شطرنج ایران سال گذشته را در حالی به پایان رساند که با حواشی و اتفاقات منفی زیادی دست به گریبان شد. از مهاجرت سؤالبرانگیز علیرضا فیروزجا، دومین سوپر استادبزرگ شطرنج دنیا گرفته تا رقابت جنجالی برخی از بازیکنان با نمایندههای اسرائیل و در آخر هم خبر کنارهگیری سارا خادمالشریعه از تیم ملی بانوان.
در این میان، اما موضوع خداحافظی نابغه شطرنج زنان کشور به نوعی بازتاب گستردهتری در بین عموم جامعه و فضای مجازی پیدا کرد. چراکه او شجاعانه و با جسارت تمام در صفحه شخصیاش مطالبی را در انتقاد به وضعیت نامطلوب موجود در این رشته منتشر کرد که تا به حال از کمتر ورزشکار ملیپوشی سر زده بود. زمانی که این بانوی قهرمان شطرنج جهان خبر کنارهگیری خود را از تیم ملی اعلام کرد خیلیها بر این باور بودند که سارا نیز مثل کیمیا علیزاده بانوی تاریخساز ورزش ایران قصد دارد از ایران برود.
سارا تمام این مدت روزه سکوت گرفت و حاضر به گفتگو با هیچ رسانهای نشد تا اینکه حالا سکوت خود را شکسته و میگوید میخواهد به تیم ملی برگردد. آن هم در شرایطی که کادر مدیریتی فدراسیون شطرنج تغییر کرده و احساس میکند فضا برای بازگشتش آماده است. استادبزرگ شطرنج ایران با اینکه شرایط این را دارد که در هر کجای این دنیا زندگی کند، اما میگوید انتخابم ایران است و فعلا دلیلی برای رفتن ندارم.
خانم خادمالشریعه در این چند وقت شطرنج ایران حاشیههای زیادی داشت. یکی از آنها خبر ناگهانی کنارهگیری شما از تیم ملی بود. چرا چنین تصمیمی گرفتید؟
دلیل اینکه من در آن مقطع نخواستم در تیم ملی باشم یکسری مشکلات بود که با فدراسیون وقت داشتم. متأسفانه فدراسیون قبلی اصلا پشت بازیکنان نبود. هر افتخاری که ما به دست میآوردیم به نام فدراسیون تمام میشد، اما در مقابل هیچگونه حمایتی از ملیپوشان نمیکردند. ضمن اینکه همه حرفهایشان دروغ بود و من هم نمیتوانستم با این دروغها کنار بیایم. برای همین ترجیح دادم از تیم ملی کنارهگیری کنم و در هیچ کدام از اعزامها نباشم.
ممکن است بگویید مشکلاتی که با فدراسیون داشتید بر سر چه مسائلی بود؟
دوست ندارم وارد جزئیات شوم و دربارهاش صحبت کنم، اما نمونه بارزش این بود که ما اصلا فراموش کرده بودیم مربی خارجی چیست. تیم ملی اصلا مربی نداشت. در گذشته اینطور بود که حداقل به صورت مقطعی برای تیم ملی مربی خارجی استخدام میکردند. متأسفانه در شطرنج بار همه چیز روی دوش خود بازیکن است؛ از مربی گرفته تا هزینه اعزام به مسابقات. مثلا به ما میگفتند در فلان مسابقه شرکت کنید، هزینهاش را میدهیم، اما به حرفشان عمل نمیکردند. خود من از چند مسابقه مختلف و حتی رقابتهای قهرمانی جهان که مدال گرفتم، از فدراسیون طلب داشتم که طلبم را ندادند، در آخر هم تصمیم گرفتم بیخیالش شوم. همه فکر میکنند، چون جوایز رقابتهای شطرنج به دلار یا یورو است، بازیکنانش وضع بسیار خوبی دارند، اما نمیدانند که همه هزینهها در این رشته بر عهده خود ورزشکار و خانوادهاش است نه فدراسیون. خود من در رقابتهای قهرمانی جهان ۷۰ هزار یورو جایزه گرفتم، اما این اتفاق که همیشه در زندگی من تکرار نمیشود. اینطور نیست که هر بار در مسابقات جهانی شرکت کردم، قهرمان شوم که این مبلغ جایزه را بگیرم. ما اگر جایزهای هم میگیریم، حقمان است، چون برایش زحمت کشیدهایم. نباید برداشت دیگری از آن شود. مشکل دیگر فدراسیون قبلی این بود که اصلا شایستهسالاری در آن وجود نداشت. همه چیز بر محوریت یک نفر میچرخید. در نهایت همه این اتفاقها باعث شد تا خیلی از ما بیانگیزه و دلسرد شویم.
شما وقتی خبر کنارهگیریتان از تیم ملی شطرنج را در صفحه شخصیتان اعلام کردید، ورزش ایران روزهای ملتهبی را پشت سر میگذاشت. چند نفر از ملیپوشان مطرح مثل کیمیا علیزاده، میترا حجازیپور و علیرضا فیروزجا تغییر تابعیت داده بودند و همه فکر میکردند دلیل کنارهگیری شما از تیم ملی هم مهاجرت است.
