیروان اینان که در تاریخ معاصر نقشهای مهم و مثبتی در عرصه اندیشه، سیاست و فرهنگ ایفا کردهاند، علاقه و همسویی دارند و ما به حکم مردمسالاری و جمهوریت که یک رکن از دو رکن اساسی نظام است، نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. این در حالی است که فرماندار دولت روحانی مدعی شده کسی بازرگان را نمیشناسد!».
سردبیر سابق کیهان مدتی است که به گفته خودش به این نتیجه رسیده که «وظیفه جمهوری اسلامی این نیست که به هر شکلی شده باید احکام دینی را اجرا کند» و «ما با یک معدلگیری بیش از مثلا ۳۰ درصد نمیتوانیم دین را محقق کنیم و بیش از این مقدار نباید به نظام و مردم فشار بیاوریم». او همین نظریهاش را در مناظره جنجالی اخیرش درباره حجاب پی گرفته و در واکنش به یک روحانی به نام مهدویزادگان که در توییتر او را متهم به بدعتگذاری، عرفیگری، دستشستن از باور دینی، افراط و تندروی کرده بود، نوشت: «اصرار برخی به حجاب الزامی در جمهوری اسلامی برای پوشاندن ضعف عمل به اسلام در بسیاری از حوزههای حکمرانی است».
خبرگزاری فارس در مطلبی به قلم محسن مهدیان به نقد گفتههای نصیری پرداخته و نوشته که کل استدلال آقای نصیری دو جمله است؛ اول اینکه با زور نمیشود جامعه را باحجاب کرد؛ چه آنکه تجربه رضاخان نیز همین را نشان داده است. دوم اینکه مردم مخالفاند. فارس مدعی شده «ما حجاب اجباری نداریم. الزام قانونی داریم! الزام قانون در جمهوریت پشتوانه رأی مردمی دارد نه قلدری یک دیکتاتور. آقای نصیری معقدند مردم بدحجاب شدهاند. این حرف نیز غلط است. گفتند قانون حجاب نتوانسته مردم را باحجاب کند. الزام حجاب برای صیانت از یک جامعه دینی است. بعد هم نوشته مردم در انتخاب دین آزادند نه انتخاب اجزای دین. حجاب امری اجتماعی است نه فردی».
او در آن مناظره گفته بود: «آیا از منظر شریعت و فقه میتوانیم حجاب را الزام کنیم و قانون رعایت حجاب وضع کنیم؟ دراینباره دو دیدگاه وجود دارد، هر دو دیدگاه هم ادلههایی برای خود دارند و هر دو نیز قابل اعتنا است؛ یعنی اینطور نیست که بگوییم دیدگاه یک سو ادله خیلی قوی دارد و طرف دیگر استدلال ضعیفی دارد. یک دیدگاه میگوید بله! حکومت دینی میتواند حجاب را الزام کند و دیدگاه دیگر نیز میگوید که ما در شریعت و فقه دلیلی برای الزام حجاب نداریم. من الان فرض میگیرم که دیدگاه امکان الزام حجاب صحیح باشد، اما اگر تجربه ۴۰ ساله ما نشان داده باشد که این قانون الزام موفق نبوده است و به حفظ و تثبیت حجاب نینجامیده و خودش هم از عوامل تضعیف حجاب بوده، آیا ما شرعا و عقلا میتوانیم این روند را ادامه دهیم؟! به نظر بنده نه! از منظر منطق عقلی و شرعی نمیشود ادامه داد. جدای از این مسئله یکسری نکات دیگر نیز در زمینه دفاع از عدم الزام حجاب وجود دارد. دین یک منظومه است و باید در عرصه فردی و اجتماعی منظومهای به آن نگاه کنیم. اگر اجزایی از دین برجسته شود و اجزایی از آن مغفول بماند، چه در حیطه دینداری فردی و چه در حیطه دینداری اجتماعی، امر درستی نیست و میتواند تصویر ناقصالخلقهای از دین ارائه دهد، گاهی ممکن تصویر یک هیولا از دین ارائه بدهد. ما وقتی این همه تأکید روی حجاب داریم و از اجزای دیگر دین در مقام عمل غاقل بودیم یا موفق نبودیم، خروجی این مسئله در ذهن جامعه همان دین ناقصالخلقه است. پس از این منظر نباید شما روی این موضوع اینقدر اصرار کنید».
