از دوران جنگ تا دولت احمدینژاد، اغلب در سمتهای اجرایی بوده و فرصتی برای ادامه تحصیل نداشته است تا اینکه برای ادامه تحصیل در کشور هند اقدام کرد و بعدتر از سوی وزارت علوم به او گفتند، میتواند بورسیهاش را تبدیل به داخل کند؛ بههمین راحتی. طوریکه خودش روایت کرده تا متوجه روند ماجرا میشود، از بورسیه انصراف میدهد. اینها بخشی از سخنان «جبار کوچکینژاد» است، نمایندهای که ماجرای بورسیهشدناش حاشیههای زیادی بهوجود آورد و حالا بهصراحت در گفتوگو با «شرق» از انتقادش به دولت محمود احمدینژاد میگوید و اینکه «مسئولان برای بورسیهشدن رقابت میکردند.»
چندیپیش محمود نگهبانسلامی، پرده از رازی برداشت که نشان میداد، نمایندگان کمیسیون آموزش از همان دوره احمدینژاد در جریان تخلفهای بورسیهای قرار داشتهاند. نکته عجیبتر اینکه «عطاءالله سلطانیصبور»، از طراحان استیضاح رضا فرجیدانا و منتقد سرسخت بورسیهها، هم درباره جلسه کمیسیون آموزش با کامران دانشجو درباره موضوع بورسیهها گفته «آقای دانشجو پذیرفتند و گفتند تمام مسئولیت این قضیه با ماست. گفتند طبق قانونی که به ما اختیار داده است، صلاح دانستم بورسیه عدهای را تأیید کنم. عصاره حرف ایشان در آن جلسه این بود».
بهاینترتیب، آنطور که محمدعلی پورمختار، رئیس کمیسیون اصل٩٠ گفته است، بورسیههای دوره احمدینژاد براساس اختیار وزیر اعطا شده و ابعاد غیرقانونی ندارد. بااینحال، نهتنها وزیر علوم، که برخی دیگر از نمایندگان منتقد آرای پورمختار، تأکید دارند ایشان صرفا نظر شخصیاش را گفته و تقلب و تخلف گسترده در بورسیهها، نه قابلِ تخفیف به ٣٩ مورد است و نه کتمانپذیر.
کوچکینژاد، عضو هیأترئیسه کمیسیون آموزش، در این گفتوگو به نکاتی اشاره دارد که نشان میدهد.بسیاری از مدیران در دولت نهم و دهم فرصت ادامه تحصیل براساس قوانین آن دوره را مغتنم شمردهاند و در این مسیر تلاشهای فراوانی صورت گرفته است.
آرای مختلفی درباره پرونده بورسیهها مطرح شده است، جمعبندی شما چیست؟ از این موارد تخلف زیاد بوده است و بورسیهها صرفا محدود به دوره احمدینژاد نیست، اگر پرونده اغلب افراد بورسیهشده را ببینید، متوجه میشوید همه افرادی که بورسیه شدهاند باید پاسخگو باشند، چه زمان احمدینژاد و چه قبل از او.
شاید دورههای پیش هم مواردی بوده است، اما نه به این میزان حاد و گسترده. بله، زمان احمدینژاد شورش را در آوردند، البته مشکل اصلی در بورسیهها فقدان قانون است و اینکه هر وزیری به سیاست خودش عمل میکند؛ فرهادی هم به روش خودش عمل میکند. من در دوره احمدینژاد منتقد دولت او بودم و حالا هم منتقد دولت روحانیام. نماینده باید حرفهای خودش را رک بزند و اگر به دولتها وابستگی داشته باشد، نمیتواند مستقل باشد.
خب از جلسه کمیسیون آموزش با آقای دانشجو بگویید، همان جلسهای که در دوره احمدینژاد در آن به مسئله بورسیههای غیرقانونی پرداخته شد؟ تذکرهایی ارائه شد. در آن جلسه گفتیم شما باید به موضوع بورسیهها دقت کنید و شرایط را بسنجید، اگر برای ایثارگران امتیاز قائل میشوید درست، اما متأسفانه رانت بورسیه، رانت بسیار وسیعی بود که دولتها گرفتارش بودند و امیدواریم کمیسیون آموزش، قانونی تصویب کند. بحث بورسیه باید از جدل سیاسی خارج شود.
خبر تخلف٣٢ میلیارد تومانی در صندوق رفاه دانشجویان را شنیدهاید؟ موضع کمیسیون آموزش در این زمینه چیست؟ بله؛ اما جزئیاتی بهدست ما نرسیده است.
ولی گویا ١٢٥ نماینده نامهای در حمایت از کارنامه کاری آقای مرادیان نوشتهاند؟ اگر تخلفی صورت گرفته است، خب باید با متخلفان برخورد شود، همانطور که این رویه همیشه از سوی قوهقضائیه لحاظ شده است، با آقای مرادیان هم باید شدیدترین برخورد صورت گیرد. حق دانشجو زیر پا گذاشته شده و خیانت در امانت شده است.