نه، واقعا اینطور نبود. من از آن زمان تاکنون ایران هستم و اصلا از کشور خارج نشدم. دلیل این کارم هم فقط اختلافنظری بود که با مسئولان قبلی داشتم. هم خودم و هم همسرم شرایط این را داریم که خیلی راحت به هر کشوری که میخواهیم برویم، اما انتخابمان همینجاست. من ایران را دوست دارم و هیچ منتی بر سر کسی نمیگذارم. دلم میخواهد در کشور خودم زندگی کنم. تا زمانی که دلیلی برای رفتن نداشته باشم، جایی نمیروم. دلیل اینکه آن پست را در صفحهام گذاشتم هم این بود که میخواستم یک مدت از مصاحبه و حضور در رسانهها دور باشم.
شطرنج ایران نوابغ زیادی داشته که در چند سال اخیر خیلی از آنها مهاجرت کردند. میترا حجازیپور و علیرضا فیروزجا هم دو نفر از این نوابغ بودند که این اواخر از ایران رفتند. صحبتی در این خصوص دارید؟
میترا که خیلی وقت است مهاجرت کرده، اما خبرش به شکل دیگری منتشر شد. او ویزای تحصیلی گرفته و رفته بود. در مورد علیرضا هم چیز زیادی نمیتوانم بگویم. او بازیکن بااستعدادی است و همه این را میدانند. به هر حال طبیعی است که خیلی از کمبودها، تنشها و مشکلات آدم را دلسرد میکند. امیدوارم در آینده شرایط طوری رقم بخورد که بتوانیم این استعدادها را حفظ کنیم تا در ایران بمانند.
اما خبر تازه مربوط به بازگشت دوباره شما به تیم ملی شطرنج خانمهاست که خوشحالکننده بود. چه شد که راضی به برگشت شدید؟
فدراسیون در حال حاضر عوض شده و رئیس قبلی رفته است. فعلا فدراسیون با سرپرست اداره میشود. فکر میکنم در حال حاضر شرایط بهتر شده و میشود کار کرد. البته الان هم خیلی دلم نمیخواست برگردم، اما خب مسئولان جدید دعوتم کردند و من هم آمدم.
در حال حاضر وضعیت تیم ملی بانوان چطور است؟
فعلا که، چون کروناست، مسابقهای وجود ندارد. ما المپیاد جهانی شطرنج را پیشرو داشتیم که یک سال عقب افتاد. تنها مسابقه پیشرو، رقابتهای قهرمانی جهان است که من سهمیه حضور در آن را گرفتهام. باید ببینیم با این اوضاع برگزار میشود یا نه.
خودتان این روزها در رقابتهای شطرنج آنلاین شرکت نمیکنید؟
چرا، فدراسیون جهانی شطرنج کار خوبی که در روزهای کرونایی کرده، برگزاری رقابتهای آنلاین است که اتفاقا جوایز خوبی دارد. البته باید به این نکته اشاره کنم که ریتینگهای این مسابقات جداست و جزء ریتینگهای اصلی ما محاسبه نمیشود، اما در کل حرکت خوبی است. در این مدت من در چند مسابقه شرکت کردهام، اما جایزهای نبردم. یک مسابقه مهم قرار است چند روز آینده برگزار شود که یادبود «استاینیتس» اولین قهرمان شطرنج دنیاست و به ۱۰ نفر برتر این مسابقات ۳۰ هزار دلار جایزه میدهند. همه بزرگان دنیا ازجمله ماگنوس کارلسن و علیرضا فیروزجا هم در آن حضور دارند. من هم میخواهم در آن شرکت کنم.
فکر میکنید بتوانید در این مسابقات خوب ظاهر شوید؟
راستش نمیدانم. من مدت زیادی از بازی دور بودم. خیلی نتیجه این مسابقه برایم مهم نیست. بیشتر شرکتکردن در آن جنبه تفریحی برایم دارد و به عنوان یک شروع دوباره به آن نگاه میکنم. البته در این مدت در رقابتهای آنلاین بازی کردم و، چون در بخش سریع بازیام خوب است، امیدوارم بعد از مدتها عملکرد خوبی داشته باشم.
انتخابات فدراسیون شطرنج باید در چند ماه جاری برگزار شود، دوست دارید رئیس آینده چه فاکتورهایی داشته باشد؟
وزارت ورزش و جوانان خودش خوب میداند درد شطرنج چیست و به همه امور آن واقف است. به نظر من مدیری که میآید، باید اول از همه مدیریت داشته باشد. رئیس قبلی خودشان از اهالی شطرنج بودند، اما مدیر خوبی نبودند. امکانات بین یک عده خاص تقسیم میشد. البته یکسریها در فدراسیون هستند که دلسوزانه کار میکنند، اما در کل شرایط خوبی را شاهد نبودیم. حرف من این است؛ وقتی ورزشکار به حال خودش رها میشود؛ نه هزینه مسابقات به او میدهند و نه مربی برایش میگیرند، نباید زمانی که اتفاقی هم میافتد، او را سؤال و جواب کنند.