صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۸۶۳۵
از داخل زندان تماس می‌گرفتیم یا پیامک می‌فرستادیم به مردم. می‌گفتیم از طرف رادیو جوان یا شرکت همراه اول برنده جایزه شده‌اید. آنها هم حرف ما را باور می‌کردند. بعد تماس می‌گرفتیم و آنها را پای دستگاه عابربانک می‌کشاندیم. اول اطلاعات حسابشان را چک می‌کردیم تا ببینیم پول زیادی دارد یا نه؛ وقتی متوجه می‌شدیم پول زیادی در حسابشان است، شماره کارت می‌دادیم و می‌گفتیم همان رقم را کارت‌به‌کارت کنند. مثلا دو تا صفر پیش از عدد می‌گذاشتیم. صفر پیش از عدد هم که خوانده نمی‌شود. آنها هم تصور می‌کردند این شماره رمز است، اما در واقع رقم پول داخل حسابشان بود که کارت‌به‌کارت می‌کردند.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۴ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷

ماموریت شبانه‌روزی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت ١٤٠ سارق و زورگیر حرفه‌ای را به دام انداخت. ٣١ باند بزرگی که در سطح شهر تهران هرکدام به روش و شگردی جیب مردم را خالی می‌کردند. از اعضای باند سرقت در زندان و زن سارقی که تصویربردار صداوسیما بود، تا زورگیرانی که با چاقو به خانه ثروتمندان می‌رفتند و حساب‌ میلیونی آنها را خالی می‌کردند. حالا هرکدام دستبند به دست در حیاط پلیس آگاهی نشسته‌اند تا بازهم روانه زندان شوند.

به گزارش شهروند، ٢٥سالی می‌شود که در زندان به سر می‌برد. در این یک‌بار فرار کرد و چندین‌بار هم با سند از زندان آزاد شد. هربار هم پس از آزادی، دست به تبهکاری و سرقت می‌زد، اما چند وقتی می‌شود که دیگر فکر فرار از پشت میله‌های زندان به سرش نزده؛ چراکه با شگرد جدیدش دیگر نیازی به بیرون‌رفتن از زندان نیست. از همان پشت میله‌ها خلاف‌هایش را انجام می‌دهد. فرشید و اعضای باندش تنها با یک پیامک و تماس به راحتی دست به سرقت‌های میلیونی از مردم می‌زدند. برنده‌شدن از سوی رادیو جوان یا شرکت همراه اول، شگردی بود که این باند برای خالی‌کردن حساب مردم به کار می‌بردند. حالا فرشید باز هم مجازات می‌شود و باید سال‌های بیشتری را در زندان بماند. او که ادعا می‌کند فریب مردم برایش راحت و آسان بوده است، جزییات تبهکاری‌هایش را به خبرنگار «شهروند» توضیح داد:

چند ‌سال داری؟
٤٨سال.

چی شد که به فکر سرقت افتادی؟
من پارچه‌فروش بودم. درآمدم هم خوب بود، اما ورشکست شدم و کلی بدهی بالا آوردم که نتوانستم از عهده پرداخت آنها بربیایم. برای همین به فکر سرقت افتادم. باید یک‌طوری زندگی‌ام را جمع‌وجور می‌کردم. بعد از آن بود که به فکر سرقت افتادم. اوایل خودرو سرقت می‌کردم. بعد از آن‌ هم شگردهای مختلف در دزدی را به کار بردم.

چند وقت است که در زندان به سر می‌بری؟
٢٥‌سال است که دستگیر شده‌ام.

چرا آن‌قدر طولانی در زندان مانده‌ای؟
من هربار به یک روشی از زندان بیرون می‌آمدم. بعد از آن دوباره دست به خلاف می‌زدم و باز هم به زندان می‌افتادم. برای همین سال‌های محکومیتم طولانی شده است.

معمولا به چه جرم‌هایی زندانی شدی؟
سرقت و آدم‌ربایی و یک‌بار هم به اتهام قتل مرا دستگیر کردند، ولی بعد تبرئه شدم. طرف اصلا نمرده بود، اما چون من شلیک کرده بودم، مرا به اتهام قتل دستگیر کردند.

چطور از زندان بیرون می‌آمدی؟
سند می‌گذاشتم. یک‌بار هم به صورت مسلحانه و با اسلحه و همدستی دوستانم از زندان فرار کردم. ٨ماه بیرون بودم که دوباره دستگیر شدم.

