صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

«چون صنایع جوان داخلی‌شان توانایی رقابت با کمپانی‌های باقدمت و ریشه‌دار و سرمایه‌دار خارجی را ندارد برای حمایت از آن‌ها روی کالا‌های وارداتی، مالیات‌های مختلف می‌بندند تا به مرور و خریدن زمان، فرصت را برای رشد صنایع داخلی فراهم کنند تا رقابت در شرایط عادلانه‌تری صورت گیرد. چیزی که به مذاق بسیاری از کشور‌های پرچمدار اقتصاد آزاد خوش نمی‌آید. در راس این‌ها هم ایالات متحده است. همین چند وقت قبل هم روابط اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها سر همین قضیه شکرآب شده بود».
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۱۰ مهر ۱۳۹۷
 
جام جم نوشت: «امروز چنده؟! چقدر رفته بالا؟! میگن تا زمستون تا فلان قدر میاد بالا!» این‌ها سوالاتی است که حالا دیگر تبدیل به بخشی از مکالمات روزمره ما شده است. همه‌اش هم به خاطر یک مشت دلار. بالا و پایین رفتن‌های قیمت واحد پول یک کشور در آن سوی کره خاکی دارد روی زندگی بعضی از ساکنان این طرف کره خاکی تاثیر می‌گذارد و زندگی‌شان را قبض و بسط می‌دهد.

انگار که همین الان ایده بازار آزاد اقتصاددان‌های لیبرال محقق شده و یک عده از علمای اقتصادِ هموطن هم زیرش دارند سینه می‌زنند. بازار آزاد چیست؟! عرض می‌کنیم. اینکه قیمت کالا‌ها و خدمات بر مبنای عرضه و تقاضای صرف تعیین شود و هیچ دخالتی در تنظیم قیمت‌ها صورت نگیرد، ایده اتوپیایی بازار آزاد است. همان چیزی که امروز سازمان‌هایی مثل تجارت جهانی و خیلی از کشور‌های اروپایی و آمریکای شمالی مدعایش را دارند و مدام هم دارند برای حذف تعرفه‌هایی که بعضی کشور‌ها روی واردات اعمال می‌کنند فشار می‌آورند.

حقیقت ماجرا این است بعضی کشورها، چون صنایع جوان داخلی‌شان توانایی رقابت با کمپانی‌های باقدمت و ریشه‌دار و سرمایه‌دار خارجی را ندارد برای حمایت از آن‌ها روی کالا‌های وارداتی، مالیات‌های مختلف می‌بندند تا به مرور و خریدن زمان، فرصت را برای رشد صنایع داخلی فراهم کنند تا رقابت در شرایط عادلانه‌تری صورت گیرد. چیزی که به مذاق بسیاری از کشور‌های پرچمدار اقتصاد آزاد خوش نمی‌آید. در راس این‌ها هم ایالات متحده است. همین چند وقت قبل هم روابط اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها سر همین قضیه شکرآب شده بود. حالا این موضوع چه ارتباطی با گروه فرهنگی روزنامه دارد؟ این را هم عرض می‌کنیم. ما در گروه فرهنگی رفتیم سراغ بعضی از طرح‌ها و تصاویری که روی دلار چاپ شده و این‌ها را دیرینه‌شناسی کردیم. به نتایج جالبی هم رسیدیم. اگر می‌خواهید مشروح ماجرا را بدانید با ما همراه شوید.

همه برای آمریکا
حالا درست است که پیدا کردن دلار الان به رویا تبدیل شده و بردن اسم ۱۰۰ دلاری هم فیوز آدم را می‌پراند، اما حالا در نظر بگیرید که ۱۰۰ دلاری یکی از باارزش‌ترین اسکناس‌های تاریخ بشر است و تصویر بنیامین فرانکلین رویش منقوش شده (ما هم ۱۰۰ دلاری را از نزدیک ندیده‌ایم و تصویرش را توی گوگل سرچ کردیم!).

بنیامین فرانکلین را از معماران و بنیانگذاران آمریکای نوین می‌دانند که هرچند رئیس‌جمهور نبوده، اما از سیاستمداران و بزرگان ایالات متحده محسوب می‌شود. فرانکلین درست برخلاف ادعا‌های امروز اقتصاددانان لیبرال بازار آزاد بر افزایش تعرفه‌های گمرکی تاکید داشت. جالب است بدانید که او استدلال می‌کرد تا تولیدی‌های آمریکایی باید در رقابتی برابر با صنایع غیرآمریکایی محافظت شوند و اگر این رقابت نابرابر صنایع غیرآمریکایی با آمریکایی ادامه پیدا کنند از تولیدی‌های آمریکایی جز نامی در تاریخ باقی نخواهد ماند. صاحب تصویر باارزش‌ترین اسکناس تاریخ بشر هیچ اعتقادی به حذف تعرفه‌های گمرکی و تجارت آزاد نداشت مگر این‌که صنایع داخلی کشور متبوعش بعد از حمایت‌های دولتی به حدی از رشد برسند که بتوانند با صنایع خارجی رقابت کنند.

