صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۴۵۵۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶
داستان انتخابات، قدرت و شهرت، داستان امروز و دیروز نیست. تا بوده در این کارزار همین بوده است و سودای این بازار، همین؛ از همان روزهایی که ملک‌الشعرای بهار، هوس نمایندگی در دوران مشروطه را در سر پروراند تا ورود محمدعلی فروغی و پرویز ناتل خانلری در ارکان حکومتی؛ ایرانی و خارجی هم ندارد؛ «آرنولد شوارزنگر» هم همین سودا را داشت و ناصرخان حجازی مرحوم هم؛ پای عباس جدیدی، بیژن نوباوه، هادی ساعی و دیگران هم به منصب‌های سیاسی باز شد.

به گزارش ایسنا، گویی چند سالی است که مشاهیر ورزشی و هنری، برای به دست گرفتن برخی سکان‌های سیاسی، کمر همت بسته‌اند. حال آن که تا پیش از این، هنرمندان و ورزشکاران، نهایت تلاش خود را می‌کردند تا به دور از فضای سیاسی فعالیت کنند و ساحت خود را به حواشی این میدان نیالایند.

آن روزها هنرمندان یک تنه بار محبوبیت را بر دوش می‌کشیدند، فرهیختگی‌شان را زیر بغل می‌گذاشتند و وارد کارزار سیاست می‌شدند تا دری باز کنند و فردایی، بهتر؛ پای کمپین‌ها و ارتش‌های سایبری چندین و چند "کا" در میان نبود و در ادبیات این بازی، مفهوم و جایگاهی نداشت. این روزها اما انتخابات و فرهنگ شهرت، هزار تویی پر افسانه است. ستاره‌ها یکی و دو تا نیستند، تب ثبت نام‌های انتخاباتی در میان چهره‌ها بالا گرفته، فضای مجازی میدان داری می‌کند.

سلبریتی‌ها از هواداران خود ارتش می‌سازند تا در هیأت ابرقهرمانان‌های نجات دهنده، ظاهر شوند، اما در این میان دغدغه‌ای بزرگ، رخ می‌نماید؛ دغدغه‌ای که پس از فاجعه دردناک پلاسکو، بیش از پیش خودنمایی کرد و افکار عمومی را با پرسشی اساسی رو به رو ساخت. 

این که حضور هنرمندان و ورزشکارانی با محبوبیت اجتماعی بالا، تا چه حد در برهه‌های حساس تصمیم گیری و فراتر از آن تصمیم سازی تعیین کننده خواهد بود؟ زمانی که شوراهای شهر به فراکسیون‌هایی کاملاً فعال و مرتبط نیاز دارد، سلبریتی‌ها کجای کار را خواهند گرفت؟ و در یک کلام "چرا سلبریتی‌ها در انتخابات ثبت نام می‌کنند و چرا باید به آن‌ها رأی داد؟" پرسشی که پاسخ آن به میزان آگاهی عمومی جامعه بر می‌گردد.

یک جامعه شناس در این باره می‌گوید: اگرچه ثبت نام در فهرست نامزدهای شورای شهر حق هر شهروند دارای معیارهای وضع شده است اما نکته مهم این است که در برخی موارد، ساز و کارهای انتخاب و آشنایی با نامزدها از سوی مردم، جامعیت لازم را ندارد و به همین دلیل افراد نمی‌توانند انتخاب‌های دقیقی انجام دهند از این رو به سراغ چهره‌ها و نامزدهایی می‌روند که شناخته شده بوده و از اعتبار و منزلت اجتماعی برخوردارند.

رضا اسماعیلی افزود: در این میان هنرمندان سینما و تلویزیون و ورزشکاران از محبوبیت بیشتری برخوردارند چراکه مردم این افراد را در فضاهایی می‌بینند که بخشی از نیازها و انتظارات آن‌ها را برآورده می‌کند. به ویژه بخشی از جامعه که در رسیدن به آرزوهای خود دچار سرخوردگی اجتماعی هستند، بیشتر دوست دارند پاسخ مطلوب خود را از قشر محبوب جامعه بگیرند و مطالبات خود را به دست این گروه بسپارند.

