صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۷۹۷۶
وقتی بر صورت افراد به جرم‌های اثبات‌نشده و من‌درآوردی اسید پاشیدند و شبکه اسیدپاشی تشکیل دادند و آشکار و پنهان، بر این نهی از منکر (!) تشویق شدند و پیگیری هم نشدند، باید امروز را می‌دیدند، که خدنگی از تیر‌های در کمان نشسته، به قلب طلبه‌ای بی‌گناه کمانه می‌کند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۸ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۸
 
روزنامه اطلاعات نوشت: یک طلبه همدانی در بازگشت از محفل درس و بحث، هدف تیر خشونت و رذالت یکی از اوباش می‌شود. آن تیر، برآیند همه تیر‌های خطایی بود که این بار بر هدف نشست؛ اما هدفی بی‌گناه. آن تیر‌های خطا، پیش‌تر و از کجا‌ها در کمان زه شده بودند؟

حدس و گمانش دشوار نیست. وقتی بر صورت افراد به جرم‌های اثبات‌نشده و من‌درآوردی اسید پاشیدند و شبکه اسیدپاشی تشکیل دادند و آشکار و پنهان، بر این نهی از منکر (!) تشویق شدند و پیگیری هم نشدند، باید امروز را می‌دیدند، که خدنگی از تیر‌های در کمان نشسته، به قلب طلبه‌ای بی‌گناه کمانه می‌کند.

از این دست فراوان می‌توان برشمرد. در سطوحی بالاتر نیز می‌توان این تیر و کمان‌های به‌ناروا زِه شده را دید؛ مثلاً آن‌جایی که خطیبی در بحبوحه مضیقت‌های اقتصادی روزمره مردم فریاد برمی‌آورد که: به جهنم! و یا آن دگری که جمعه بعدش می‌گوید: اگر نفت نفروشیم، به کجایمان برمی‌خورَد؟! اینجاست که آن اوباش و دیگر اوباشان در جواب، با شلیک تیر بر بی‌گناهی از هم‌لباسان آن خطیب می‌گویند: به جایی از شما برنمی‌خورَد؛ در عوض به طلبه‌ای حجره‌نشین برمی‌خورانیم!

شاید طلبة همدانی، تیر‌های خطای سخنان و رفتار‌های برخی کسان را این بار یک‌تنه بر جان خرید و شد تاوان آنچه خود در آن سهمی نداشت. ‏
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: