صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۳:۴۴ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۶
اگر فیلم‌های توقیف‌شده در نقاط مختلف جهان را پیش‌چشم آورید، می‌بینید که چه آدم‌ها و چه كارگردانان بزرگی در تاریخ سینما در میان آنها مشاهده می‌شود. فیلمسازانی که فیلم‌های جنجالی و بحث‌برانگیزشان به‌خاطر مسائلی چون جنسیت، خشونت، مذهب، سیاست، نژادپرستی، موادمخدر و... به محاق رفته است.

به گزارش شهروند، همین چندروز پیش بود که یک‌سری از سایت‌ها و رسانه‌های خاص در مورد خبر فیلم‌های جدید رضا کاهانی و مسعود بخشی جنجال‌سازی کرده و وزارت ارشاد را به‌خاطر صدور مجوز فیلمسازی برای این دو فیلمساز مورد انتقاد قرار داده بودند. این رسانه‌ها با ذکر این‌که آخرین فیلم رضا کاهانی توقیف شده و مسعود بخشی هم همان فیلمسازی است که فیلمش «یک خانواده محترم» دو‌سال پیش با نمایش در جشنواره کن جنجال‌ساز شد، ممنوعیت طولانی مدت و به خواسته برخی‌هاشان همیشگی این فیلمساز را خواسته و بابت توجه‌نکردن ارشاد به این مسأله انتقادات تند و زهرآگینی را به عمل آورده بودند.

چنین نگاهی اگر قرار بود در تاریخ صد ساله سینما فرصت و مجال سیاست‌گذاری داشته باشد، آن وقت جهان سینما از بسیاری از نوابغش محروم می‌ماند. توقیف یک فیلم اتفاقی عجیب و کمیاب نیست و بسیاری از فیلمسازان با این مسأله در دوران کاری‌شان دست به گریبان بوده‌اند. اما نکته در این است که چنین قضیه‌ای هیچ‌گاه مجوزی برای حتی فاشیستی‌ترین دیدگاه‌ها هم نبوده، تا جلوی ادامه کار آنها را بگیرند. فیلمساز حتی در صورت عامدانه‌بودن تخلفاتش با توقیف‌شدن فیلمش تاوانش را پس داده؛ و پرونده فیلم جدید او ربطی به توقیف فیلم قبلی ندارد...
 

اگر فیلم‌های توقیف‌شده در نقاط مختلف جهان را پیش‌چشم آورید، می‌بینید که چه آدم‌ها و چه كارگردانان بزرگی در تاریخ سینما در میان آنها مشاهده می‌شود. فیلمسازانی که فیلم‌های جنجالی و بحث‌برانگیزشان به‌خاطر مسائلی چون جنسیت، خشونت، مذهب، سیاست، نژادپرستی، موادمخدر و... به محاق رفته است.

این مسأله را می‌شود از یک زاویه دیگری نیز نگریست. گاه سانسور و توقیف یک فیلم می‌تواند به دلیل هراس حاکمان از قدرت و تاثیرگذاری رسانه قدرتمندی چون سینما باشد. سیاست‌گذاران در برخی نقاط دنیا به مصداق ضرب‌المثل سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند، اگر از فیلمی احساس هراس کنند، خود را درگیر ریسک نکرده و جلوی نمایش عمومی فیلم را می‌گیرند. اگر می‌خواهید از قدرت سینما باخبر شوید، فقط کافی است به فیلم‌هایی که در مناطق مختلفی در دنیا در طول صد‌سال اخیر به خاطر اثرات رسانه‌ای که روی مردم می‌گذاشتند، توقیف شده‌اند، توجه کنید. مطلب زیر نگاهی دارد به چند فیلم شناخته‌شده که در سرزمین‌هایی به دلایلی قابل‌درک یا توجیه‌ناپذیر به محاق رفته‌اند...

نبرد الجزیره
یک نگاه مستند- داستانگو به ماجرای تاریخی نبرد الجزایری‌ها با دولت فرانسه از اواخر ۱۹۵۰ تا اوایل ۱۹۶۰ که در فرانسه  به‌خاطر پیام اعتراض‌آمیزش به مدت ٦ سال توقیف شد. به‌دلیل ماهیت بحث‌انگیز این فیلم، اکران این فیلم تا سال‌ها در فرانسه ممنوع بود و توسط برخی از مقامات دولتی محکوم شد. دهه ۶۰ میلادی، دهه رهایی از استعمار در بسیاری از کشورهای جهان بود و این ساخته جیلو پونته کورو چنان روح زمان را در خود دارد که بسیاری از این فیلم به‌عنوان الگویی برای جنگ‌های شهری و چریکی یاد می‌کنند.
 

