صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۳۳۳۸
دکتر سیدحسن حسینی در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
یک جامعه‌شناس گفت: خودکشی در میان دانشجویان و سایر افراد جامعه، متاثر از بی‌نظمی و بی‌عدالتی اجتماعی است. بی‌هنجاری و نرسیدن به خواسته‌های معمول و روزمره در زندگی سبب سرخوردگی و افسردگی به خصوص در میان جوانان جامعه می‌شود.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۳
فرارو- یک جامعه‌شناس گفت: خودکشی در میان دانشجویان و سایر افراد جامعه، متاثر از بی‌نظمی و بی‌عدالتی اجتماعی است. بی‌هنجاری و نرسیدن به خواسته‌های معمول و روزمره در زندگی سبب سرخوردگی و افسردگی به خصوص در میان جوانان جامعه می‌شود.

مرگ مشکوک به خودکشی دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه تهران در هفته گذشته، همچنان بحث‌ها و نظراتی را به همراه دارد. صادق زیباکلام که با این دانشجو برخورد داشته، یکی از کسانی است که به ابعاد اجتماعی موثر در مرگ دانشجو پرداخته است. گذشته از او، دانشجویان، اساتید و برخی رسانه‌ها نیز همچنان از این اتفاق متاثرند.

دکنر حسن حسینی - استاد دانشگاه و جامعه‌شناس - در گفتگو با فرارو گفت: دو دیدگاه اجتماعی در رابطه با خودکشی وجود دارد؛ دیدگاه روان‌کاوانه و دیدگاه جامعه‌شناسانه. در دیدگاه جامعه‌شناسی همچنان پس از سال‌ها امیل دورکیم بهترین نتایج را در رابطه با خودکشی ارائه کرده است. به‌طورکلی خودکشی امری اجتماعی و تحت تاثیر عوامل محیطی و جمعی است و دلیل آن صرفا داشتن نوعی بیماری روانی نیست. بالا و پائین رفتن میزان خودکشی‌ها در یک جامعه، نشان‌دهنده تاثیر وضعیت اجتماعی بر روی آن است.

دکتر حسینی درباره انواع خودکشی توضیح داد: همبستگی شدید اجتماعی و همبستگی ضعیف اجتماعی هر دو منجر به خودکشی می‌شوند. در همبستگی شدید، خودکشی اشکال دیگرخواهانه به خود می‌گیرد. در همبستگی ضعیف نیز خودکشی خودخواهانه شکل می‌گیرد؛ شرایطی که در آن افراد ایزوله و منزوی شده‌اند. اما از این دو مورد که بگذریم، به خودکشی آنومیک یا بی‌نظم می‌رسیم؛ این نوع از خودکشی در پی بی‌هنجاری اجتماعی پیش می‌آید. برای مثال ورشکستگان اقتصادی و یا سیاسی به این دلیل ممکن است دست به خودکشی بزنند.

نرسیدن به ایده‌آل‌ها و خودکشی

این استاد دانشگاه درباره دلایل خودکشی اظهار کرد: در خودکشی آنومیک افراد دیگر در وضعیت پیشین قرار ندارند و شرایط به‌وجودآمده منجر می‌شود که دست به خودکشی بزنند. در این نوع از خودکشی افراد ایده‌آل‌هایی دارند که جلوی آن به نحوی گرفته شده‌است. برای مثال کسانی که خودکشی عاشقانه می‌کنند، دنیایی ایده‌آل برای خود ساخته بوده‌اند که به آن نرسیدند و یا کسانی که تصوری نسبت به زندگی زناشویی داشته‌اند و پس از رسیدن به آن متوجه می‌شوند که آنچیزی نبوده که فکر می‌کردند.

وی گفت: یکی از عوامل دیگر در خودکشی این است که افراد یک جامعه به امکانات زندگی روزمره دست پیدا نکنند. در جامعه‌ای که تعداد جوانان آن زیاد است، به‌تبع نیاز به شغل، امکانات و... در آن شکل می‌گیرد که اگر این نیاز رفع نشود، سرخوردگی‌ها و افسردگی‌ها می‌توانند منجر به خودکشی در برخی از افراد شوند. به این دلیل که تقسیم درستی میان منابع مختلف صورت نگرفته است. بهتر است در اینجا مثالی بزنیم؛ در جامعه ما به دلیل ممنوعیت‌های شدید دینی، محدودیت‌هایی در ارتباط میان دوجنس شکل می‌گیرد و جوانان که نیاز به امکانات و شرایطی برای برقراری ارتباط‌های میان جنسیتی دارند، هنگامی که این امکانات نباشد، سرخوردگی به سراغشان می‌رود.

