صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۶۱۳۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۱ - ۱۱ خرداد ۱۳۸۸


 آیا اسلام اجازه می دهد به کسانی که بخش عمده ای از عمر خود را به مبارزه علیه رژیم فاسد شاهنشاهی و دفاع مقدس و خدمت به نظام اسلامی گذرانده اند اهانت کنیم و آنها را یزید و ابن زیاد و عمر سعد و عمروعاص بدانیم.

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود در مطلبی با عنوان "این ضد فرهنگ است"  آورده است: طبع نظام های حکومتی جمهوری چه از نوع اسلامی و چه غیر آن اینست که مسئولان اجرائی و تقنینی در جریان انتخابات با آرا مردم انتخاب می شوند. به همین دلیل همواره نتیجه انتخابات مورد قبول و تمکین همگان است و اقلیت به آنچه اکثریت نظر داده تن می دهد. طبیعی است که اکثریت نیز باید در چارچوب قوانین عمل کند و به حقوق اقلیت نیز احترام بگذارد. 

این واقعیت را نمی توان انکار کرد که همواره در جریان هر انتخاباتی عده ای از کسانی که در معرض انتخاب شدن قرار می گیرند و هواداران آنها به اقداماتی کشانده می شوند که خلاف انتظار است و در مواقع عادی چنان نمی کنند. انتقاد از رقیب اطلاع رسانی های فوق العاده مچ گیری هائی که گاهی غیرعادی و دور از انتظار است و از این قبیل امور که برای جلب آرا خود و منصرف ساختن مردم از رای دادن به رقبا موثرند. 

تا اینجا تقریبا طبیعی هر انتخاباتی در چارچوب نظام های حکومتی جمهوری است . ولی عبور از مرزهای قانونی و اخلاقی و ارتکاب اقداماتی که تحت عناوینی از قبیل تخریب قابل تعریف هستند در چارچوب های نظام حکومتی جمهوری و مقررات معمول در انتخابات قانونی نمی گنجد. هنگامی که اقدامات نامزدهای انتخاباتی و حامیان آنها از چارچوب ها خارج می شود و به بداخلاقی و تخریب می انجامد فضای جامعه از یکطرف به جای آنکه پر از شور انتخاباتی شود دچار التهاب و تشنج می شود و از طرف دیگر به آلودگی هائی از قبیل فریب مبتلا می گردد. در چنان وضعیتی چه بسا نتیجه انتخابات تابع فضای آلوده شود و ارزش و اعتباری که باید به دلیل برآمدن از آرا اکثریت داشته باشد را از دست بدهد. در آن صورت این اکثریت واقعی نیست که پیروز انتخابات است بلکه یک موج زودگذر است که جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده و بهیچوجه نمایانگر نگاه واقعی مردم نیست . 

برای آنکه چنین عارضه ای گریبانگیر جامعه نشود باید فضای انتخاباتی همواره اخلاقی باشد. هرگز نباید اجازه داده شود تخریب جای انتقاد را بگیرد. این واقعیت را هم نمی توان انکار کرد که انتقاد لازمه هر انتخاباتی است زیرا رقبا اصولا با این فلسفه به رقابت می پردازند و میخواهند جای همدیگر را بگیرند که به عملکردها انتقاد دارند. لکن انتقاد باید منصفانه باشد و هیچکس به خود اجازه ندهد از چارچوب انصاف خارج شود. 

رعایت این امور در نظام جمهوری اسلامی از سایر نظام های حکومتی الزامی تر است . زیرا علاوه بر الزامات انتخابات و اقتضائات اخلاق انسانی تعالیم دینی نیز رعایت انصاف را لازم می دانند و فلسفه وجودی نظام جمهوری اسلامی فراهم ساختن زمینه های عمل به اصول اخلاقی و تحقق ارزش های مرتبط با کرامت انسانی است . کسانی که فکر می کنند نظام جمهوری اسلامی را به هر قیمتی حتی پایمال نمودن اخلاق و انصاف و کرامت انسانی باید حفظ کرد نباید در این نکته تردید نمایند که در آنصورت فقط ظاهر و پوسته این نظام را حفظ خواهند کرد و باطن و محتوای آنرا فدای خواسته های خود می کنند و این خسران بزرگی است . 

متاسفانه این روزها در عرصه تبلیغات انتخاباتی با صحنه های عجیبی مواجه هستیم که بهیچوجه متناسب با شئون نظام جمهوری اسلامی نیست . چهار نفر را شورای نگهبان که مرجع قانونی تشخیص صلاحیت است برای احراز مسئولیت ریاست جمهوری واجد صلاحیت دانسته و اسامی آنها را به اطلاع عموم رسانده است . رهبر معظم انقلاب نیز فرموده اند این افراد صالحند و مردم از میان آنها اصلح را پیدا کنند و با آرا خود او را به عنوان مسئول اجرائی کشور انتخاب نمایند. 

