فرارو- انتخابات هیات رئیسه موقت مجلس دهم برگزار شد و آقای لاریجانی با 173 رای در برابر آقای عارف که 103 رای آورد به عنوان رئیس مجلس موقت دهم انتخاب شد. البته آقای پزشکیان از لیست امید با 154 رای به عنوان نائب رئیس اول و آقای محمد دهقان از لیست اصولگرایان با 136 رای به عنوان نائب رئیس دوم انتخاب شدند. در مجموع از 12 کرسی هیات رئیسه مجلس دهم، فراکسیون امید 3 کرسی و اصولگرایان 9 کرسی را بدست آوردند. در رابطه با انتخابات هیات رئیسه مجلس دهم خبرنگار فرارو با مهندس عباس عبدی تحلیل گر مسائل سیاسی گفتگو کرده که متن کامل آن در ادامه می آید.
جناب مهندس عبدی! جنابعالی معتقد بودید بهتر است رقابت میان آقایان لاریجانی و عارف به صحن علنی کشیده نشود. اکنون که این اتفاق روی داده و آقای لاریجانی با تفاوت رای معناداری توانست پیروز شود، چه آینده ای برای آقای عارف در مجلس دهم متصور هستید؟
مساله موردنظر بنده سرنوشت این و آن نبود. و گمان نمیکنم این مورد به تنهایی بر سرنوشت افراد تاثیر چندانی بگذارد. مساله اصلی این بود که مرزهای بوجود آمده میان افراطیون و میانهروهای اصولگرا از میان نرود که متاسفانه با این کار، آنها را به هم نزدیک کردند و حداقل این که لاریجانی را مدیون تندروها کردند. امیدوارم این آخرین اشتباه دوستان باشد. ظاهرا اگر حرف نزنیم عدهای آن را حمل بر حمایت یا رضایت میکنند بنابراین بهتر است آمادگی شنیدن سخنان دیگران را داشته باشند. آزادی بیان بیش از همه به نفع خودشان هست.
آقای لاریجانی در مجلس نهم و در رقابت با آقای حدادعادل توانست 173 رای بیاورد. با اینکه حدود 70 درصد ترکیب مجلس دهم تغییر کرده اما بازهم تعداد آرای آقای لاریجانی همان 173 رای باقی مانده است. عدم تغییر سبد رای آقای لاریجانی علی رغم تغییر ترکیب مجلس را چگونه تحلیل می کنید؟
این عدد به تنهایی چیزی را نشان نمیدهد. آن روز که لاریجانی این تعداد رای آورد از جناح اعتدالی اصولگرایان مجلس بود و تندروهای جبهه پایداری به او رای ندادند، ولی امروز همه آنان به او رای دادند و اصلاحطلبان به عارف رای دادند. این به معنای آن است که ترکیب مجلس یک انتقال جدی از تندروها به سوی اعتدال و اصلاحات داشته است. اگر با گرایش آن دوره به او رای داده میشد به احتمال فراوان 250 رای داشت و نه 173 رای. البته مطمئن هستم بخشی از طرفداران اصلاحات هم به دلیل تحلیلی، ضمن احترام به عارف به او رای ندادهاند. آرای مطهری موید این استدلال است.
در جلسه نهایی فراکسیون امید که شنبه شب برگزار شد 116 نفر بر ریاست آقای عارف توافق کردند. اما ایشان در صحن 103 رای آوردند. به عبارتی ایشان نه تنها حتی یک رای از مستقلین را جذب نکردند بلکه آرای فراکسیون خود را هم کامل نگرفتند. علت این امر در چه می بینید؟
همانطور که گفتم به احتمال زیاد و بر اساس تحلیل به او رای ندادهاند، ربطی به شخصیت نامزد نداشته است. آقای عارف از این رویداد درس خواهد گرفت. برای کسب رای دیگران نیازمند ارائه استدلال قوی هم هست.
علت گرایش مستقل ها به سمت آقای لاریجانی را در چه می بینید؟ آیا مستقل ها در واقع اصولگرا بوده و در فرایند انتخابات موضع خود را مشخص نکرده بودند یا مسائل پشت پرده همچون حمایت و وعده های برخی نهادها یا حتی وزارت خانه ها باعث گرایش آنها به سمت آقای لاریجانی شد؟
معتقدم ترکیب کلی دو طرف تا حدودی مساوی است و تعداد 50 نفری هستند که بر حسب وضعیت تصمیم میگیرند. در مورد پشت پرده بی اطلاع هستم.