وی تأکید کرد: یکی از دلایل مهم این موضوع نیز ناکارآمدی و عملکرد نامناسب نمایندگان شورای شهر در نظر افکار عمومی است و در این شرایط آن‌ها تصور می‌کنند یک هنرمند شناخته شده یا یک ورزشکار می‌تواند مطالبه گر خوبی برای درخواست‌های آن‌ها باشد.

این جامعه شناس تصریح کرد: متأسفانه مردم نمی‌دانند که شورای شهر به عنوان یک نهاد مهم مدنی تا چه حد در زندگی آن‌ها تأثیرگذار است. ما در واقع در حال آموزش مشارکت‌های مردمی در حوزه شهری هستیم اما افکار عمومی در ابتدای این فرآیند قرار دارد و ممکن است با تجارب محدود خود اشتباه تصمیم گیری کرده و به سمت چهره‌ها سوق پیدا کند.

وی با بیان این که اکثر چهره‌ها تجربه، دانش و مهارت شهری لازم را در اختیار ندارند، اظهار کرد: با توجه به مسایلی که اکنون شهرهای کشور با آن مواجه هستند، در شرایطی به سر می‌بریم که آینده شهرها و نسل‌های پس از ما به شدت در معرض خطر است، بنابراین مشارکت فردی در فعالیت‌های اجتماعی باید به صورت دقیق و با همه ابعاد برای مردم تبیین شود تا آن‌ها بر اساس احساسات و افکار محدود و موقتی، تصمیم گیری نکنند.

این جامعه شناس افزود: در انتخابات شورا که از نظر اهمیت برای یک شهر با انتخاب رییس جمهور برابری می‌کند، تعهد و احساس تعلق به شهر، احساس پیوستگی با شهر و شهروندان و اتحاد عمل بسیار اهمیت دارد. چراکه تعداد افراد منتخب، محدود است و بنابراین باید درست و دقیق انتخاب کرد.

وی در پاسخ به این سؤال که از نظر جامعه شناسی تب حضور در شوراهای شهر از سوی خود چهره‌ها و سلبریتی‌ها، چه دلیلی دارد؟ گفت: در سلسله مراتب اجتماعی افرادی که اعتبار و منزلت اجتماعی بالاتری دارند، از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند و حس مقبولیتی که جامعه نسبت به آن‌ها دارد اعتماد به نفس خاصی به این افراد می‌بخشد. به همین دلیل این افراد تلاش می‌کنند تا لایه‌های بعدی و حلقه‌های بعدی را تجربه کنند و این موضوع نه فقط در ایران بلکه در بسیاری از دیگر کشورها نیز دیده می‌شود.

ضمن احترام به ورزشکاران و هنرمندان باید گفت یکی از کاستی‌های فعلی شوراهای شهر این است که افراد فاقد آموزش و تخصص لازم به بدنه شورا راه پیدا کرده‌اند در حالی که شوراها دولت- شهرهای ما و بسیار بسیار با اهمیت هستند و تصمیم‌گیری در چنین نهادی به تجربه، درایت و دانش‌هایی نیاز دارد که برخی از مشاهیر عرصه‌های هنری و ورزشی فاقد آن هستند و این مسئله پیامدهای نامطلوبی در عرصه‌ مدیریت شهری به جای می‌گذارد.

ما می‌آییم، مردم قیم نمی‌خواهند!
مهدی باقربیگی که بسیاری از مردم او را با نام "مجید" می‌شناسند، عضو فعلی شورای شهر اصفهان است. او نیز یکی از کسانی است که با وجهه هنری خود وارد شورا شده و مردم بر اساس شناخت نوستالژیک خود از سریال دوست داشتنی "قصه‌های مجید" به او رأی دادند. او شاید یکی از بهترین گزینه‌هایی است که می‌تواند در این باره اظهار نظر کند؛ کسی که به عنوان یک بازیگر، تجربه ورود به شورا را داشته و می‌تواند از موفقیت یا عدم موفقیت چنین تجربه‌ای سخن بگوید.