شما خودتان نامه حمایت از آقای مرادیان را امضا کردهاید؟ نامه به مفهوم حمایت نبود، بالاخره آقای مرادیان خیلی تلاش میکرد و مدام به کمیسیون میآمد.
در مجلس هشتم، عضو کمیسیون تلفیق بودم و میدیدم آقای مرادیان یکی از افرادی بود که مدام حضور مییافت و تلاش میکرد اعتباری برای صندوق بگیرد.ما در دولت آقای روحانی رنگ رئیس جدید صندوق را ندیدیم، البته اگر تخلف آقای مرادیان اثبات شود، بهقطع و یقین کمیسیون وارد میشود.
چرا همانموقع که گزارشهایی از تخلف در صندوق به کمیسیون میآمد، کمیسیون وارد نشد؟ علم غیب که نداشتیم.
بالاخره گزارشهایی درباره غیرشفافبودن عملکرد صندوق به کمیسیون رسیده بود، این را آقای نگهبانسلامی، از اعضای کمیسیون آموزرش مجلس، پیشتر به «شرق» گفتند. من که از اعضای هیأترئیسه هستم، خبری ندارم و گزارشی به من نرسیده است. با کسی هم تعارف نداریم و اگر آقای مرادیان تخلف کردهاند، کسی از او حمایت نمیکند و اگر نمایندهای حمایت کرده هم متخلف است.
بالاخره نگفتید دلیل سکوت کمیسیون چه بود؟ مدارک کافی نبود یا دلایل دیگری... .منِ نماینده که نمیتوانم به همهجا سرک بکشم، ارائه این گزارشها وظیفه «دیوان محاسبات» و «سازمان بازرسی» است و این نهادها در این زمینه هیچ گزارشی به ما ندادهاند.
بهجز دختر یکی از مقامهای مسئول در دوره احمدینژاد، آیا به مصداقهای دیگری هم در جلسه با آقای دانشجو اشاره شد؟ اینطور نبود که گزارش مکتوبی بیاید. چیزی بهدست ما نمیرسید، ولی خودمان میدانستیم بورسیهها مسابقهای بین مسئولان شده است.
دقیقا چه مسئولانی و در چه ترازی؟ ترازهای مختلف.
خب چرا مجلس سکوت کرد؟ معتقدم بورسیه را باید تبدیل به قانون کنیم تا براساس آن قانون هرکسی تخلف کرد، گردناش را بزنیم.
درباره بورسیه شما هم، البته حاشیههایی مطرح است. خیر، من یک روز هم بورسیه نشدم.
اما گویا بهدلیل کبر سن، بورسیه شما لغو شد؟ خیر، اصلا اینها صحت ندارد.
بالاخره شما برای بورسیه اقدام کرده بودید یا نه؟ بنده برای یکی از کشورهای خارج ثبتنام کرده بودم. به من گفتند میتوانید آن را تبدیل به داخل کنید. من هم نامه نوشتم که میشود تبدیل به داخل شود یا نه؟ این سؤال و جواب مصادف شد با طرحِ ماجرای بورسیهها. بورسیه من همانموقع متوقف شد و من یک ریال هم از بیتالمال پول بورسیه نگرفتم و یک ساعت هم سر کلاس نبودم.
حالا چه شد به فکر دکتراخواندن افتادید؟ خب اگر به شما هم بگویند با روش درستی طبق قانون -قوانین داخلی وزارتخانه- درس بخوانید، قبول نمیکنید؟ درس چیز خوبی است. ما هم گفتیم خیلیخب، میخواهیم درس بخوانیم.
حالا چرا در ایران درخواست پذیرش ندادید؟ خب بعد از جنگ، درس نخوانده بودم و کلا در کارهای اجرایی بودم؛ گفتند یک راه این است که از کشورهای خارجی پذیرش بگیرید و بعد آن را تبدیل به داخل کنید.
شما برای کدام کشور اقدام کردید؟ هند
فکر نمیکردید، این روال تبعیضآمیز باشد؟ پرسیدم و گفتند این روند، یک روندِ عادی است. من ٨٠ ماه در جنگ بودم و جانبازم و بهمحض اینکه فهمیدم افرادی که یک ساعت هم نجنگیدند بورسیه شدهاند، بورسیه را کنار گذاشتم.
مدرک شما چطور بود؟ من مدرک معادل ارائه کردم و وزارت علوم هم آنموقع این را پذیرفت. گفتند با این مدرک میشود ادامه تحصیل داد. هیچ تخلفی در پرونده من نبود و هرکسی اسنادی دارد، لطفا رو کند.
پرسیدم و گفتند این روند، یک روندِ عادی است. من ٨٠ ماه در جنگ بودم و جانبازم و بهمحض اینکه فهمیدم افرادی که یک ساعت هم نجنگیدند بورسیه شدهاند، بورسیه را کنار گذاشتم.....
تو از این مجمل خوان حدیث مفصل...