تجارت جهانی؟! ۲۰۰ سال دیگر
آبراهام لینکلن از دیگر سیاستمداران و روسای جمهوری آمریکاست که بین ما فارسی‌زبان‌ها هم بیشتر شناخته می‌شود از بس که جملات عجیب و غریب و شاخداری به ناف آن مرحوم بسته‌اند. از این جهت جناب لینکلن شباهت زیادی با پروفسور سمیعی و دکتر شریعتی دارد! تصویر جناب لینکلن روی اسکناس‌های ۵ دلاری نقش بسته است. او هم از کسانی بود که طبق ادعای پروفسور چنگ در دوران جنگ داخلی آمریکا، تعرفه‌های گمرکی کالا‌های وارداتی را به بیشترین حد خود افزایش داد و به سقف رساند. اولیس گرانت دیگر رئیس‌جمهور آمریکا که تصویرش روی اسکناس‌های ۵۰ دلاری خودنمایی می‌کند از کسانی بود که در برابر فشار‌های انگلیسی‌ها به آمریکا برای پذیرش قوانین تجارت آزاد گفته بود: «۲۰۰ سال دیگر که آمریکا حداکثر بهره ممکن را از حمایت‌های دولتی برد [صنایع داخلی‌اش به رشد کافی رسیدند]آن وقت آمریکا هم تجارت آزاد را خواهد پذیرفت!»

همان‌طور هم شد. سازمان تجارت جهانی به عنوان یکی از بازو‌های اصلی تجارت جهانی در سال ۱۹۹۵ تاسیس شد و ایالات متحده آمریکا یکی از اصلی‌ترین بنیانگذاران آن بود. پیش‌بینی گرانت ۶۵ سال زودتر محقق شد و آمریکا قبل از ۲۰۰ سال به نقطه‌ای رسید که بتواند روی پای خودش بایستد و وارد بازی جهانی تجارت شود.

تعصب به جنس ساخت آمریکا
خب قدری از برج عاج خودمان بیاییم پایین‌تر. احتمالا نام جورج واشنگتن به گوشتان خورده. استاد اولین رئیس‌جمهور ایالات متحده بوده و تصویرش هم رفته روی اسکناس‌های یک دلاری. جالب است بدانید که جناب واشنگتن برخلاف منویات امروزی سیاستمداران آمریکایی که مدافع نعل به نعل بازار آزاد هستند در مراسم آغاز ریاست جمهوری‌اش با دهن کجی به پارچه‌های باکیفیت انگلیسی به جایش از پارچه‌های ساخت وطن استفاده کرد. احتمالا اگر واشنگتن امروز بود، سازمان تجارت جهانی او را به دلیل نقض ضوابط جهانی تجارت آزاد متهم می‌کرد و گوشش را می‌پیچاند. حالا احتمالا برایتان جالب‌تر می‌شود که بدانید این جناب واشنگتن همان کسی است که همیلتون متعصب و آنتی‌بازارآزادی را به وزارت خزانه‌داری منصوب کرد تا راه را برای سرمایه‌گذاری‌های دولتی باز کند.

دار زدن وزیر خزانه‌داری
اسکناس ۱۰ دلاری را احتمالا دیده‌اید، تصویر جناب الکساندر همیلتون روی این دلار منقوش شده جناب همیلتون به مانند دیگر روسای جمهور آمریکا فرد شاخی نبوده. در سوابقش وزارت خزانه‌داری ایالات متحده به چشم می‌خورد. همین وزارتخانه‌ای که در سال‌های اخیر هر جا پایش به میان آمده، راه را برای فعالان اقتصادی ما تنگ کرده. جناب همیلتون طبق اعلام پروفسور «هاجون چونگ» استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج از معماران اقتصادی آمریکا بوده است. جالب است بدانید که جناب معمار در ۳۳ سالگی وزیر خزانه‌داری آمریکا شده. راهبرد اصلی‌اش هم حمایت و زیر پر و بال گرفتن صنایع تولیدی آمریکایی در برابر واردات و صنایع خارجی بود. طبق چیزی که پروفسور جون چونگ در کتاب «۲۳ نکته مکتوم سرمایه‌داری» می‌گوید، همیلتون اگر الان زنده بود و برخلاف تقدیرش، وزیر دارایی کشوری غیر از ایالات متحده بود احتمالا بانک جهانی و صندوق جهانی پول و سازمان تجارت جهانی او را به دلیل عقاید انحرافی‌اش در مخالفت با بازار آزاد و حمایت از سرمایه‌گذاری دولتی از صنایع برای رشد و پرورش‌شان او را از چوبه دار آویزان می‌کردند.
ارسال نظرات