فرارو- بیروت، دمشق، بغداد و صنعا؛ چهار پایتخت عربی هستند که مکررا به عنوان پایتختهای تحت سیطره ایران نام برده میشوند. عبارت «سیطره ایران بر چهار پایتخت عربی» چنان در رسانههای عربی مخالف ایران تکرار شده که نزد عربها از جملات قصار ارسطو هم مشهورتر شده است.
به گزارش فرارو، در کنفرانس ورشو، که در ۱۳ و ۱۴ فوریه برگزار شد، تعدادی از وزاری خارجه عرب، در اقدامی کمسابقه، در یک اتاق در کنار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نشستند. امری که نتانیاهو را به شدت ذوقزده کرد. او به دو دلیل از کنفرانس ورشو، خرسند بود: نخست آنکه فرصتی شد تا در کنار وزرای خارجه عرب بنشیند و عکس بگیرد. کشورهای عربی هرگونه عادیسازی روابط با اسرائیل را به حل مسئله فلسطین بر اساس طرح صلح عربی مشروط کردهاند. دوم، در ورشو، به شدت از ایران انتقاد شد.
نتانیاهو چنان از کنفرانس ورشو هیجانزده شد که دفتر او برای نشان دادن فاصله گرفتن کشورهای عربی از ایران و نزدیک شدن آنها به اسرائیل، ویدئویی از یکی از جلسات محرمانه ورشو منتشر کرد که مقامات عربی در آن از ایران انتقاد میکنند.
اما ربط این ماجرا به عبارت یادشده چیست؟
از زمانی که اسرائیل در سال ۱۹۴۸ در خاک فلسطین اعلام موجودیت کرد، هیچگاه مورد پذیرش افکار عمومی جهان عرب قرار نگرفت. تا به امروز، برخی نظرسنجیهای فراگیر نشان میدهد که هنوز هم اسرائیل در افکار عمومی مردمان عرب، دشمن اول کشورهای عربی تلقی میشود.
این وضعیت از سال ۲۰۱۱ به تدریج تغییر پیدا کرد. از این سال، در چندین کشور عرب انقلاب اتفاق افتاد. در برخی موارد، انقلاب به جنگ داخلی و مداخله خارجی منتهی شد. شکافها میان کشورهای عربی شدید شد. کشورهای قدرتمند در کشورهای بیثبات و ضعیف مداخله نظامی کردند یا به منظور براندازی دولت مستقر از گروههای غیردولتی حمایت به عمل آوردند.
عربستان، که در دوره ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان، سیاست خارجی محتاطانه داشت، با روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیر و پسرش، محمد بن سلمان سیاست خارجی تهاجمی در پیش گرفت. پادشاه جدید و پسرش معتقدند که ایران برای عربستان، و حتی برای جهان عرب، بزرگترین تهدید است. ریاض با همین استدلال در سال ۲۰۱۵ به یمن حمله کرد. عربستان هدف اصلی این حمله را جلوگیری از قدرت گرفتن انصار الله (حوثیها)، متحدان ایران در یمن، معرفی کرد.
مداخله عربستان در یمن، رویارویی ایران و عربستان در سوریه، رقابت آنها در عراق و لبنان، در کنار سرکوب فعالیتهای سیاسی شیعیان بحرین، تنشها میان تهران و ریاض را به اندازهای بالا برد که مسئله فلسطین در دستگاه تبلیغاتی عربستان و متحدانش به موضوعی حاشیهای تبدیل شد. سعودیها از هر فرصتی برای بزرگنمایی، آنچه آنان «تهدید ایران برای امنیت ملی عربی» مینامند، استفاده کردند. در این میان، عبارت «سیطره ایران بر چهار پایتخت عربی» که در سال ۲۰۱۴ پس از سیطره انصار الله بر صنعا متداول شد، ابزاری در دست عربستان قرار داد تا سیاست منطقهای ایران را در افکار عمومی عرب زیر سوال ببرد.
رسانههای نزدیک به عربستان بارها و بارها ادعا کردند که یک مسئول ایرانی گفته است ایران چهار پایتخت عربی را تسخیر کرده است. تکرار روزافزون این ادعا، موجب شد دیپلماتها، روشنفکران و روزنامهنگاران عرب در محافل بین المللی و محلی برای توجیه مخالفت با جمهوری اسلامی ایران به این ادعا استناد کنند. البته ناگفته نماند که شاید این ادعا از دید یک ایرانی غرورآفرین باشد، اما مطمئنا از دیدگاه محافل نزدیک به عربستان نه تنها اینگونه نیست بلکه احساسات یک عرب را جریحهدار میکند.
