مهندس معمار بعد از ورشکستگی، نقشه گروگانگیری دوستش را با انگیزه اخاذی کشید. متهم روز گذشته در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد و به اتهام خود اعتراف کرد.
به گزارش جامجم، رسیدگی به پرونده گروگانگیری طراح دکوراسیون داخلی به نام سیامک در سولقان از ۱۵ آذر سال قبل با شکایت خانواده او در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.
همسر سیامک به ماموران گفت: از دو روز قبل سیامک ناپدید شد و ساعاتی بعد تماس افرادی ناشناس که تقاضای دریافت ٥٠٠ میلیون تومان در ازای آزادی سیامک داشتند، آغاز شد.
خانواده سیامک با همکاری کارآگاهان پلیس، دو روز بعد از ربوده شدن او آدمربایان را سر قرار کشاندند و طی عملیات تعقیب و گریز اقدام به دستگیری آنها کردند. این در حالی بود که دو نفر از آدمربایان به دام ماموران افتادند و نفر سوم به نام رامین از مهلکه فرار کرد. دو هفته بعد از دستگیری دو متهم پرونده، رامین در یک سرقت مسلحانه تحت تعقیب ماموران قرار گرفت و به ضرب گلوله پلیس از پای درآمد.
دو متهم دیگر به اتهام خود اقرار کردند. رسیدگی به پرونده روز گذشته با حضور شاکی و متهمان در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی رحمانی انجام شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی، شاکی در توضیح نحوه آدمربایی گفت: «طراح دکوراسیون داخلی هستم و برای انجام پروژهای به یک ویلا در سولقان رفته بودم. زمانی که داشتم از آن ویلا خارج میشدم ناگهان برق قطع شد و دو نفر ناشناس به من حمله کردند و دست و پایم را بستند و من را در صندوق عقب ماشینم انداختند. دو روز در صندوق ماشین بودم و وضع خیلی بدی داشتم تا اینکه فهمیدم دوست صمیمی من به نام مجید در این ماجرا دست داشته است. او فوقلیسانس مهندسی معماری و استاد دانشگاه است. به خاطر احترامی که برای خانواده مجید قائل هستم از او گذشت میکنم، اما از متهم دیگر پرونده شکایت دارم.»
سپس مجید در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: «اتهامم را قبول دارم. مدتی قبل فردی از من کلاهبرداری کرد و یکی از دوستانم به نام رامین به من گفت: حاضر است کلاهبردار را برباید و طلب من را وصول کند. اما شرط گذاشت که قبل از آن باید یکی دیگر از دوستان پولدارم را به او معرفی کنم تا او را هم برباید و سهم اخاذی از او را به عنوان حقالزحمه کاری که برای من میکند، بردارد. من هم در تنگنا بودم و قبول کرده و سیامک را به او معرفی کردم.» در ادامه متهم ردیف دوم اتهام خود را انکار کرد و گفت: «من از رامین طلب داشتم و قرار بود او به جای طلب من از یک مهندس ضایعات بگیرد و به من بدهد. من مهندس را نمیشناختم و آن روز برای گرفتن ضایعات سر قرار رفتم، اما دورتر ایستاده بودم و نفهمیدم رامین کجا رفت.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهمان و وکلای آنها برای صدور رای وارد شور شدند.