او که سال ۶۵ در مقالهای نوشته بود: «امام بارها با بیانات مختلف این مطلب را یادآور گشتهاند که حفظ نظام جمهوری اسلامی از اوجب واجبات است، هیچ تکلیف واجبی صلاحیت مزاحمت با آن را ندارد، اگر بر دوراهی وجوب حفظ نظام و وجوب تکلیفی دیگر قرار گیریم، باید وجوب حفظ نظام را گرفته و واجب دیگر را رها نماییم. اگر احکامی اولیه در تزاحم با حفظ نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد و اجرای آنها موجب اختلال نظام شود، آن حکم موقتا تا رفع ضرورت تعطیل گشته و حکمی ثانوی بر جای آن اجرا میگردد. چنانچه صیانت نظام بسته به حکمی جدید باشد، این اختیار برای مقام ولایت فقیه موجود است که حکم مزبور را تا رفع ضرورت اعلام و اجرا نماید» ۳۳ سال بعد به این نظر و نتیجه رسید که «وظیفه جمهوری اسلامی این نیست که به هر شکلی شده باید احکام دینی را اجرا کند؛ باید با ارزیابیهای دقیق و کارشناسی حرکت کرد و هرجا که مسئله روشن و حکم دین برقرار بود و با مانع جدی هم مواجه نشد و همراهی مردم با نظام بود، نظام آن حکم را اجرا میکند، ولی هرجایی که نظام با موانع تمدنی یا مقاومتهای مردمی و فشارهای جهانی مواجه بود که چارهناپذیر است، تکلیفی به پیگیری و تحقق آن حکم ندارد و میتواند به روال عرفی عمل کند». او این نقطهنظراتش را در مجله عصر اندیشه اسفند ۹۸ بیان کرده بود.
دیشب خواب بودی منتشر نکردی . این مهدی همانی ست که پرسان پرسان به دانشگاه ما آمد و من را که پیدا کرد با خودش به کیهان برد. وجه مشترکمان درهمان ۳۰ سال پیش مخالفتمان با آراء سلفی اسلام بازاری بود. بعد که مهدی تندرو شد از هم فاصله گرفتیم. هرچند همان وقت هم با امثال حسین شریعتمداری بسیار متفاوت بود. او که از کیهان رفت ، کیهان تندروتر شد. ما هم نتوانستیم حسین شریعتمداری را بیرون بیندازیم، بعد از چند مورد قهر و آشتی عطای کیهان را به لقایش بخشیدیم. الان که مهدی جان دوباره متعادل شده دلم برایش تنگ شد. نصیری با فلسفه و عرفان که اشتغال روزمره آن سالهای من بود مخالف بود ولی مرا به کار دعوت کرد. انصاف داشته باشید و بین او و امثال شریعتمداری فرق بگذارید. مهدی نصیری که سالهاست با هم قهریم آدم بسیار خوبی ست. ان شاءلله که الان هم به همان تعادلی رسیده باشد که اولها بود. خود من هم اشتباهاتی داشته ام . امثال احمدی نژادند که فکر می کنند هرچه کرده اند درست بود. یادتان باشد که مهدی سالهاست که نانی در دیزی قدرت نمی زند و با وجود امکان رانتخواری رانتی نمی خورد.
تولد زهرمار مبارک.
معنویت امری درونی است، حجاب فقط پوسته و ظاهر است.
معنویت خیلی عمیق تر از این است که با یک حجاب ظاهری به دست آید یا از بین برود.
معنویت بیشتر مربوط به مهار ذهن و نفس است.
بخش شریعت و فقهی لایه سطحی و کم عمق و ظاهری است.
معنویت نیاز به توجه به لایه های عمیق تر اندیشه و روان انسان دارد.
اخلاق و معنویت در بسیاری از جوامع غربی بیش از خاورمیانه یافت می شود.
سیاست و حکومت ربطی به معنویت ندارد و فقط کارش امروز پیش پا افتاده است.