علاوه بر این، همزمان با بزرگنمایی به اصطلاح تهدید ایران، نه تنها خصومت با اسرائیل در اغلب رسانههای عربی کمتر شد، بلکه دیگر افشای دیدارهای سری مقامات عرب و اسرائیلی هم چندان حساسیتبرانگیز نشد.
امروز، رسانههای عربستانی به جایی رسیدهاند که به تل آویو خبرنگار میفرستند و درباره «خطر ایران در منطقه» با وزیر دفاع اسرائیل گفتگو میکنند.
کنفرانس ورشو، که به گفته برخی از تحلیلگران و حتی مقامات سابق عرب، محفلی برای پایمال کردن حقوق فلسطینیها از طریق عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل بود، بار دیگر برخی محافل عرب را به یادآوری تهدید اصلی برای جهان عرب وادار کرده است. از دید اینگونه محافل، هر چند که اختلافاتی با ایران وجود دارد، اما تهدید اصلی برای کشورهای عربی، اسرائیل است و نه ایران.
عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه فرامنطقهای رأی الیوم، به مناسبت کنفرانس ورشو، در چندین سرمقاله آتشین به شدت به گفتمان دشمنشناسی برخی از کشورهای عربی حمله کرده است. او با اشاره به عبارت «سیطره ایران بر چهار پایتخت عربی»، پرسیده است: «آیا عربهای شکستخورده از تکرار عبارت سیطره ایران بر چهار پایتخت عربی که آنها را محکوم میکند، شرم نمیکنند؟»
عطوان درباره همین عبارت نوشت: «آن جملهای که خشم را برمیانگیزد و فشار خون را بالا میبرد، جملهای است که برخی مقامات، نویسندهها و تحلیلگران عرب در یادداشتهای روزنامهای یا در گفتگوهای تلویزیونی تکرار میکنند و مفاد آن این است که ایران بر چهار پایتخت عربی سیطره دارد.»
به نوشته این روزنامهنگار، شاید صاحب این جمله یک مقام ایرانی باشد، اما تکرار ملالآور آن توسط محافل عربی، بیش از آنکه به ایران آسیب بزند، به کشورهایی که آن را تکرار میکنند صدمه میزند. چرا که اگر ایران واقعا بر چهار پایتخت عربی سیطره دارد، این امر به دلیل گسترش فساد و هدر دادن میلیاردها دلار بر خوشگذارنی توسط حاکمان عرب است. اینکه عربها از سیطره ایران بر چهار پایتخت عربی سخن میگویند، بسیار اهانتآمیز است چرا که این امر ناکامی و کمکاری آنان را نشان میدهد که عربها را به این وضعیت شرمآور انداخته است.
نخبگان عرب برای توجیه مخالفت با جمهوری اسلامی مکررا به عبارت مشهور چهار پایتخت استناد میکنند. اما سوال این است که چه کسی این جمله را اول گفت؟
در رسانههای عربی، عبارت مزبور به برخی از مقامات سابق ایران، از جمله حیدر مصلحی و علیرضا زاکانی، منسوب شده است. اما پس از انتشار سرمقاله عطوان، یک تحلیلگر ایرانی برای او نامهای فرستاده و مدعی شده که او گوینده آن عبارت معروف است. محمد صادق الحسینی، تحلیلگر ایرانی، در این نامه گفت: «من صاحب این مقوله هستم و در یک گفتگو با شبکه المیادین آن را بیان کردم. استاد عبدالباری میتواند شخصا این مسئله را بررسی کند.» الحسینی در آن گفتگو تصریح کرد: «در محور مقاومت صاحب چهار پایتخت عربی شدیم.».
اما بنا به گفته این تحلیلگر، اولین کسی که این عبارت را از او گرفته و سپس با تحریف این عبارت، آن را به سایر رسانههای عربی منتقل کرده، توکل کرمان، برنده جایزه صلح نوبل، است. شاید ادعای الحسینی درست باشد، اما در چندین رسانه عربی این عبارت از قول چند مقام ایرانی نقل شده است. عبارتی که از آن برای توجیه نزدیکی برخی کشورهای عربی به اسرائیل و مقابله با ایران به کرات استفاده شده است.