منطقه " آباد علی" را خیلی از شیرازیها میشناسند. دست کم نامش را شنیدهاند. کوهی که سالهای دور "عارف علی" هفتهها در آنجا مناجات کرد و بعد از آن گوسفندان گم شدهاش را به واسطه نوری که در خواب دید یافت. آن نور از همانجا تابیده میشد که گوسفندان یافته شدند.
آنها که این ماجرا را باور دارند هفت سهشنبه بعد از تحویل سال نو، جا پای چوپان شکسته دل میگذارند و برای برآورده شدن حاجاتشان به آنجا میروند. به نشانه آن نور شمع روشن میکنند؛ به جای گوسفندانی که عارف علی روی سنگها میکشیده؛ آروزها و خواستههای خود را میکِشند و آش نذری پخش میکنند.
هفت سنگ را از دامنه همان کوه جمع میکنند و هر کدام را به نیتی روی هم میگذارند؛ برای برآورده شدنشان دعا میخوانند. همان کار که عارف علی سالها پیش در این کوه میکرد.
بهتر از رمالي است.
خدایا توبه..........................
همشونم همسر میخان
!!!!!
و انسان اگر به چیزی واقعا اعتقاد داشته باشد (یک کلمه یک مکان یک زمان) از آن طریق به آرزویش می رسد (احتمالا).
آرزوهای عجیب غیرممکن ، با خود فریبی بر آورده نمی شود !!
چرا در جهان سوم زن و خرافه از هم جدا نمیشه؟!!!
چون تحت شدیدترین فشارها قرار دارند...از قانون مردسالار تا خود مردان سنتی جهان سومی
با دیدن این تصاویر عبرت بگیریم و کمی در رفتار خود نیز بازنگری کنیم،
وای به حال ما