گفته می‌شود که برخی از گروه‌ها چون یوزپلنگ‌های سیاه و ارتش آزادیخواه ایرلند از برخی از تاکتیک‌های مورد استفاده در این فیلم استفاده کرده‌اند. در تاثیرگذاری فراوان این فیلم همین نکته بس که در عین‌حال به‌عنوان فیلمی آموزشی برای تیم‌های ضدشورش نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت. این فیلم در‌ سال ۲۰۰۳ در پنتاگون به نمایش درآمد و از تاکتیک‌های آن به‌عنوان مشکلاتی که در جنگ عراق، ارتش آمریکا با آن مواجه خواهد شد، یاد شد...
 
دیکتاتور بزرگ
نخستین فیلم ناطق چارلی چاپلین یکی از عمیق‌ترین، تندوتیزترین و دیوانه‌وارترین فیلم‌های او است. کافی است داستانش را مروری گذرا کنیم: سربازی به نام چارلی که پیش از ورود به ارتش آرایشگر بوده، بر اثر سقوط هواپیما حافظه‌اش را از دست می‌دهد. او وقتی چشم باز می‌کند خود را در یک آسایشگاه روانی می‌یابد و پس از مدتی که طی آن حاکمیت کشور به دست دیکتاتوری به نام آدنوید هینکل (چارلی چاپلین) افتاده، از آن‌جا مرخص می‌شود. شهر را فقر و بیکاری فرا گرفته و مخالفان دیکتاتور به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده می‌شوند. خشم و خروش هینکل، دامن چارلی آرایشگر را نیز می‌گیرد و سربازان، مغازه سلمانی‌اش را در منطقه فقیرنشین شهر خراب می‌کنند و او را به یکی از اردوگاه‌ها می‌فرستند.


هینکل موافقت‌نامه‌ای را با یکی دیگر از دیکتاتورها، ناپولینی امضا می‌کند و هنگام حمله به کشور همسایه، چارلی با تغییر قیافه از اردوگاه می‌گریزد. به اشتباه، چارلی را به‌جای هینکل می‌گیرند و او از این فرصت استفاده می‌کند تا خطابه‌ای در ستایش صلح و انسانیت ایراد کند. در پایان، او به‌همراه یکی از ژنرال‌های خائن به هینکل فرار می‌کند و سپس هینکل را به‌جای چارلی دستگیر می‌کنند.... فیلمی با چنین داستانی که زمان فرمانروایی نازی‌ها بر آلمان با رویکردی ضدفاشیستی نوشته و ساخته شده، طبیعی است در سرزمین‌های فاشیستی چون آلمان و ایتالیای زمان جنگ دوم جهانی توقیف شده باشد. اما توقیف دیکتاتور بزرگ منحصر به این دو کشور نبود. فیلم در بسیاری از کشورهای لاتین به خاطر این‌که جانبدارانه از آلمان حمایت می‌کردند، توقیف شد؛ تا رسیدیم به‌ سال ۱۹۴۰ که درنهایت دیکتاتور بزرگ به نمایش درآمد.

کشتار با اره‌برقی در تگزاس
این فیلم ترسناک از همان نخستین روزهای نمایش در ‌سال۱۹۷۴ در کشورهای زیادی با مهر توقیف مواجه شد و ٢٥‌سال از نخستین نمایش آن می‌گذشت که فیلم کشتار با اره‌برقی در تگزاس برای نخستین بار بدون سانسور در انگلستان به نمایش درآمد. کشتار با اره‌برقی در تگزاس با صحنه‌های سیاه‌وسفیدی شروع می‌شود که بسیار نامفهوم است. چشمان نگران پلیس و خبرنگاران به‌دنبال کسی است که قرار بعد از سال‌ها قتل و جنایت از دخمه‌اش بیرون بیاید؛ همه هراسانند و منتظر؛ تا این‌که یک نفر با ماسکی که روی صورتش زده، پله‌ها را به سمت در ورودی ترک می‌کند.

