صابر صدیقی*ٰ؛ مهمترین رقیب و مهمترین مانع تقویت تولید ملی در دهههای گذشته را میتوان دولت دانست. سیاستها و نوع نگاه دولت به مفهوم فضا، نگاهی کوتاه مدت صرفا اقتصادی است. به عنوان مثال «رئیس دولت دوازدهم (در تاریخ بهمن ماه ۱۳۹۶) به رئیس کل بانک مرکزی دستور ارائه تسهیلات بازسازی بافت فرسوده با کمک به صندوق پسانداز مسکن صادر کرد که نرخ این تسهیلات از ۸.۱ درصد به ۶ درصد کاهش یابد».
اینکه دولت به حاشیهنشینی و بافتهای فرسوده اهمیت میدهد جای اشکال وجود ندارد، اما اینکه وضعیت تولید و موانع پیش روی بخشهای مولد همچنان به قوت خود باقیست، و از سوی دیگر دولت به بافتهای فرسوده اولویت میدهد جای اشکال است. مگر نه این است که حاشیهنشینی، بافتهای فرسوده و نابسامانیهای کانونهای شهری ریشه در نارساییهای عرصههای روستایی و بخشهای کشاورزی و صنعت دارند؟ پس چرا کشاورزان باید محصولات کشاورزی خود را به دلیل مشکلات متعدد در جادههای بین شهری رها کنند و در نتیجه در طول زمان به حاشیه شهرها روی آورند و اسکان گزینند و دولت هم در اینجا ورود کند و تسهیلات ارزان ارائه نماید.
اهمیت دادن به بافتهای فرسوده از سوی دولت جای تشکر و قدردانی دارد، اما این موضوع زمانی جای تشویق دارد که دولت همزمان و منطقا بخشهای مولد و عرصههای روستایی را هم مورد حمایت خود قرار دهد تا جمعیت به صورت متوازن در کشور توزیع شود و در این بحران و ورشکستگی آبی فشار بر شهرها کاهش یابد. چون که ریشه و دلیل اصلی بافتهای فرسوده شهرها در نارساییهای روستاها و بخشهای مولد مانند کشاورزی و صنعت نهفته است.
از این رو تسهیلات ارزان عین این میماند که دولت آن عده از مردم روستاها را که تا به حال به جمع حاشیهنشینها نپیوستهاند را جریمه و کسانی که مهاجرت کردهاند را تشویق نموده است. جالب اینجاست که بانکها سردمدار این حرکت و این سیاست هستند، همانهایی که با خلق پول و افزایش غیر منطقی نقدنگی به تنهایی در از بین بردن زمانمندی تولید ملی معجزه کرده اند.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین بر این موضوع تاکید کرد: «در سال ۹۷ و در این اقدام ۱۰۰ هزار واحد مسکونی مورد توجه قرار گیرد که تا سال ۱۴۰۰ برای این بخش ۴۰۰ هزار واحد مسکونی را شامل میشود و میتواند آثار مثبتی هم داشته باشد که ایجاد ۱۴۰ هزار شغل جدید، شتاب بخشیدن به رونق بخش مسکن و نیز افزایش ۳۵ درصد فضای عمومی شهری از جمله آنها است».
*دانشجوی دکترای جغرافیا