صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

این روزها آرش عباسی نمایش «آناکارنینا» را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برده است؛ که همان فاکتور نام برای یکبار دیدنش کفایت می‌کند. اما نمایشنامه‌نویس این تئاتر خود عباسی است. او نمایشنامه‌اش را براساس رمان تولستوی نگاشته و در متن از دو کاراکتر آنا کارنینا و ورونسکی بهره برده است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۵ - ۲۶ تير ۱۳۹۶

فرارو- نام لئو تولستوی به تنهایی برای اعتماد به یک متن کفایت می‌کند. چه متن اصیل نوشته این نویسنده شهیر روسی باشد چه حتی برداشت آزادی از متون او. در میان آثار تولستوی اما برخی در رتبه بالاتری از اهمیت قرار دارند؛ و بی‌شک رمان «آنا کارنینا» یکی از آن‌هاست. داستان عشق ممنوعه‌ای که تولستوی تصویر می‌کند، دنیای متفاوت اعجاب‌انگیزی را مقابل چشم مخاطب قرار می‌دهد. همین قدرت متن اصلی است که هر اثر برگرفته یا با الهام از رمان تولستوی را نیازمند تماشا می‌کند، علی‌الخصوص که نامش را نیز عینا همان نام برگزیده باشد.

این روزها آرش عباسی نمایش «آناکارنینا» را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برده است؛ که همان فاکتور نام برای یکبار دیدنش کفایت می‌کند. اما نمایشنامه‌نویس این تئاتر خود عباسی است. او نمایشنامه‌اش را براساس رمان تولستوی نگاشته و در متن از دو کاراکتر آنا کارنینا و ورونسکی بهره برده است. زوج عاشق عباسی همان آنا و ورونسکی تولستوی‌اند که حالا در امریکای معاصر زندگی می‌کنند و از عشق ممنوعه‌شان رنج می‌برند. داستان در یک استدیوی تلویزیونی اتفاق می‌افتد؛ عشق ممنوعه مقابل چشم میلیون‌ها مخاطب فاش می‌شود و مصاحبه تلویزیونی به یک نبرد تن به تن میان عاشق و معشوق بدل می‌شود.

عباسی که در ابتدای نمایش کلیتی از داستان رمان تولستوی را به واسطه دیالوگ‌های نقش مردش بیان می‌کند؛ در ادامه با زیرکی و به درست، ارجاعاتش به متن اصلی رمان را در قالب دیالوگ دو شخصیت قرار می‌دهد. کیت در نقش آنا فرومی‌رود و وودی را مجبور می‌کند تا ورونسکی باشد؛ و همین انتخاب نمایشنامه‌نویس و کارگردان برای اشاره و استفاده از رمان تولستوی است.

او لحظه‌ای دو شخصیت خود را روی صحنه قرار می‌دهد و لحظه دیگر به دنیای تولستوی پا می‌گذارد و زوج عاشق او را مقابل تماشاگر قرار می‌دهد. این رفت و برگشت میان متن نمایشنامه و رمان یکی از نقاط قوت روایت کارگردان از «آنا کارنینا»ست. عباسی در عین بهره‌ای که از کلیت داستان تولستوی و از دو کاراکتر او نیز استفاده کرده اما به هنگام روایت، در دام داستان اصلی نیفتاده و فارغ از فضای نویسنده، قصه خود را مستقل تعریف کرده.

عباسی به راحتی توانسته عشق روسی را به روز کند و در فضای امریکایی نشان دهد و پایانی را برخلاف انتظار برایش انتخاب کند تا به قطعیت نشان دهد که حتی انتخاب نام «آنا کارنینا» برای نمایش تنها به خاطر الهامش از تولستوی است. درواقع و بنا به آنچه خود کارگردان درخصوص این الهام گفته است، بستر رمان و ایده‌هایی که تولستوی در داستانش ایجاد کرده مورد استفاده کارگردان قرار گرفته تا داستان تازه‌ای خلق شود.

بهنام شریفی در نقش وودی و ورونسکی بازی موردتوجهی را ارائه می‌دهد. او به راحتی هم از پس نقش مجری مشهور تلویزیونی برمی‌آید و هم خوب خود را در قالب ورونسکی به مخاطب نشان می‌دهد؛ تا صحنه معروف ایستگاه قطار داستان بیش از پیش باورپذیر باشد. اما معصومه رحمانی که نقش کیت را برعهده دارد برای ارائه تصویری از آنای تولستوی بی‌تردید اتفاق دشواری را پشت سرگذاشته است. دشواری‌ای که برای مخاطب ناآشنا با رمان تولستوی به واسطه بازی کیرا نایتلی بی‌تردید دارای تصویری تمام و کمال است؛ و حالا رحمانی باید سه مرحله را برای ارائه نقشش پشت سربگذارد.

 

معصومه رحمانی اما آنای تازه‌ای را مقابل چشم تماشاگر قرار می‌دهد. زن مغرور و شکست‌خورده‌ای که این‌بار برای انتقام از عشقش آمده و برای رسیدن به انتقام از نقش آنا استفاده می‌کند. زوج شریفی و رحمانی اوج بازی خود را در اوج داستان ارائه می‌دهند، صحنه ایستگاه قطار و مواجهه آنا با ورونسکی. اما اوج دیگر این بازی پایان‌بندی نمایش است که این‌بار کیت و وودی با یکدیگر مواجه می‌شوند؛ هرچند در صحنه مواجهه کیت و وودی باز هم ارجاع به داستان تولستوی اتفاق می‌افتاد، اما این‌بار این ارجاع در قالب روایت و برای کمک به پایان نمایش است.

«آنا کارنینا» روایت متفاوتی از آرش عباسی است، که می‌تواند تصویر تازه‌ای به مجموع تصاویری که از رمان «آنا کارنینا» وجود دارد اضافه کند. اگرچه این نمایش ضعف‌هایی دارد اما موفقیت عباسی برای برداشت از یک رمان شاهکار و ارائه موفق داستانش دلیلی برای ثبت این نمایش در حافظه تصویری هرکسی می‌تواند باشد.

 
 

ارسال نظرات