چی شد که به فکر سرقت از داخل زندان افتادی؟
با همدستانم با هم تصمیم گرفتیم.

شگردتان چه بود؟
از داخل زندان تماس می‌گرفتیم یا پیامک می‌فرستادیم به مردم. می‌گفتیم از طرف رادیو جوان یا شرکت همراه اول برنده جایزه شده‌اید. آنها هم حرف ما را باور می‌کردند. بعد تماس می‌گرفتیم و آنها را پای دستگاه عابربانک می‌کشاندیم. اول اطلاعات حسابشان را چک می‌کردیم تا ببینیم پول زیادی دارد یا نه؛ وقتی متوجه می‌شدیم پول زیادی در حسابشان است، شماره کارت می‌دادیم و می‌گفتیم همان رقم را کارت‌به‌کارت کنند. مثلا دو تا صفر پیش از عدد می‌گذاشتیم. صفر پیش از عدد هم که خوانده نمی‌شود. آنها هم تصور می‌کردند این شماره رمز است، اما در واقع رقم پول داخل حسابشان بود که کارت‌به‌کارت می‌کردند.

از چند نفر سرقت کردید؟
فکر می‌کنم حدود ٢٠٠نفر.

مردم چطور به شما اعتماد می‌کردند؟
فریب آنها کار ساده‌ای بود. به راحتی حرف ما را باور می‌کردند و پول را به حسابمان واریز می‌کردند.

چند نفر بودید؟
در زندان دو نفر بودیم. همدستم هم به جرم قتل در زندان است و برایش حکم قصاص بریده‌اند. ولی بیرون از زندان هم کسانی بودند که به ما کمک می‌کردند. مثلا بعضی از پول‌ها به حساب آنها واریز می‌شد و آنها نیز برای‌مان سکه و طلا تهیه و بین ما تقسیم می‌کردند.

فریب خوردم

ادعا می‌کند که تصویربردار صدا و سیماست و اصلا دست به کار خلاف نزده است. یکی از همدستان اعضای باندی است که در زندان حساب مردم را خالی می‌کردند. پول چند نفر از مردم به حساب این زن واریز شده و او نیز با این پول‌ها سکه یا دلار تهیه کرده است. اما خودش ادعا می‌کند که بی‌گناه است و فریب یکی از متهمان را خورده. این زن نیز در گفت‌وگو با «شهروند» ماجرای دستگیر شدنش را روایت می‌کند:

چه شد که وارد اعضای این باند شدی؟
من اصلا وارد این باند نشدم. بی‌گناهم. حتی روحم هم از این کارها خبر نداشت.

پس چرا پول‌ها به حساب تو واریز می‌شد؟
چند وقت پیش بود که با یکی از متهمان در تلگرام آشنا شدم. ما با هم در ارتباط بودیم و روحم هم خبر نداشت که در زندان به سر می‌برد. مرتب از خودش عکس و فیلم در جاهای مختلف می‌فرستاد. دو سه ماهی با او در ارتباط بودم تا این‌که یک بار به من گفت می‌خواهد به یک تولد برود اما وقت نمی‌کند، سکه بخرد. پول به حسابم واریز کرد و از من خواست برایش سکه تهیه کنم. چند بار دیگر هم به روش‌های مختلف مرا فریب داد و از من خواست برایش دلار و سکه تهیه کنم و بعد هم فردی را می‌فرستاد و سکه‌ها و دلارها را از من تحویل می‌گرفت.

یعنی اصلا به او شک نکردی؟
نه او خیلی چرب‌زبان بود و مرا فریب داد. حتی فکرش را هم نمی‌کردم در زندان باشد. وقتی مرا دستگیر کردند و متوجه این ماجرا شدم، شوکه شدم.

ازدواج کردی؟
من شوهر داشتم. یک دختر ١٥ساله هم دارم. اما شوهرم سال‌ها پیش به‌خاطر شرکت در یک درگیری منجر به قتل دستگیر شد. من هم غیابی طلاق گرفتم و در این سال‌ها هم با دخترم زندگی کردم و به تنهایی هزینه زندگی‌مان را تأمین می‌کردم.

شغلت چیست؟
تصویربردار صداوسیما هستم.

