صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

مانکن در این قسمت سعی می‌کند تا داستان را تا حد قابل توجهی پیش ببرد و دیگر خبری از مزه پرانی‌های بهرام و یا موزیک ویدئو‌های طولانی و بی فایده نیست. هر چند این پیش بردن داستان هم در جا‌هایی توی ذوق می‌زند و عجیب به نظر می‌رسد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۴ - ۱۲ آذر ۱۳۹۸
 
فرارو- قسمت پانزدهم سریال مانکن به کارگردانی حسین سهیلی زاده، دوشنبه ۱۱ آذر ماه ۱۳۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.
 
در قسمت پانزدهم همتا از دامی که کتی برایش پهن کرده بود، می‌رهد و دم به تله نمی‌دهد. او فریب فرستاده‌ی کتی را نمی‌خورد و از عشقش به کاوه سخنی به میان نمی‌آورد. اما هنوز هم تحمل این که کاوه در مقابل کتی نقش بازی کند و در جمع خود را عاشق و وفادار به او نشان دهد، برایش دشوار است و حریف اشک‌های گاه و بی گاهش در این باب نمی‌شود.
 
برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت پانزدهم سریال مانکن اینجا کلیک کنید

از طرفی دیگر کمک ژیلا به بهرام جواب می‌دهد و او موفق می‌شود که دست و پایش را با تیغی که از ژیلا گرفته است باز کند و از سد نگهبانان سرگرم عیش و نوشش نیز رد شود.

کاوه که از هر طرف تحت فشار است، فکر‌هایی هم برای رهایی از چنگال کتی می‌کند و در این راه روی کمک افسون که به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به کتی است حساب می‌کند. اما دیدار و گفت و گوی کاوه و افسون ظاهرا نتیجه‌ای در پی دارد که خیلی هم به مذاق کاوه خوش نمی‌آید و او تلاش می‌کند تا ناراحتی اش را از همتا پنهان کند.

اما در قسمت پانزدهم بالاخره دیدار اخگر و کتی به شکلی ناگهانی رقم می‌خورد. اخگر رد بهرام و همتا را تا شرکت کتی می‌زند و شخصا به دنبال آن‌ها می‌آید و در معامله با کتی قول همکاری بی، چون و چرا با کتی را در ازای پیدا کردن و تحویل بهرام و همتا، می‌دهد. اما در زمانی که اخگر در شرکت کتی حاضر است همتا هم سر می‌رسد و اردشیر با دیدن او به دنبالش می‌افتد...

کتی: ما، چون خوب بلدیم پول در بیاریم، دوست داریم به شما وصل شیم.

اخگر: به شرط همکاری، چرا نه؟!

کتی: چند درصد؟

اخگر: بدون هیچ درصدی هر چی داشته باشی رو واست رد می‌کنم... جفتشون رو می‌خوام

کتی: پیداشون می‌کنم.

اخگر: فقط نه دیرتر از من...

مانکن در این قسمت سعی می‌کند تا داستان را تا حد قابل توجهی پیش ببرد و دیگر خبری از مزه پرانی‌های بهرام و یا موزیک ویدئو‌های طولانی و بی فایده نیست. هر چند این پیش بردن داستان هم در جا‌هایی توی ذوق می‌زند و عجیب به نظر می‌رسد.

روبرو شدن اخگر، کتی و کاوه با یکدیگر ناگهانی و به دلیلی غیر قابل باور رقم می‌خورد. مشخص نیست اخگری که می‌تواند رد بهرام را تا شرکت کتی بگیرد چرا پیش‌تر او را دستگیر نکرد و در کمین خانه‌ای ماند که بهرام اصلا قرار نبود به آن جا برود.
 
از طرفی دیگر آن‌ها از بهرام جز یک فیلم در گوشی اخگر چیزی نداشتند و بهرام بعد از دستگیری اش نیز هیچ حرفی به آن‌ها نزد، پس چه چیز اخگر را به شرکت کتی می‌رساند. شرکتی که اگر اخگر و دار و دسته اش فقط برای چند دقیقه جلوی درش را زیر نظر می‌گرفتند به راحتی می‌توانستند و همتا را به دام بیندازد.

این که اخگر بعد از دستگیری بهرام هنوز هم پی نبرده است که کسی که با آبتین درگیر شده است او نبوده نیز عجیب است.
 
عجیب است که اخگر در این مدت به فکر پیدا کردن محل کار بهرام می‌افتد و عکس او را به کتی نشان می‌دهد و از او نشانی می‌خواهد، اما این عکس را به آبتین یا دو جوانی که در شب درگیری آبتین و کاوه حضور داشتند نشان نمی‌دهد تا از هویت کسی که به عنوان ضارب برادرش دستگیر کرده است با خبر شود!

بی دقتی‌ها و بی حوصلگی‌های مانکن در ساخت یک روایت دقیق از ابتدا نیز وجود داشت و هنوز هم بعد از گذشت ۱۵ قسمت و در حالی که این سریال نیمه‌ی پایانی فصلش را پشت سر می‌گذارد همچنان ادامه دارد. حال باید منتظر بود و سرنوشت شخصیت‌های مانکن را در حالی که احتمالا هم کتی و هم اخگر به پی بردن به اصل ماجرای کاوه و همتا نزدیک می‌شوند به کجا می‌انجامد.

سریال مانکن که مدتی بدون رقیب در فضای شبکه‌ی نمایش خانگی به سر می‌برد مدتی پیش سریال کرگدن را به عنوان رقیب خود در این بازار شناخت و به زودی هم ملودرام عاشقانه‌ی منوچهر هادی به این شبکه خواهد آمد و رقابتش با مانکن بر سر مخاطب بیشتر جالب توجه خواهد بود.
ارسال نظرات