صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۶۴۳۰۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- سلمان ستوده؛ لیستی که حضرات اصلاح طلب منتشر کرده‌اند و لیست امید نامیده‌اند در زمینه‌های گوناگون محل بحث و نظر است. به ویژه در مورد لیست انتخاباتی شهر تهران. چه اینکه بر کسی پوشیده نیست نتایج حوزه انتخاباتی پایتخت همواره دارای پیام سیاسی خاص بوده است.

اگر از حضور شخصیت‌های اصولگرای شناسنامه داری همچون کاظم جلالی (که اگر انتخاب شود در بزنگاه‌ها قطعا همراه اصلاح طلبان نخواهد بود) بگذریم یا نسبت به بی‌نام و نشان بودن ۶۰ درصد این لیست حتی در بین اهل رسانه، بی‌خیالی طی کنیم! یا اینکه در مورد تخصص‌های کاندیداهای محترم و نسبت این تخصص‌ها با اصول بدیهی نمایندگی پرسشی نکنیم و حتی این سوال را طرح نکنیم که آیا شعار مندرج در لیست منتشر شده در فضای مجازی1 توهین به افکار عمومی و شعور مردم نیست و بسیاری سوالاتی از این دست که طبق معمول بی‌جواب می‌مانند، اما نکتهٔ ویژه‌ای که فارغ از پرسش‌های فوق به ذهن متبادر می‌شود این است که چرا این لیست نتوانسته بدنهٔ اصلاحات و در یک کلام مردمی را که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ حضور اثرگذاری در صحنه داشتند را همراه خود کند.

در قبال این سوال شاید حضرات، مدعی شوند که چرا قصاص پیش از جنایت می‌کنید و قبل از برگزاری انتخابات حکم صادر می‌کنید. این حرف گرچه عقلا درست است اما مشاهدات میدانی در فضای مجازی و حقیقی از واقعیتی دیگری پرده بر می‌دارد که لیست امید نه توانسته نخبگان اصلاح طلب را به طور کامل همراه کند و نه بدنهٔ این جریان را راضی نماید.

دلیل امر در وهلهٔ اول ارائه دو لیست همسوی دیگر در فضای انتخابات از این طیف است و دیگری بی‌تحرکی کامل تبلیغات عمومی است که کاملا به چشم می‌آید. در پاسخ چرایی این اتفاق پاسخ‌های گوناگونی را می‌توان ردیف کرد. از جمله عدم مشاهدهٔ دستاوردهای عملکردی دولت دکتر روحانی ست که اصلاح طلبان چه در ایام انتخابات ۹۲ و چه در قریب ۳ سال اخیر تمام قد از آن حمایت کرده‌اند. این خود دلیل قانع کننده‌ای می‌تواند باشد اما دلیل کاملی نیست. چه انکه هنوز رگه‌هایی از امید در بخش‌هایی نظیر بازار برای بهبود اوضاع به وضوح دیده می‌شود.

یک مثل قدیمی در بین مردم گیلان رایج است با این مضمون که «این امامزاده کور می‌کند ولی شفا نمی‌دهد». گیلانی‌ها وقتی این ضرب المثل را بکار می‌برند که از تاثیر چیزی که در موردش ادعایی شده، نا‌امید هستند. قصهٔ لیست امید و نخبگان و بدنه اصلاح طلب دقیقا قصهٔ امامزاده و شفای مریض در این مثل است.

توانمندی یک لیست انتخاباتی وقتی جلوه می‌ابد که سرلیستش مورد وثوق همه باشد. شخصیتی قوی داشته باشد و همه را همراه خود کند. بتواند با مقامات بالا براحتی سخن بگوید و چانه زنی کند. در یک کلام تکیه‌گاه و مأمن طیف خود باشد.

دکتر محمدرضا عارف دانشمندی فرهیخته و بسیار محترم است ولی دارای شرایط فوق الذکر نیست. اعتبار سیاسی ایشان بذات از خودشان نیست و اگر نبود حمایت‌های شخص رئیس دولت اصلاحات، کسی عارف را در «این حد» بحساب نمی‌آورد. و این دقیقا‌‌ همان نکته‌ای ست که مانع از تشکیل یک ائتلاف قوی در بین نخبگان اصلاح طلب شده و بدنه جوان اصلاح طلب را نیز نا‌امید نموده است.

مشکل لیست امید تنها نبود شعار و کاندیداهای متخصص و با برنامه نیست که اگر این بود می‌شد با «ترفندهایی» موضوع را حل و فصل کرد. ترفندهایی که بار‌ها در انتخابات گذشته بکار برده شد و نتیجه آن نیز ملاحظه گردید.

دولتی با شعار مبارزه با فساد و ایجاد عدالت اجتماعی سر کار آمد و نتیجه ۸ سال فعالیتش چندین اختلاس و دزدی کلان از بیت المال و خالی شدن بیشتر سفره‌های اقشار فرودست بود. اکنون هم می‌شد در انتخابات «گنده گویی» کرد و «بخشی» از جامعه را همراه نمود. اما وقتی خانه از پای بست ویران باشد هرچقدر هم که ژورنالیستی عمل کنیم کاری از کسی بر نمی‌آید.

از نگاه نویسنده، لیست امید نتیجه نخواهد گرفت و اغلب صندلی‌های مجلس از آن اصولگرایان خواهد شد. تفاوت مجلس نهم و دهم نیز پر رنگ‌تر شدن حضور نیروهای جبهه پایداری ست که تنها در لیست اصولگرایان تهران بیش از ۵۰ درصد از کاندیدا‌ها را شامل می‌شوند. و البته این انتخابات ثابت خواهد کرد که با سخنرانی‌های بی‌هدف پیش از انتخابات و تبلیغات بدون برنامه ریزی دقیق و شعار سازی‌های مبهم و کلی و عدم معرفی شخصیت‌های تازه نفسی که بتوانند تکیه‌گاه جریان اصلاح طلبی باشند، نمی‌توان اصولگرایانی که دارای بدنه آرای مشخص و تعریف شده هستند و از ابزار تبلیغاتی خوبی بهره می‌برند را شکست داد.




1- «با رای به این لیست مانع از ورود اصولگرایان تندرو به مجلس شویم»
ارسال نظرات