سابقه هم داری؟
نه اصلا در زندگی‌ام دست به خلاف نزده بودم. آشنایی با این مرد باعث شد زندگی‌ام نابود شود و به من اتهام دزدی بزنند.

از آشنایی در پارک تا سرقت مسلحانه در منزل

طعمه‌های‌شان را در پارک شناسایی می‌کردند. گاهی به بهانه کشیدن موادمخدر و گاهی هم به بهانه‌های مختلف با مردان پولدار طرح دوستی و رفاقت می‌ریختند. بعد از آن هم این دوستی به یک سرقت مسلحانه خطرناک در خانه ختم می‌شد. با چاقو به سراغ طعمه‌شان می‌رفتند و بعد از تهدید به مرگ، رمز کارت عابربانک او را می‌گرفتند و حساب میلیونی‌اش را خالی می‌کردند. ٥نفر بودند که ٣نفرشان دستگیر شدند و ٢نفر دیگر هنوز متواری هستند. محسن ادعا می‌کند که سردسته باند است. او ماجرای دزدی‌های‌شان را اینگونه روایت می‌کند:

چند‌ سال داری؟
٢٨سال.

ازدواج کردی؟
بله. دختر ٣ساله هم دارم.

چی شد که وارد باند سرقت شدی؟
همدستانم را سال‌هاست که می‌شناسم. با هم بچه‌محل هستیم. یک روز هم با هم تصمیم به انجام سرقت گرفتیم. در واقع از وقتی معتاد به شیشه شدم، زندگی‌ام نابود شد و به سراغ کار خلاف رفتم.

بار چندم است که دستگیر می‌شوی؟
بار دوم. قبلا هم به اتهام سرقت منزل دستگیر شده بودم.

شاغلی؟
تا پیش از اعتیادم در حراست شهرداری کار می‌کردم و شغل خوبی داشتم، ولی یک‌بار شیشه‌کشیدن در جمع دوستانم باعث شد که معتاد شوم. بعد از آن کارم را از دست دادم و به خاطر بی‌پولی و بیکاری مجبور شدم دزدی کنم.

با چه شگردی زورگیری می‌کردید؟
در پارک با دوستانم طعمه‌مان را شناسایی می‌کردیم. بعد با او طرح رفاقت می‌ریختیم. وقتی متوجه می‌شدیم که ثروتمند است و پول میلیونی، مثلا بالای ١٠٠‌میلیون تومان در حسابش دارد، او را انتخاب می‌کردیم. چندبار به خانه‌اش رفت‌وآمد می‌کردیم. بعد هم یک ‌روز وقتی متوجه می‌شدیم در خانه تنهاست، به سراغش می‌رفتیم. با چاقو او را تهدید می‌کردیم که رمز کارت عابربانکش را بگوید. من خودم با چاقو بالای سر او می‌ایستادم. گاهی حتی یک شبانه‌روز بالای سرش می‌ایستادم تا همدستم برود و پول را از حساب خالی کند.

پول را چطور خالی می‌کردید؟
با آن سکه و دلار می‌خریدیم.

معمولا از هر نفر چقدر سرقت می‌کردید؟
حدودا ٦٠ تا ٧٠‌میلیون تومان.

از چند نفر با این روش سرقت کردید؟
فکر می‌کنم حدودا ٣ یا ٤نفر.

با چه بهانه با آنها طرح دوستی می‌ریختید؟
معمولا کشیدن مواد بود، ولی گاهی هم سر صحبت را باز می‌کردیم.

طعمه‌های‌تان همه مرد بودند؟
بله. معمولا هم بین ٤٠ تا ٥٠‌سال سن داشتند.

سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران در تشریح جزییات دستگیری این سارقان گفت: «پس از چندین‌ماه تلاش شبانه‌روزی ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ موفق شدند طی ده‌ها عملیات پلیسی و تا ساعاتی پیش، بیش از ١٣٥ سارق را دستگیر کنند.»

وی با بیان این‌که این سارقان در قالب ٣١ باند مجرمانه فعالیت می‌کردند، افزود: «بیشتر سارقان دستگیرشده این‌بار غالبا در مناطق جرم‌خیز شهر تهران سکونت دارند. این گروه از سارقان در سرقت‌های مختلف به‌ویژه زورگیری، کیف‌قاپی، گوشی‌قاپی، سرقت منزل، سرقت داخل خودرو و سرقت خودرو در مناطق مختلف شهر تهران دست به اعمال مجرمانه می‌زدند. همچنین بررسی‌های اولیه حکایت از آن دارد که بیش از ٥٧‌درصد این افراد سابقه‌دار هستند.»