باقربیگی در این باره گفت: در این شورا به عنوان یک هنرمند به طور کامل در اختیار مردم بودم و مردم نیز دغدغه‌های زیادی را با ما مطرح می‌کردند اما ما ابزاری برای نظارت و جلوگیری از تخلفات نداشتیم.

وی تصریح کرد: ما نباید قیم مردم باشیم و بگوییم به چه کسی رأی دهند و به چه کسی نه؛ چرا فکر می‌کنیم که مردم متوجه نمی‌شوند و این ما هستیم که متوجه می‌شویم؟

این عضو فعلی شورای شهر اظهار کرد: شورا یک نهاد مدنی و اجتماعی بسیار قوی است و اعضای شورا در دسترس‌ترین مسئولان هستند اما متأسفانه اهرم نظارتی قوی وجود ندارد و قانون شورا با ضعف‌های زیادی مواجه است.

وی در تشریح این موضوع گفت: نظارت، نباید فقط در حرف باشد؛ شورا باید ابزاری داشته باشد که اگر جایی تخلف دید، بتواند به وسیله آن از ادامه تخلف جلوگیری کند اما تنها ابزاری که ما در این مدت داشتیم، رسانه‌ها بودند که تعداد زیادی از آن‌ها نیز در اختیار شهرداری‌اند.

باقربیگی، ادامه داد: این که می‌گویند هنرمندان و ورزشکاران نباید وارد شورا شوند بسیار حرف مسخره‌ای است که به یک لطیفه شباهت دارد. مگر شهر فقط به پل، آسفالت و ساختمان نیاز دارد؟ آیا شهری مانند اصفهان که یک شهر فرهنگی- هنری است نباید در شورای خود هنرمند و ورزشکار داشته باشد؟ چرا پزشک متخصص قلب وارد شورا می‌شود و کسی درباره آن‌ها چیزی نمی‌گوید؟

وی اضافه کرد: قبل از این که وارد شورای شهر شوم، 15 سال در شهرداری شاغل بودم و می‌توانم بگویم شورای چهارم بهترین شورا از نظر ترکیب افراد بوده است. در نهایت هم این مردم هستند که انتخاب می‌کنند و اگر بنده کارآیی و سواد لازم را نداشته باشم، دیگر به من رأی نخواهند داد.

این عضو شورای چهارم، از نمایندگان مجلس خواست با اصلاح قانون شوراها، اجازه نظارت و جلوگیری از تخلف را به صورت کامل به شوراها بدهند چراکه به گفته وی، شورایی که نصفه نیمه نظارت کند، خاصیتی برای شهر نخواهد داشت.

ستارگان می‌توانند مشوقی برای افزایش مشارکت مردمی باشند و گاه پروپاگاندایی برای هواخواهی از یک کاندیدا؛ در این که هنرمندان و ورزشکاران سرمایه‌های اجتماعی هستند، شکی نیست اما این سرمایه اجتماعی باید به نفع افزایش آگاهی عمومی و در اختیار منافع شهر و شهروندان باشد نه این که به سود مقاصد گروهی و جناحی خاص مصادره و برای لابی‌گری‌های خاص‌تر، هزینه شود. 

در عرصه سیاست که همواره وسوسه استفاده از محبوبیت افراد در راستای تطمیع عده‌ای دیگر وجود دارد، به جای انتخاب‌های احساسی به انتخاب‌هایی آگاهانه نیاز است. اینجاست که فرهنگ عمومی باید چاره کار کند، چراکه در هر صورت، حرف آخر را رأی مردم می زند؛ مردمی که قبل از انتخاب باید به این سؤال کلیدی فکر کنند: " وظایف یک عضو شورای شهر به جز شرکت در جلسات، چیست؟! " سؤالی که می‌تواند از سلبریتی‌های عزیز نیز پرسیده شود.
ارسال نظرات