رفتاری که این روزها در بعضی مطبوعات کشور ما و توسط بعضی فعالان سیاسی با این اشخاص می شود نه تنها در خور افراد صالح نیست بلکه گاهی حتی تناسبی با افراد مجرم و مفسدهم ندارد! ما چگونه می توانیم با این قبیل رفتارها ادعا کنیم طرفدار یک نظام حکومتی اسلامی هستیم.
 
آیا اسلام اجازه می دهد به کسانی که بخش عمده ای از عمر خود را به مبارزه علیه رژیم فاسد شاهنشاهی و دفاع مقدس و خدمت به نظام اسلامی گذرانده اند اهانت کنیم و آنها را یزید و ابن زیاد و عمر سعد و عمروعاص بدانیم ! آیا اسلام این اجازه را به ما داده است که رنگ سبز را رنگ لجن بدانیم ! آیا اسلام به ما دستور داده است استفاده از شال سبز را که علامت انتساب به آل رسول الله است نشانه ضدیت با اسلام و قرآن و نظام اسلامی و همانند قرآن سر نیزه کردن بدانیم حتی به همین اقدامات نیز اگر کسی انتقاد دارد حق دارد انتقاد کند اما اهانت چرا انکار فضیلت شال سبز و انتساب رنگ سبز به آل رسول الله چرا حتی انکار سیادت فردی که از خانواده های اصیل سادات است چرا دروغ پردازی و لجن پراکنی علیه کسانی که امام به آنها ابراز علاقه کرده است چرا اگر امام خمینی در یک تذکر به کسی ایرادی گرفته باشد و در همان تذکر علاقمندی خود به او را نیز با صراحت اعلام کرده باشد چگونه می توان این را نادیده گرفت و آنرا دلیل عدم شایستگی او دانست این رفتارها و قضاوت ها با کدام معیار اسلامی سازگاری دارد آیا به این نکته اندیشیده اید که اگر این قبیل قضاوت ها ملاک تعیین شایستگی و اصل و نسب افراد باشد چه بزرگانی زیر سئوال می روند و چه خسرانی متوجه اساس نظام می شود.
 
به نظر می رسد این قبیل برخوردها با نامزدهای ریاست جمهوری بدین معناست که کسی حق ندارد در برابر کسی که اکنون رئیس جمهور است خود را نامزد ریاست جمهوری کند! این یعنی انکار قانون اساسی و انکار جمهوریت نظام و یعنی خلاصه کردن اسلام و نظام در یک فرد! و یعنی حقوق قانونی دیگران را نادیده انگاشتن . اگر چنین اعتقادی دارید اصولا چرا انتخابات برگزار می کنید.
 
انتخابات یعنی باز گذاشتن عرصه رقابت برای بیان منصفانه انتقادات و رقابت آزاد در چارچوب های قانونی و میدان دادن به مردم برای انتخاب براساس معیارها که لازمه آن ابقا فرد حاکم و یا کنار گذاشتن او و روی کار آوردن فرد دیگر است . اگر قرار باشد کسی که رئیس جمهور است دیگران حق رقابت با او را نداشته باشند پس انتخابات چه معنائی دارد.
 
به این واقعیت تلخ هم باید اعتراف کنیم که در بیان همه نامزدهای ریاست جمهوری این دوره انتقاد جای خود را به تخریب داده است . اما همراه با اعتراض به آنها باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این شیوه ایست که حاکمان امروز با توسل به آن و انکار همه دستاوردهای جمهوری اسلامی در دوران قبل از خود به قدرت رسیده اند و در چهار سال گذشته نیز همین شیوه را ادامه داده اند و آنرا به صورت یک فرهنگ در جامعه ما نهادینه کرده اند. امروز اگر سایر نامزدها به همین شیوه متوسل می شوند ـ که شیوه ناپسندی است ـ در واقع از عملکرد حاکمان 4 سال اخیر و رسانه های حامی آنها نسخه برداری می کنند و رطب خورده منع رطب کی تواند کند.
 
قبول داریم و تاکید می کنیم که این فرهنگ غلط باید منسوخ شود لکن این یک جاده یکطرفه نیست . هر دو طرف باید بپذیرند که تخریب یک روش ضد فرهنگ است و علیرغم بازدهی های به ظاهر مثبت کوتاه مدت برای اشخاص و گروه ها عوارض دراز مدت منفی و سنگینی برای جامعه دارد که دامن گیر اساس نظام نیز می شود. هیچکس نباید به قیمت رسیدن به منافع کوتاه مدت شخصی و گروهی به چنین عوارض دراز مدت سنگینی رضایت دهد.

برچسب ها: موسوی فاطمه رجبی
ارسال نظرات