دلدادگان اگرچه در اوایل کار زیر سایه پدر حامد عنقا و حواشی ژورنالیستی هوشمندانهاش ماند و چندان دیده نشد و بعدتر نیز همزمانی با جامجهانی و تغییرات پیدرپی ساعات پخش رمقش را گرفت؛ اما هر چه گذشت توانست بیشتر خود را سر زبانها اندازد.
به گزارش شهروند، حالا درحالیکه بهنظر میآمد این سریال با همان دستفرمان، با محبوبیتی ملموس به خط پایان خواهد رسید، اما روز پایانی سریال انتقاداتی بیسابقه بهوجود آورد. در ادامه هم پانتهآ بهرام کلید حاشیهای را زد که بعید است به این سادگی و به این سرعت حل شود...
سیل انتقادات
آخرین قسمت دلدادگان بهگفته منتقدان پر بود از سوتیهای گوناگون. مثلا تماشاگر میبیند که ارغوان راننده خودرو است، اما بعد از تصادف او را در صندلی عقب میبینیم. یا میبینیم که پلیس نمیتواند خود را سر صحنه تصادف برساند، اما همان پلیس سر وقت میتواند جلوی خروج افسانه را بگیرد. سرنوشت افسانه هم که داستان خود را داشت؛ که به پست عجیب پانتهآ بهرام انجامید...
داستان چیست؟!
آخرین روز هفته موعد نمایش آخرین قسمت سریال دلدادگان بود. روزی که قرار بود حساب کینه کهنه افسانه و مالک صاف شود و بهواقع حق به حقدار برسد، البته به سبکوسیاق تلویزیون ایران که همیشه حق نه به حقدار که به آدم خوبه میرسد. اینجا هم قرار بوده آدم خوبه، در پایان سربلند از کوره ماجراها بیرون آید و قطب بد ماجرا شکست را تجربه کند. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، به گفته پانتهآ بهرام قرار بوده افسانه که فهمیده بود امیر در اصل پسر خودش بوده، برای نجات او وارد گود شده و درنهایت هم توسط هاتف کشته شود.
اما آنهایی که شب جمعه پای تلویزیون نشستند تا آخرین قسمت دلدادگان را تماشا کنند، با چیز دیگری روبهرو شدند. در سریالی که پخش شد، از زبان یکی از کاراکترهای قصه شنیده شد که افسانه را در یکی از مرزهای خروجی کشور دستگیر کردهاند. اتفاقی که صدای پانتهآ بهرام را که نقش افسانه را بازی میکرد، درآورد...
اعتراض پانتهآ
آنهایی که آخرین قسمت سریال دلدادگان را دیدند، شاید اغلبشان نمیدانستند چگونه قرار است سر و ته ماجراها هم آید و داستان به نقطه پایان برسد، اما همان خیل ناآگاه هم وقتی آخرین قسمت را تماشا کردند، حس کردند چیزی در این بین میلنگد و به عبارت بهتر احساس کردند ماجرا یکجورهایی سرهمبندی شده است.
همین که شخصیتی که تمام ماجراها را کینه سنگین او شکل داده بود، بیسروصدا و دور از چشم تماشاگر و تنها براساس گفته یک کاراکتر دیگر به فرجام کارش رسید، به این معنا بود که اتفاقی در این میان افتاده و این پایان سرهمبندیشده سریال آشکارتر از آن بود که فهمش نیازی به کارشناسی داشته باشد یا بدبینی خاصی را بطلبد، به همین دلیل هم بود که در لابهلای زمزمهها و غرها و نقزدنهای کاربران فضای مجازی پست اینستاگرامی پانتهآ بهرام که از سانسور شدن پایان سریال دلدادگان خبر داد، مثل توپ صدا کرد.
پانتهآ بهرام نوشته بود: «پایان افسانه این نبود، اگر بدقولی صداوسیما نبود!! افسانه برای نجات پسرش، توسط هاتف کشته میشد...» بازیگر نقش افسانه در پایان هم هشتگی به نام #مسائل مالی را الصاق کرده بود تا به روشنی توضیح دهد ماجراها از کجا آب میخورد...
منوچهر وارد میشود
منوچهر هادی اما نگذاشت به قول قدیمیها جوهر امضای پانتهآ خشک شود. او که با هجمههای زیادی روبهرو شده بود، با انتشار پستی به انتقادها پاسخ داد. هادی درباره نرسیدن ماموران سرصحنه تصادف توجیهات خود را ارایه کرده بود، با اینکه انتقاد اصلی چیز دیگری بود...
پایان باز؟
عدهای از کاربران فضای مجازی نوشته بودند که دلدادگان چون نتوانسته ماجرا را جمعوجور کند آن را با پایان باز تمام کرده است. حالا پاسخ هادی را میشنویم: «پایان باز؟ تعجب میکنم!!! امیر پسر افسانه شد. ارغوان دختر مالک و مرضیه. هاتف در صحنه تصادف کشته شد. عنایت پدر هاتف دستگیر شد. افسانه هم دستگیر شد. ارغوان هم در کماست که اگر به هوش میآمد عدهای معترض میشدند پایانش هندیه در هرحال این کجاش بازه من نمیدونم.»
منوچهر علیه پانتهآ
هادی اما پاسخ پانتهآ بهرام را مفصل میدهد. او با اشاره به اینکه در قسمت پایانی چیزی سانسور نشده، میگوید: «اما یکی از بازیگران اصلی ما در فینال کار با ما همراه نشد که دلیل آن را تهیهکننده توضیح خواهند داد. ایشان را قضاوت نمیکنم، ولی ما مجبور شدیم فیلمنامه را تغییر دهیم و در نبود ایشان بهترین فینالی که میشد نویسنده کار بنویسد و ما بگیریم همین بود. اینکه افسانه باید با امیر روبهرو میشد. در نسخه اصلی فیلمنامه موجوده و ابتداییترین اصل در داستان ما تقابل این دو کاراکتر بوده که در نبود بازیگر مذکور امکانش میسر نبوده. »
فینال
حالا درحالیکه پانتهآ بهرام در این وسط سیبل شده و کمبودها را به پای او نوشتهاند، باید دید پاسخ او به این اتهامات چیست. او حالا متهم است که برای مسائل مالی دلدادگان را نیمهکاره رها کرده و کارگردان مجبور شده است در نبود او پایان را تغییر دهد...
برید گیر بدید به دولت که چرا دلار رو روی 14000 تومان نگه داشت مگه اون همه توی بوق و کرنا نرکد که دلارو میاره پایین پس چی شد .
خودمون کم بدبختی داریم باید پای اراجیف این و اون هم بشینیم
دیشب بچه من گیج شده بود اون که هرشب داستان را پیگیری میکرد بدجوری تو ذوقش خورده بود و اینکار هنرپیشه ها خیلی بد است و نباید تکرار شود حتی اگر مسائل مالی هم باشد به خاطر مردم نباید اینکار را بکنند از خانم پانته آ بهرام چنین توقعی نداشتیم