 
نخستین ورسیون کشتار با اره‌برقی در تگزاس توسط  توب ‌هاپر براساس داستان واقعی برگرفته از زندگی قاتلی به اسم ادگین که لباس‌هایش را از پوست انسان‌هایی که آنها را به قتل می‌رساند، تهیه می‌کرد، ساخته شد. ادگین همیشه یک ماسک چرمی روی صورتش داشت و برای همین به صورت چرمی معروف شد. صورت چرمی سریال کیلر یا قاتل زنجیره‌ای روان‌پریشی بود که همیشه با یک چاقو در کمین انسان‌ها بود. ادگین جنایتکار مخوفی بود که زنان زیادی را به قتل رساند. البته او اره‌برقی در دست نداشت و‌ هاپر اره‌برقی را به داستان اصلی زندگی این قاتل اضافه کرد تا داستان هولناک‌تر از ماجرای واقعی‌ باشد.
 
کشتار با اره برقی در تگزاس در کشورهایی چون فنلاند، انگلستان، برزیل، استرالیا، آلمان، شیلی، سوئد، نروژ و ایرلند به خاطر فراوانی سکانس‌های خشونت‌آمیز اجازه نمایش پیدا نکرد. بعد از این نسخه، ورسیون‌های دیگری از سری فیلم‌های اره‌برقی با محوریت همان نوع خشونت‌آزارنده ساخته شد که هیچ‌کدام نتوانستند شهرت و محبوبیت نسخه اول را به دست آورند.
 
سوپ اردک
مخالفت برادران مارکس با دیکتاتور بنیتو موسولینی چیزی نیست که در تاریخ ثبت نشده باشد. سوپ اردک نمونه‌ای‌ترین جلوه این مخالفت است. این طنز سیاسی تکان‌دهنده در ‌سال ۱۹۳۳ به نمایش درآمد و موسولینی آن را در ایتالیا توقیف کرد. توقیف‌شدن فیلم برای برادران مارکس امری عادی بود. هم‌‌زمان، آنها اجازه نداشتند در آلمان نیز حضور داشته باشند، به این دلیل که یهودی بودند.
 
 
سوپ اردک به‌عنوان آخرین همکاری برادران مارکس با پارامونت که توسط لئومک کر کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده برجسته ‌هالیوود کارگردانی شده بود، بنا به اعتقاد بسیاری، بهترین فیلم آنها محسوب می‌شود. این فیلم همچنین تنها فیلم برگزیده برادران مارکس در فهرست صدفیلم برتر صد‌سال سینمای انستیتوی فیلم آمریکاست. اما با این حال، این فیلم نیز از تیغ سانسور و توقیف در امان نمانده است...
 

آخرین وسوسه‌های مسیح
اقتباس مارتین اسکورسیزی از رمان جنجالی نیکوس کازانتزاکیس؛ باوجود ظاهر، درون‌مایه و البته پیشینه مذهبی کارگردانش در بسیاری از کشورها توقیف شد و در کشورهایی چون آمریکا نیز در شهرهایی چون ساوانا، جورجیا، نیواورلئان، اوکلاهاما، سانتانا و کالیفرنیا تحریم‌های موفقیت‌آمیزی داشت. در این فیلم عیسی مسیح نه به‌عنوان فردی مقدس یا پیامبری معصوم که به صورت فردی عادی با وسوسه‌های زمینی به‌عنوان کسی که همواره با نفس اماره درگیر است، از درد و شکنجه هراسان است، به عبارت بهتر با تمام ضعف‌های انسانی به تصویر کشیده شده است.
 
 
آخرین وسوسه‌های مسیح به خاطر ارایه تصویری متفاوت از عیسی مسیح خشم ارباب کلیسا را برانگیخت. در آمریکا یک انجمن مسیحی در نامه‌ای به شرکت یونیورسال، شرکت سازنده فیلم پیشنهاد داد تمام نسخه‌های فیلم را خریداری کرده و نابود کند. فیلم در کشورهایی مانند ترکیه، شیلی، مکزیک، فیلیپین و سنگاپور نیز ممنوع شد. در آمریکا اما با حذف چند صحنه روی پرده آمد.

در اکتبر ‌سال ۱۹۸۸ گروهی از مسیحیان متعصب به داخل سینمایی در پاریس که این فیلم را نمایش می‌داد، کوکتل مولوتف انداختند. بر اثر آتش‌سوزی در سینما ۱۳نفر زخمی شدند...
 