فرمانده انتظامی تهران درباره «انهدام باند سارقان خودرو سند نمره کار و کشف بیش از ٧٠ خودرو مسروقه» از این گروه از سارقان حرفه‌ای گفت: «در ادامه مشخص شد که گروهی از سارقان خودرو به سرکردگی یکی از سارقان سابقه‌دار که دارای چندین سابقه کیفری در زمینه سرقت خودرو است، به صورت گسترده در زمینه سرقت خودرو در سطح شهر تهران به‌ویژه شمال و شمال‌غرب تهران فعالیت می‌کنند که با انجام اقدامات پلیسی و عملیاتی، نهایتا ٦نفر از اعضای این باند در شهرستان رفسنجان و تهران دستگیر شدند. »

رئیس پلیس پایتخت در توضیح خبر دستگیری اعضای گروه سارقان محموله نیز ادامه داد: «در پی وقوع دو سرقت محموله در اواخر اسفندماه ٩٦ و اواسط فروردین‌ماه ٩٧ که در آن سارقان با معرفی خود به‌عنوان مأموران ناجا و سوءاستفاده از لباس پلیس، ضمن تهدید با سلاح سرد و بکارگیری افشانه و ضرب‌وشتم رانندگان اقدام به سرقت دو محموله فرش (١٠٠تخته) و تلویزیون (٧٠دستگاه) در منطقه حسن‌آباد کرده بودند، موضوع برای رسیدگی ویژه در دستور کار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. با انجام اقدامات ویژه پلیسی و شناسایی تعدادی از تلویزیون‌های مسروقه در مراکز فروش لوازم خانگی شهر تهران، کارآگاهان اقدام به دستگیری چند خریدار اموال مسروقه کردند. در ادامه ٥ متهم اصلی پرونده که با استفاده از خودروهای پژو ٤٠٥ در رنگ‌های نقره‌ای و مشکی اقدام به سرقت این دو محموله کرده بودند، در منطقه رباط‌کریم دستگیر شدند»

 

 

ارسال نظرات
اسماعیل
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
با سلام.
بهمن سال 96 نیز با تلفن همراه بنده تماس گرفتند و شخصی از آن طرف خط گفت: "الان وزیر محترم ارتباطات و اطلاعات در استودیو رادیو جوان حضور دارند و شما به یمن حضور ایشان در برنامه، برنده یک سفر زیارتی به مشهد مقدس شده اید. آیا می خواهید با کاروان صدا و سیما به مشهد بروید یا وجه آن که معادل 500 هزار تومان است را دریافت نمایید. اگر صحبتی هم با وزیر دارید، بفرمایید"
بنده نیز اعلام کردم سلام من را به وزیر محترم ابلاغ نمایید و در مورد جایزه هم از طریق توری که شما می فرمایید اطلاع دهید.
شخص مذکور همچنان مصر به دریافت وجه نقدی 500 هزار تومنی بود تا به هر نحوی شده بنده را به پای دستگاه خودپرداز بکشاند. من هم گول چرب زبانی ایشان را نخوردم.
فردا صبح مورد مذکور را به اطلاع روابط عمومی سازمان صدا و سیما(تلفن 162) رساندم و سپس با 110 تماس گرفته و شماره ای را که با اینجانب تماس گرفته بودند را به ایشان اطلاع دادم.
با توجه به موضوع گزارش شما، مفید دانستم تا تجربه خود را در اختیار مردم عزیز بگذارم و یادآوری نمایم که برای دریافت جایزه و ... به هیچ وجه پای دستگاه خود پرداز نروند و متضرر نشوند.
با سپاس از گزارش ارائه شده.
ناشناس
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
خانم بنده هم با همین روش در مصاحبه قلابی با رادیو گفتگو سر کیسه شد الان یک ماه هست که اداره آگاهی ما رو دنبال نخودسیاه میفرسته در حالی که هنوز شماره کلاهبردار فعاله و به راحتی میونن با ردیابی سیمکارت دستگرش کنن
ناشناس
۰۲:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
دست اینو باید قطع کنن که 25 ساله دزدی میکنه و دست بردار نیست نه اون گوسفند دزد که کلا همه خلافاش کمتر از یک سال بود