فراکسیون امید به جز نائب رئیس اول (آقای پزشکیان) یکی از ناظرین هیات رئیسه (محمد قسیم عثمانی) و یکی از دبیران هیات رئیسه (عبدالکریم حسین زاده) را بدست آوردند. به عبارتی از مجموع 12 کرسی هیات رئیسه 9 کرسی به اصولگرایان و 3 کرسی به فراکسیون امید تعلق گرفت. علت ناکامی اصلاح طلبان در این دو منصب علی رغم بدست آوردن نائب رئیسی اول را چطور تحلیل می کنید؟
برداشتم این است که در انتخابات هیات رئیسه دائم قدری تفاوت رخ خواهد داد زیرا نمایندگان اصلاحطلب عموماً برای اولین بار است که با فضای مجلس روبرو شدهاند. ولی تغییر اساسی نخواهد کرد احتمالاً نسبت به ترکیب کنونی قدری تعدیل میشود.
آیا می توان پیروزی آقای لاریجانی را پیروزی اصولگرایان نامید؟ (علی رغم اینکه ایشان در لیست انتخاباتی اصولگرایان حضور نداشت و حتی برخی اصولگرایان همچون آقایان حدادعادل و احمد توکلی به مردم قم نامه نوشتند که به ایشان رای ندهند.)
تازه اول بازی است. فینال باشگاههای اروپا دیشب تمام شد و جام و مدالها را به برندگان دادند. ولی بازی سیاست در ایران تمام ناشدنی است. حداقل در این مرحله تمام نشده است. اصولگرایان مشکلات زیادی دارند و با این چیزها نمیتوانند مساله خود را حل کنند. حتی با ریاست خبرگان هم چیزی به دست نیاوردند بلکه خیلی چیزها را هم از دست دادند. ولی این اتفاق نشان داد که اصلاحطلبان هم مشکلات زیادی دارند. برخی از آنان قادر به فهم مسائل نیستند و اصولا به صورت راهبردی تصمیم نمیگیرند و بیشتر اقتضایی عمل میکنند و به سرعت به گروگان خواستههای افراد موثرشان در میآیند. این برای کشور خوب نیست که دو نیروی موثرش تا این حد در فقر راهبردی بسر ببرد.
واقعا قضیه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلیلم اینه که ایشون در قضیه هسته ای و تصویب آن در مجلس خیلی به دولت روحانی کمک کرد
دوم اینکه محکم مقابل دولت احمدی نژاد و تند رو های مجلس ایستاد
سوم اینکه در قضیه سال 88 خیلی موضع منطقی داشت حتی به نظر دوستان پایداری جز ساکتین فتنه بود
"تکرار می کنم"
الف: رابین هود
ب: ایرج میرزا
ج: کوروش کبیر
د: مارکو پولو
فرارو جون کامنت های مارو هم بزار عزیر
ضمنا اخراج نماينده نما هايي مانند رسايي و كوچك زاد ه كاري كم اهميت نيست انشاالله گاماس گاماس
البته امیدوار باش تو پیروزی!
البته بنده در جایی که زندگی می کنم نماینده اصلاح طلب یا معتدلی نبود و شرکت نکردم
آقای روحانی اولین رییس جمهور چهار ساله نظام خواهند بود ( برای ثبت در تاریخ )
گزینه اول و وسط و آخر شما فقط و فقط روحانی است. البته باید بگوییم که خوشبختانه یا متاسفانه جناح مقابل هم هیچ گزینه ای جز احمدی نژاد برای مقابله با روحانی ندارد.
فکر می کنند که کسی متوجه نیست
این 4 سال هم زود تمام میشه ولی افرادیکه با لیست امید وارد شدن ولی به اصلاح طلبان پشت کردن در انتخابات بعدی مردم جبران میکنن و این اتفاقات هم جای ناراحتی نبود و تجربه ای بود که عدم حمایت بهتر از حمایت از افرادی هست که برای قدرت رنگ عوض میکنن..
اصلاح طلبان امروز نسبت به اصلاح طلبان دوران اصلاحات به هیچ سمتی حرکت نکرده اند؟!! از مجلس ششم تا مجلس دهم؛ از نظریه های رادیکال مانند "حاکمیت دوگانه" به ائتلاف با اعتدال نرسیدند؟!!!
