صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۷۱۸۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۲ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۸
محمد صدقی*؛ ژئوپلیتیک یا جغرافیای سیاسی به معنای تاثیرات سیاست بر جغرافیای طبیعی می‌باشد. از طرف دیگر محیط جغرافیایی کشور‌ها گا‌ها بر نوع سیاست گذاری آن‌ها دخیل است. مانند رود‌ها و رشته کوه‌هایی که به عنوان نقطه صفر مرزی انتخاب می‌شوند.) مانند رود ارس بین ایران و کشور‌های آذربایجان و ارمنستان (دریاچه ارومیه در شمال غرب کشور ایران واقع شده و میان دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی قرار گرفته است. این در حالی است که حوزه‌های آبریز این دریاچه نه تنها دو استان مذکور بلکه استان کردستان را نیز شامل می‌شود. آب دریاچه شور است و تنها موجودی که در آب آن زندگی می‌کند" آرتمیا" نام دارد.

در سال هال اخیر با توجه به کاهش بارش در کشور و بخصوص منطقه شمال غرب ایران، و همچنین عدم مدیریت حوزه‌های آبریز، این دریاچه روبه خشکسالی نهاد تا اینکه در سال ۱۳۹۲ با دستور رئیس جمهوری ستاد احیای دریاچه ارومیه با ریاست معاون اول وی دکتر اسحاق جهانگیری و مجری و دبیری دکتر عیسی کانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست و با همکاری دانشگاه صنعتی شریف در امر پژوهش و تحقیق در ارتباط با مسائل زیست محیطی تشکیل گردید.
 
از ابتدای فعالیت این ستاد مطالعه بر روی منابع آبی اطراف دریاچه تحقیقات گسترده‌ای انجام شد تا نقاط ضعف و اموری که باعث خشک شدن دریاچه و نرسیدن حقآبه آن می‌شود مشخص گردد. از نکاتی که دریاچه ارومیه را به عنوان یک موضوع ملی مطرح می‌کند این است که تغییرات زیست محیطی در آن و خشک شدن تدریجی دریاچه، مشکلاتی را می‌تواند بوجود بیاورد که منطقه شمال غرب تا نواحی مرکزی کشور را متاثر از خود می‌کند. به شکلی که در صورت خشکی نمک موجود در بستر دریاچه توسط باد که معموال جهت وزش آن از غرب به شرق می‌باشد، می‌تواند موجب مشکلات تنفسی برای همه جانداران شود و شهر‌های پرجمعیتی همچون تبریز، ارومیه، زنجان، قزوین و حتی تهران را می‌تواند متاثر از خود کند و ممکن است تا جایی پیش رود که جمعیت ساکن این شهر‌ها مجبور به مهاجرت گردند و کشور دچار یک بحران مهاجرتی و انسانی گردد.
 
در حال حاضر به مدد ستاد احیای دریاچه ارومیه و تلاش‌های گسترده این ستاد؛ دریاچه از حالت بحران خارج گردیده است و با ثبات آب دریاچه نباید حفظ و حراست از دریاچه را فراموش کنیم و سال‌ها غفلتی که صورت گرفت را نباید تکرار کرد.
 
لزوم سازماندهی حفظ و حراست از این دریاچه یک موضوع مهم ملی است و یاری تمامی دستگاه‌ها حتی سازمان‌های بین المللی را جهت حفاظت از آن می‌طلبد. پس می‌توان این طور نتیجه گرفت که ستاد احیای دریاچه ارومیه باید بیش از پیش فعالیت خود را گسترش دهد و حتی امورخود را به اندازه یک سازمان ارتقا داده و امور تحقیقاتی، پژوهشی و اجرایی خود را معطوف به این دولت نکند و در آینده در دولت‌های بعدی تداوم داشته باشد چرا که این موضوع یک موضوع ملی و حکومتی است و در صورت غفلت از آن آثار زیان بار غیر قابل جبرانی در پی خواهد داشت.

*کارشناس ارشد ژئوپلیتیک
ارسال نظرات