فارغ از اینکه این فرد کیست باید گفت حجاب در جای خود واجب است ولی چرا در جامعه اینگونه ست باید بگم درصد بسیار پایینی اینگونه رفتار می کنند در ثانی مگر اسلام و راه و روش اسلام را در صدر اسلام نداشتیم پس چرا بلافاصله با شهادت پیامبر اسلام ص رفتارها تغییر کرد و حکومت از مسیر اسلام فاطله گرفت ؟باید بگم کسانی که باید اسلام را در جامعه برقرار می کردند این کار رو می کردند که نکردند حجاب را باید مرحوم صانعی و بازرگان و هاشمی و خاتمی و روحانی اجرا می کردند ولی چون غرب گرا بودند به سر انجام نرسید و تنها امام ره و مقام معظم رهبری توانستند افرادی چون قاسم سلیمانی را بسازند... پس باید حکومت از افراد نفوذی و غربی پاک و شریعت اسلام حکمفرما بشود.اللهم عجل لولیک الفرج
یه کم تاریخ اسلام بخونید بعد فتوا صادر کنین
حرکت میکنند نبایدانتظارپیشرفت کشور راداشت
اما خدا کند برای فریب ملت و انحراف اذهان عمومی از ناکارامدی دولت روحانی و مشکلت اصلی مردم نظیر بیکاری، اختلاس آقازاده ها و دروغگویی مسئولان، تحریمها، کمبود دارو، گرانی مواد غذایی، هرج و مرج اداری و ..... نباشد
البته این رویه پیش خواهد رفت، چرا که هم مجبور است و هم به آن نیاز دارد، که در غیر اینصورت کل مجموعه روی هوا خواهد رفت...
ادامه دهید...آفرین، آورین...
در تغییرش چطور؟؟؟!!!!!!
در حد یک دفترچه کوچک یادداشت روزانه
شما بین نظرات ایشون در سال ۶۵ درباره "لزوم حفظ نظام به مثابه اوجب واجبات" با نظرات امروزش در "مخالفت با تحمیل حجاب" مثلاً چه جور تباین و تضادی میبینید؟
این دو موضع چه تضادی با یکدیگر دارند؟
مهدی جان ! سلام . ممنون که به تعادلی که داشتی باز آمدی . برای نظرت که مخالف فلسفه و عرفان بودی با تو بد شدم ، اما در دین پژوهی و مسأله حجاب با نظریاتت صد در صد موافقم . خوش برگشتی برادر . دلم تنگ شده بود برایت . از این که به دانشگاهمان آمدی و پرسان پرسان پیدایم کردی و با خود به محل کارتان بردیم بسیار متشکرم . دیدی 30 سال چه زود گذشت ؟! نیمی از عمرم را مدیون انتخاب تو می دانم که دنبالم آمدی و بردی ام !! تا ابد از انتخابت متشکرم .
با امثال تو یه جهان نابود خواهد شد
همین که امثال شما اخیرا چه در فرارو و چه در شبکه های اجتماعی بجای عناوین حاجی و سید و اسامی عربی از اسامی ایرانی رودابه و بهتاش و سیاوش و ... استفاده می کنید ، خیلی روشن و واضح نشانه اینه که نتوانستید تفکر خودتون را در جامعه پیاده کنید و برای همراهی مردم از این اسامی استفاده می کنید .
سواد و بی سوادی شماها هم بر اساس عملکرد ۴۰ ساله و این وضعیت نگاه فرعونی و از بالا به پایین به جامعه که خود شما هم با این ادبیاتت داری ، مشخصه .
مهدی جانِ نصیری کسی بود که پای من را به کیهان باز کرد. بعد که قدری تندرو شد از هم جدا شدیم و هر دو از کیهان رفتیم . او زودتر ، من دیرتر ! الان دلم برایش تنگ شده . مهدی ! کجایی !!؟ شدی همون مهدی جان خودم !! آفرین بر دیدگاهت . ببخشید اگر در گذشته سر شاخ شدیم . همه مان خر بودبم برادر !
تا كي ميخايد به رويه غلطتون ادامه بديد
واقعيت جامعه رو ببينيد