صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۹۰۰۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۳ - ۲۳ آذر ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- وحید بهرامی عین القاضی*؛ در این نوشتار قصد داریم به نقش دانشجویان در سیر تحولات تاریخ معاصر ایران از زاویه‌ای نگاه کنیم که کمتر به آن پرداخته شده است. در واقع برای شروع بحث به نوعی می‌توان از تاثیر گذاری برخی اعمال دانشجویان در طول تاریخ شکل گیری دانشگاه در ایران نام برد و ابتدایی‌ترین و منشا آن را روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ دانست.

در آن روز، به علت سفر معاون ریاست جمهوری آمریکا (ریچارد نیکسون) به ایران دانشجویان دست به تظاهرات زدند و در نتیجه چهار نفر از آن‌ها مظلومانه کشته می‌شوند و کشور را نیز بهت و اندوه فرو می‌برند.

در ادامه می‌توان از ۱۵ آبان سال۱۳۵۸ نام برد که عده ایی از دانشجویان اقدام به اشغال سفارت آمریکا می‌کنند در حالی که در ابتدای امر هیچ یک از مسئولان نه اطلاعی از آن دارند و نه موافق آن، و کشور را در بحرانی چند دهه‌ای می‌برند.

بعد از آن نیز فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی دانشجویان به حدی شدید می‌شود که اسلحه در محیط آکادمیک دانشگاه رد و بدل می‌کردند.

واقعه بعدی تاثیر گذار دانشجویان در تاریخ معاصر ایران بلوای ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ است و آن هم به خاطر بسته شدن یک روزنامه به اسم سلام، که به درگیری‌های ناخوشایندی در کشور و برخلاف منافع ملی می‌انجامد.

تاثیر بعدی دانشجویان در تاریخ معاصر حادثه سال ۱۳۸۸ و کشته و زخمی شدن عده ایی ست که نتیجه آن‌ها بحران‌های بزرگی است که هنوز نیز درگیر آن هستیم.

حال سوال من این است که علت بیش از حد سیاسی بودن دانشجویان در ایران نسبت به کشورهای دیگر چیست؟

چرا همواره سیاسی‌ترین دانشگاه‌ها از آن ایرانیان است؟ چرا دانشجویان در ایران همیشه خواسته‌های خود را در یک فضای احساسی و به دور از منطق، بیان و سعی در ملتهب کردن جامعه دارند؟

می‌توان جواب این سوالات را شیوه عمل بدون اندیشه و تامل دانست. به عنوان مثال اکثر فعالان سیاسی دانشجویی خارج از رشته‌های علوم انسانی و اکثرا از فنی و مهندسی و علوم پایه و پزشکی هستند. و به همین دلیل چون کمتر در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه دارند، راه حل هر مسئله ایی را در تظاهرات علیه یک معاون ریاست جمهوری کشور خارجی، انقلاب، اشغال سفارت بدون اجازه مقامات بالا، شورش به خاطر بسته شدن یک روزنامه و اعتصاب به خاطر ادعای تقلب اثبات نشده می‌دانند.

در واقع به اعتقاد نویسنده دانشجویان ما تا زمانی که شیوه عمل بدون اندیشه و تامل را روش کاری خود قرار دهند همین آش است و همین کاسه.

حال اگر فرهنگ تامل و مدارا و مطالعه و اعتقاد به اصلاحات در بین دانشجویان ایرانی باب شود آیا باز ما شاهد این رخدادهای تلخ هستیم؟

مگرنه اینکه جامعه مدنی از دل اصلاحات و عقلانیت و بردباری بیرون می‌آید؟

با این اوصاف نویسنده نیز به نوبه خود روز دانشجو را به تمام دانشجویان علی الخصوص تمام دانشجوهایی که قبل از انقلاب به دست ساواک کشته و یا از ادامه تحصیل بازماندند و همچنین به تمام دانشجویانی که در جنگ تحمیلی و برای دفاع از وجب به وجب خاک کشورمان درس و تحصیل را نصفه و نیمه‌‌ رها کردند و از رسیدن به اهداف خود بازماندند و همچنین به تمام دانشجویانی که در دوران کنونی ستاره دار شدند و از ادامه تحصیل و رسیدن به آرزو‌های خود دور شدند تبریک می‌گوید.


* دانشجوی دکترا علوم سیاسی دانشگاه فردوسی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: