صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

در قسمت چهاردهم نهنگ آبی آرمین، مروارید و جهان برای از بین بردن پرویز برنامه ریزی می کنند. هرکدام روشی دارند ولی هدفشان ظاهرا یکی است....
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸
 
فرارو- قسمت چهاردهم سریال نهنگ آبی به کارگردانی فریدون جیرانی و تهیه کنندگی سعید ملکان و نویسندگی بهرام توکلی، سه‌شنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.
 
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت چهاردهم سریال نهنگ آبی با حجم نیم بها اینجا کلیک کنید"

در خلاصه‌ی داستان این قسمت آمده است: «در نهنگ آبی قسمت پیش از ملاقات، آرمین، مروارید و جهان برای از بین بردن پرویز برنامه ریزی می‌کنند. هر کدام روشی دارند، ولی هدفشان ظاهرا یکی است. هاله سعی می‌کند به کمک دکتر زمانی از اسرار سایت نهنگ آبی که آزارش می‌دهد سر در بیاورد. غزل به دنبال فهمیدن رابطه بین نادر و گم شدن بردارش مهرداد است و جهان هر کاری می‌کند تا به پیدا کردن آناهیتا نزدیک‌تر شود...»

مروارید، آرمین، نادر و جهان شب قبل از ملاقات جهان و پرویز دور هم جمع می‌شوند تا نقشه‌ی نهایی قتل پرویز را بکشند. هر کدام از این چهار نفر راهی پیشنهاد می‌کند و هر یک از آن‌ها به دیگری مشکوک است. اما از بین رفتن پرویز، به هر نحوی، آنقدر برایشان موضوع پر اهمیتی است که حاضر هستند فضای پر تنش بینشان را تحمل کنند به این امید که به هدفشان برسند.

نقشه‌هایی که هرکدام مطرح می‌کنند نقاط ضعف و قوتی دارد، اما در آخر این نقشه‌ی آرمین است که برای اجرا تصویب می‌شود و جهان و نادر که هر کدام به دلایل خودشان از آرمین متنفر هستند کاری جز پذیرش نقشه‌ی آرمین نمی‌توانند بکنند.

در شب قبل از ملاقات هر کدام از اشخاص درگیر این بازی از جهان تا آرمین و از نادر تا پرویز، با خود خلوت و با خود مرور می‌کنند که نقشه‌های آن‌ها چه عواقبی در پی خواهد داشت و راهی که در آن قدم گذاشته اند حتما تا چند ساعت دیگر یک قربانی می‌گیرد و این قربانی می‌تواند خود آن‌ها باشد.

آرمین: اون شب مروارید بیشتر از هر چیزی به عوارض جانبی زدن پرویز فکر می‌کرد. پگاه و مادرش با چند دست انداز دیگه تو مسیر نقشه هامون، عوارض جانبی زدن خالقی بود. زدن پرویز در مقابل زدن خالقی حرکت خیلی بزرگ تری بود. آدم‌های بیشتری درگیر می‌شدند.

هاله پیشنهاد کسی که در سایت نهنگ آبی از او می‌خواهد که همدیگر را ببینند قبول می‌کند و او را در پارکی ملاقات می‌کند. نه ما و نه خود هاله نمی‌دانیم که دکتر زمانی که پیش از این او را در کلینیکی که پگاه در آن بستری بود، دیده بودیم چه انگیزه‌هایی دارد، از چه کسی دستور می‌گیرد و چه هدفی دارد؟!

به هر حال دکتر زمانی تا حدود زیادی اعتماد هاله را به خود جلب می‌کند و به او قول می‌دهد که مشکلاتی که در سایت نهنگ آبی برای او پیش آمده را حل کند و در مقابل کسانی که او را اذیت می‌کنند به او کمک کند.

اما غزل در ساعات دور از نادر یک فکر بزرگ دارد که هر چه می‌کند نمی‌تواند از آن خلاصی یابد: نادر در شرکت چه می‌کند و ارتباط او با مهرداد چه بوده است؟! غزل دیگر نمی‌تواند تحمل کند و برای سر در آوردن از این موضوع از دوستان مهرداد کمک می‌گیرد که نادر را تعقیب کنند. غزل ناخواسته وارد بازی خواهد شد.

آرمین: غزل نمی‌تونست آروم بگیره. باید ربط نادر رو به قضیه گم شدن برادرش پیدا می‌کرد تا بتونه با نادر زندگی کنه. کار‌های نادر بیشتر گیجش می‌کرد. غزل غریبه‌ای بود که داشت وارد بازی پیچیده ما می‌شد.

مادر آرمین درگیر مسائل صندوق است و همه‌ی تلاشش را می‌کند که به خواسته‌های افراد بالا دستی اش تن ندهد و وارد فساد نشود. پدر و مادر آرمین با فشار‌هایی که از ظرف صندوق به مادر آرمین می‌آید به هم نزدیک‌تر شده اند و جایی کمی دور‌تر از جریان پیچیده‌ی بازی اصلی با هم بودن را دوباره امتحان می‌کنند.

آرمین: مادرم داشت سعی می‌کرد، چیزی رو که بینشون از بین رفته ترمیم کنه. ولی واقعا قابل ترمیم بود؟ تو یه رابطه وقتی چیزی بین آدم‌ها می‌میره می‌تونه دوباره به وجود بیاد؟

شخصیت‌های نهنگ آبی با هم و به دور از هم و هم دست و رقیب هم که باشند، تنها هستند. در راهی که هر روز هم پر پیچ و خم‌تر می‌شود به هیچ کس نمی‌توانند اعتماد کنند و هر روز حتی سایه‌ی خودشان هم برایشان تهدید آمیز‌تر از گذشته می‌شود.

بازی‌ای که بین آرمین و مروارید و نادر و جهان و پرویز در جریان است می‌تواند آینه‌ی بسیاری از روابط جامعه باشد. بازی‌ای که رئیس ندارد. اما قدرت افراد برابر نیست و در عین حال قدرتمند‌ها هم در امنیت به سر نمی‌برند و هر لحظه ضعیف‌تر‌ها می‌توانند بهشان آسیب بزنند.
ارسال نظرات