مصاحبه
فیلمی ساخته‌شده در‌ سال ۲۰۱۴ که در آن ست‌روگن و جیمز فرانکو نقش روزنامه‌نگارانی را بازی می‌کنند که سعی دارند کیم جونگ ایل رهبر کره‌شمالی را به قتل برسانند. این فیلم همان‌طور که انتظار می‌رفت در کره‌شمالی توقیف شد؛ البته باید گفت تمام فیلم‌های آمریکایی در کره‌شمالی به‌طور رسمی توقیف هستند. مصاحبه همچنین در روسیه نیز توقیف شد. اینها اما تمام رخدادهای خسارت بار مرتبط با این فیلم نبود. مصاحبه به ‌دلیل نمایش منفی چهره کیم جونگ‌اون، حتی پیش از نخستین نمایش عمومی‌اش موضوع بحث‌های فراوانی قرار گرفت.


تکان‌دهنده‌ترین‌شان شاید ماجرایی باشد که در آن ایالات‌متحده در صورت ادامه روند ساخت فیلم توسط شرکت سازنده به انجام اعمال خشونت‌آمیز تهدید شد. چند ماه بعد رایانه‌های شرکت مادر، یعنی سونی پیکچرز، مورد حمله هکرهایی قرار گرفت که به گفته مسئولان ایالات متحده مشکوک به همکاری با کره‌شمالی بودند. هکرها از سونی خواسته بودند بخشی از فیلم را پیش از انتشار حذف کند. تهدید به انجام عملیات تروریستی در سینماهایی که این فیلم را روی پرده بیاورند، اقدام بعدی مخالفان فیلم مصاحبه بود که باعث لغو بسیاری از مراسم مربوط به فیلم و خودداری شماری از سینماها از نمایش این فیلم شد... درباره این فیلم جالب است این نکته را بدانید که لی‌مین‌بوک، فعال و پناهنده سیاسی کره‌ای ادعا کرده که دی‌وی‌دی‌های این فیلم را به همراه چند بسته دلار و یک‌میلیون اعلامیه در انتقاد از رژیم کره‌شمالی با بالون به کره‌شمالی فرستاده است.
 
در این مورد باید گفت که در سال‌های گذشته، فعالان کره‌جنوبی به امید تشویق مردم کره‌شمالی برای این‌که زیر بار تبلیغات رژیم این کشور نروند و در برابر رهبر کره‌شمالی بایستند، با بالون، اشیای گوناگونی را فرستاده‌اند که به نظر آنها زندگی واقعی را بیرون این کشور نشان می‌دهد. کره‌شمالی از دولت کره‌جنوبی همواره خواسته که این بالون‌ها را متوقف کند. مرزبانان کره‌شمالی هم بارها سعی کرده‌اند به این بالون‌ها شلیک کنند.
 
رزمناو پوتمکین
فیلم تاریخ‌ساز و ماندگار صامت آیزنشتاین درباره شورش یک ناو جنگی روسی، منجر به توقیف آن در زمان پخش در آلمان نازی و دیگر کشورها شد؛ آن هم تنها به این دلیل که ترس از این وجود داشت تا این فیلم، انقلابی مارکسیستی را در ذهن مردم تداعی کند. موضوع فیلم شورش ملوانان رزمناو پوتمکین در ‌سال ۱۹۰۵ علیه افسران تزار مافوق خود در جریان انقلاب ۱۹۰۵ روسیه و همراهی مردمان با آنهاست.
 
فیلم از پنج فصل تشکیل شده‌:مردان و حشره‌ها، مقاومت ملوانان به علت این‌که به آنها گوشت فاسد داده می‌شود را نشان می‌دهد. نمایش در بندر، شورش ملوانان و کشته‌شدن رهبرشان واکولینچوک را به نمایش می‌گذارد. در فصل مردی مرده برای عدالت فریاد می‌زند و جنازه واکولینچوک توسط مردم اودسا تشییع می‌شود. پلکان اودسا نشان می‌دهد که سربازان تزاری چگونه مردم اودسا را قتل‌عام می‌کنند. تسلیم سربازان نیز پایان فیلم است که در آن سربازان به شورشیان می‌پیوندند.

پرتقال کوکی
فیلم درخشان استنلی کوبریک درباره‌ خشونت که صحنه‌های عجیب، خشن و وحشتناک آن، چون تعرض و هجوم به خانه‌ها و تجاوز به عنف باعث شد سال‌های‌سال در بسیاری از کشورها توقیف شود. این فیلم در انگلستان به خاطر تهدید کارگردان به مرگ  از پرده‌ سینما پایین کشیده شد و تا زمان مرگ کارگردانش در ‌سال ۱۹۹۹ پخش نشد.
 

