صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۰۷۹
من برای اجرا گذاشته مهریه‌ام راهی دادگاه شدم. وقتی مقابل ساختمان دادگستری رسیدم از مردی که اوراق دادگستری به دست داشت درباره نحوه اجرا گذاشتن مهریه سؤال کردم. آن مرد گفت که وکیل دادگستری است و وکالت پرونده‌های زیادی را در این باره به عهده داشته است. بعد از آن بود که من ماجرای اختلاف خودم با شوهرم را برای آن مرد توضیح دادم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۴ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۸
۱۴‌مهرماه امسال به مأموران پلیس تهران خبر رسید زن جوانی در یکی از اتاق‌های زائرسرای امامزاده داوود در حالت بیهوشی پیدا شده و به بیمارستان منتقل شده است. با حضور مأموران پلیس در بیمارستان تحقیقات در این باره به جریان افتاد. وقتی زن جوان توانست لب به سخن باز کند، گفت: مدتی بود که با شوهرم اختلاف پیدا کرده بودم.

به گزارش روزنامه جوان، وقتی دامنه اختلاف ما بالا گرفت تصمیم گرفتیم که از هم جدا شویم. من برای اجرا گذاشته مهریه‌ام راهی دادگاه شدم. وقتی مقابل ساختمان دادگستری رسیدم از مردی که اوراق دادگستری به دست داشت درباره نحوه اجرا گذاشتن مهریه سؤال کردم. آن مرد گفت که وکیل دادگستری است و وکالت پرونده‌های زیادی را در این باره به عهده داشته است. بعد از آن بود که من ماجرای اختلاف خودم با شوهرم را برای آن مرد توضیح دادم. او هم بعد از شنیدن شرح حال گفت که در قبال گرفتن ۳۰۰ هزار تومان به عنوان پیش پرداخت می‌تواند وکالت من را قبول کند که من هم به حرفش اعتماد کردم و پول را برایش کارت به کارت کردم.
 
آن مرد از من خواست که روز بعد به دفتر وکالت او بروم تا قرار داد پرونده را امضا کنیم. یک روز بعد وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم گفت: به خاطر حضور همکارش نمی‌تواند قرار داد را با من امضا کند، چون در صورت حضور من باید بخشی از تعرفه قرار داد را به همکارش بدهد. او با من در یکی از اتاق‌های زائرسرای امامزاده داوود قرار گذاشت و خواست که برای امضای قرار داد و حرف زدن درباره نحوه اجرای کار به آنجا بروم که از این حرف تعجب کردم، اما با این حال به حرفش اعتماد کردم.

زن جوان ادامه داد: امروز مطابق قراری که با آن مرد داشتم راهی امامزاده داوود شدم. وقتی وارد اتاقی که در اختیارش بود شدم به من آبمیوه تعارف کرد. وقتی آبمیوه را خوردم ناگهان سرم گیج رفت و بیهوش شدم. وقتی به‌هوش آمدم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم و متوجه شدم پول، طلا و گوشی تلفن همراهم که در مجموع ۱۰۰‌میلیون تومان قیمت داشت سرقت شده‌است که از آن مرد شکایت دارم.

بعد از مطرح شدن شکایت پرونده به دستور قاضی علی وسیله‌ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره‌پنجم پلیس‌آگاهی قرار گرفت. کارآگاهان در اولین گام از یکی از مسئولان زائر سرا تحقیق کردند. او گفت: من روز حادثه وقتی برای سرکشی به اتاق رفتم با پیکر بیهوش این زن مواجه شدم و امدادگران اورژانس را با خبر کردم. او گفت که از هویت مردی که اتاق را اجاره کرده‌بود خبری ندارد. در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان پلیس با بررسی شماره تماس متهم و شماره حسابی که پول به حساب وی واریز شده‌بود موفق شدند متهم را که مردی ۳۵‌ساله بود، شناسایی کنند و تحت تعقیب قرار دهند. تحقیقات پلیس در این باره در جریان بود تا اینکه مخفیگاه متهم شناسایی و متهم روز گذشته بازداشت شد.

او بعد از انتقال به شعبه‌پنجم دادسرای ویژه سرقت توسط قاضی علی‌وسیله‌موسی بازجویی شد. متهم گفت: من از مدتی قبل تصمیم گرفتم که به این شیوه از زنان سرقت کنم. وی گفت: من و همسرم در حالی که دو فرزند داشتیم از هم جدا شدیم. پسرم با من زندگی می‌کند و سرپرستی دخترم هم به عهده همسرم است.
 
متهم ادامه داد: من قبلاً به اتهام مالخری بازداشت شده و به زندان افتاده بودم. بعد از تحمل دو سال حبس و آزادی از زندان این شیوه سرقت را انتخاب کردم. مقابل ساختمان‌های دادگستری خصوصاً دادگاه‌های خانواده پرسه می‌زدم. با اوراقی که از دادگستری جعل کرده‌بودم خودم را وکیل معرفی می‌کردم و زنانی را که در جست‌وجوی وکیل بودند شناسایی و بعد آن‌ها را به محل‌هایی که از قبل تعیین کرده‌بودم، می‌کشاندم و بعد از بیهوش کردن آن‌ها با شربت مسموم اموال‌شان را سرقت می‌کردم.

بعد از اعتراف متهم بود که وی به دستور بازپرس برای کشف جرائم بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره‌پنجم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.
برچسب ها: وکیل قلابی
ارسال نظرات