کاملا درست تحلیل کردند اصلاح طلبها همیشه نیروهای لژیونر خودشون رو تباه میکنند قطعا عارف از همه لحاظ از لاریجانی سرتر و مدبر تر بود اما انتقادهای آقایونی که فرمودید یه چهره ناتوان از ایشون ارایه داد در ضمن فراموش نکنیم اعتدالیون مثل سرانشون اهل بازی هستند نگاه کنید به وضعیت داخلی کشور فرمانداران منتخب استانداران را ببینید متوجه میشوید که اعتدالیون زیاد هم خودشان را مدیون اصلاح طلبها نمی دانند. اما باید امید داشت در سال 96 با چهره ای مثل ظریف اصلاحات را احیا کرد
اصلا اصلاح طلبان انگار اون نظریه ها و فرمایشات رادیکال و ساختار شکنانه سال های گذشته خود را کاملا کنار گذاشته اند و از تندرو های اصولگرا صحبت میکنند!
بد نیست مواضع اصلاح طلبان این مجلس را با اصلاح طلبان 12 سال پیش مقایسه کنید!
سیاست یعنی امتیاز دادن و امتیاز گرفتن
شما یه لحظه به جریان سه ماه پیش قم و شبنامه ها نگاه کنید
خیلی عجله نکنید مجلس تشکیل می شود و بار دیگر مواضع آقای لاریجانی را خواهید شنید!
شما 12 سال پیش را فراموش کردید؟! اصلاح طلب ها همیشه انسان هایی میانه رو و معقول بودند؟! حالا که با ائتلاف با اعتدالی ها دوباره به سیاست برگشته اید از میانه روی سخن می گویید؟! و فرمایشات و نظریه های رادیکال گذشته را فراموش کردید؟!!
یا خود زنی خودشون با انتشار کتاب عالیجناب سرخ پوش بر علیه هاشمی رفسنجانی و...
اگر رای عارف را رسایی میآورد کشور را به سرش میکذاشت و حتی خود را نماینده خاص معرفی میکرد .
اگه اینطور بود چه دلیلی داشت مردم زحمت بکشند و 30 تا اسم را روی کاغذ بنویسند؟
می رفتند شمال تفریح و رسایی ها هم رأی می آوردند
به هوش باشید
مثلا کی ما را اجیر کنه؟
چه بهمون میرسه؟
موتور؟
ساندیس؟
امتیاز؟
مصونیت؟
پول؟
یه ذره عقل هم خوبه
اصلاح طلبان با نیروهای درجه سه خودشون باز 103 طرفدار داشتن که این خود پیروزی هست.
دعا کنیم این تعداد اندک هم به رشد و بلوغ کافی برسن و بفهمن که به اسم توافق و برجام کلاه گذاشتن سرمون تا زیر مچ پامون!!
تکرار میکنم
نیست اخوی خخخخخخخخخخخ
و این نتیجه ثابت کرد که مستقل ها و اصولگرایان هستند که سزنوشت مجلس رو مشخص میکنن
نه لیست ضایع شده ی امید
آمیییین
پس اگر دو یک باشد پس سه است
و اگر سه دو نباشه پس یک است.
حالا با این تفاسیر یک و دو سه همه اش سرجمع اصولگرایی است
اصلاحاتم سماق بمکد
100% شکست با کج فهمان است
- واقعیت اول: آقای لاریجانی که مطرود اصولگرایان تندرو بود و ازشهر قم به عنوان مستقل وارد کارزار انتخابات شد و حتی مورد حمایت اصلاح طلب ها هم بود در زمان انتخابات با 173 رای رییس مجلس شد.
واقعیت دو: آقای عارف که یک اصلاح طلب تمام عیار هست در رقابت با آقای لاریجانی با وصف حال فوق 103 رای کسب کرذند.
واقعیت سه: آقای پزشکیان هم که مثل آقای عارف یک اصلاح طلب شناخته شده و صاحب نظر هستند در رقابت با رقیب اصولگراشون با کسب 154 رای نایب رییس شدن.
حالا اصلاح طلبها میدونند که مقابل یک نظریه کاملا اصولگرایانه (فرضا یک ایده یا قانون) 154 رای دارند (واقعیت سه).
اصلاح طلبها میدونند که اگر رقابتی بین یک اصلاح طلب وزین و یک نماینده مستقل بسیار وزین (و نه اصولگرایی همچون همفکران حداد و جلیلی) بوجور بیاد حداقل 103 رای دارند.(واقعیت دو)
حالا اصولگراها برن حساب کنن ببینند واقعا چند تا رای دارن با توجه به واقعیات فوق