نقش اصلی پرتقال کوکی یک جامعه‌گریز است که خشونت افراطی، دلمشغولی اصلی او در زندگی است. وقایع خشنی که فیلم به تصویر می‌کشد و سپس استفاده از روش بحث‌برانگیز شرطی‌شدن روانی برای بازپروری او بسیار بحث‌انگیز و جنجالی شد.
 
داستان سیمپسون‌ها
دلایل جالب و عجیبی تاکنون برای توقیف فیلم‌ها مطرح شده است، اما دلیل توقیف این یکی از همه جالب‌تر است.

 
کشور برمه این فیلم را به‌خاطر استفاده از رنگ‌های زرد و قرمز توقیف کرد، چون اعتقاد داشت این رنگ‌ها که در ماجرای سیمپسون‌ها غالب هستند، نماد حمایت از گروه‌های یاغی به شمار می‌آیند و نمایش این فیلم می‌تواند به معنای حمایت از این گروه‌ها باشد.
 
دکتر استرنج‌لاو  
فیلم توقیف‌شده دیگری از استنلی کوبریک که با نام عجیب استعاری «چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و عاشق بمب اتم باشم» و نگاه تلخ طنزآمیز به جنگ سرد خیلی‌ها را برآشفت.
 
 
این فیلم در فنلاند توقیف شد، فقط به خاطر این‌که دوست نداشتند به کشور همسایه و متحدشان توهین شود. این اثر یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هسته‌ای است، باوجود این‌که در ۴رشته نامزد جایزه اسکار شد، درنهایت موفق به دریافت هیچ‌کدام نشد...
 
زولندر
نمایش بن استیلر به‌خاطر داشتن صحنه‌های غیراخلاقی در آن تا‌ سال ۲۰۰۱در بعضی از کشورها توقیف بود، اما این فیلم حاشیه‌ساز‌تر و جنجالی‌تر از این بود که تکلیفش را بشود با توقیف روشن کرد.

 
در اشاره به مشکلات پیش‌آمده درباره زولندر باید این نکته عجیب را مثال آورد که مرکز سانسور رسانه‌ای مالزی اعلام کرد طراح مدل درک زولندر  شست‌وشوی مغزی داده‌ شده است تا شخص اول مالزی را به قتل برساند.
 

گرگ وال‌استریت
یکی از جدیدترین فیلم‌های مارتین اسکورسیزی که نشان می‌دهد این کارگردان شاخص و بحث‌انگیز و جنجالی با گذشت زمان آرام نشده است. گرگ وال استریت با نگاه رادیکال، تند و نقادانه‌اش به سرمایه و روند سرمایه‌اندوزی داستان یک دلال بورس و نیز یک توزیع‌کننده موادمخدر را روایت می‌کند و بنابر همین دلیل نیز در بسیاری از کشورهای درگیر در چنین معضلاتی همچون مالزی، نپال، زیمبابوه و کنیا مجوز نمایش عمومی را به دست نیاورده و به عبارت بهتر توقیف شد. این فیلم پنجمین همکاری اسکورسیزی و دی‌کاپریو و دومین همکاری اسکورسیزی و وینتر فیلمنامه‌نویس بعد از سریال امپراتوری بوردواک بود که جونا هیل، ژان دوژاردن، راب رینر، کایل چندلر و متیو مک کاناهی نیز در آن ایفای نقش کرده بودند.
 

گرگ وال استریت داستان یک دلال سهام نیویورکی با بازی دی‌کاپریو است که از همکاری در رسیدگی به پرونده کلان عدم‌شفاف‌سازی مالی اجتناب می‌کند. این فیلم داستان از صفر به قله رسیدن دلال سختکوشی است که اواخر دهه ۸۰ وارد بازار شده و با این بدشانسی مواجه می‌شود که جواز خود را در روز دوشنبه سیاه، روز بزرگترین سقوط اقتصادی بعد از دهه ۲۰ به دست می‌آورد. او شغل خود را از دست می‌دهد، اما مجددا به‌عنوان تامین‌کننده‌ای وارد بازار سهام کم‌ارزش می‌شود. در این گوشه تاریک بازار اقتصادی کلاهبرداری به وفور دیده می‌شود و باید با موج همراه ‌شوی تا به موفقیت و ثروت برسی. فساد در وال‌استریت، سیستم بانکداری یکپارچه و نفوذ جنایتکاران در این سیستم جزیی از مسائل مناقشه‌برانگیز این فیلم بود که مخالفت‌های زیادی را با آن برانگیخت.
ارسال نظرات