عدالت اجتماعی کجاست؟
سیدحسن حسینی با اشاره به ضعیف‌بودن عدالت اجتماعی در جامعه گفت: به‌طور کلی ناکامی‌های اجتماعی و اقتصادی در جامعه منجر به خودکشی می‌شوند که ‌دلیلِ عدم برقراری عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی یعنی هرفردی سرمایه‌های فیزیکی، اقتصادی و... را بنابر تلاش به‌دست بیاورد. عدالت اجتماعی یعنی رانت‌خواری وجود نداشته باشد. هر عاملی که به این عدالت خدشه وارد کند، درنهایت سرخوردگی و خودکشی را منجر می‌شود.

وی تصریح کرد: در اینجا لازم است به دو نوع خودکشی اشاره کنیم؛ در اولی خودکشی به این معناست که فردی به صورتی ناگهانی خودش را از بین ببرد. در کنار این ما شکلی از خودکشی داریم که مرگ تدریجی است. برای مثال فردی که دچار اعتیاد می‌شود و به مرور به زندگی‌اش پایان می‌دهد. چنین مرگی نیز نوعی خودکشی در اثر ناکامی اجتماعی و تلاشی برای از بین بردن آن است.

این استاد دانشگاه با انتقاد از نظام دانشگاهی ایران در تحصیلات تکمیلی گفت: در حال حاضر یکی از به‌هم‌ریخته‌ترین اشکال دانشگاهی دنیا در کشور ما به وجود آمده است. در تحصیلات تکمیلی آکادمیک ما، درست از نادرست تشخیص داده نمی‌شود. افرادی هستند که با خرچ پول می‌توانند به دانشگاه آزاد بروند و مدرک بگیرند و افراد دیگری نیز بدون خرج پول و با سختی در دانشگاه‌های سراسری برای کسب مدرک تحصیلات تکمیلی تلاش کنند. اما در این میان ما با ایجاد سیستم‌های پولی در تحصیل روبرو هستیم؛ خیلی از افراد در دانشگاه‌های سراسری با خرج پول به مقالات و پایان‌نامه‌هایی دست پیدا می‌کنند که خودشان ننوشته‌اند.

این جامعه‌شناس با طرح مثالی در این رابطه توضیح داد: فردی را در نظر بگیرید که با سختی به دانشگاه راه پیدا کرده و خودش را به تحصیلات تکمیلی رسانده است. او در همه این سال‌ها مجبور بوده علاوه بر تحصیل، کار کند و خرج خانواده‌اش را بدهد. حال این فرد وقتی می‌بیند که فرد دیگری به‌راحتی و صرفا با خرج پول به همان جایگاهی می‌رسد که او، دچار سرخوردگی می‌شود و از خودش می‌پرسد پس چه فرقی بین مدرک دکترای من و دیگری وجود دارد؟

بی‌نظمی در نظام دانشگاهی ما
وی گفت: بنابراین نوعی بی‌نظمی اجتماعی وجود دارد که منجر به بی عدالتی اجتماعی شده است. وقتی ورود به دانشگاه بدون فیلتر خاصی آزاد باشد، خیلی از افراد، چه کسی که با علاقه و سختی آمده و چه کسی که با پول آمده و چه کسی که برای گذران وقتش آمده، در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و منجر به بی‌نظمی و بی‌عدالتی می‌شوند.

حسینی همچنین با اشاره به وضعیت برخی دانشجویان و با طرح مثالی گفت: مثال دیگری بزنم. چندشب پیش در کوی دانشگاه تحصن شد. دلیل این تحصن اجبار خوابگاه به برگشت دانشجویان قبل از ساعت 11 شب بود. خیلی از دانشجویان معترض می‌گفتند که مجبورند در کنار تحصیل کار کنند و نمی‌توانند زودتر از ساعتی به خوابگاه برگردند. در چنین شرایطی است که افراد زیادی احساس تبعیض می‌کنند.

دکتر حسیتی تصریح کرد: مجموع عوامل تبعیض‌آمیز و ناهنجارانه موجود در سیستم آموزشی می‌توانند به اقدام خودکشی منتهی شوند، کما اینکه بارها شاهدش بوده‌ایم.

این جامعه‌شناس با توصیف وضعیت مراکز مشاوره در دانشگاه‌ها گفت: در اینجا خوب است اشاره‌ای به مراکز مشاوره در دانشگاه‌ها داشته باشیم؛ نهایتِ کمک و همفکری با دانشجویان در این مراکز "حرف‌درمانی" است. برای مشاوره دادن باید سایر ظرفیت‌ها را نیز در نظر گرفت. بسیاری از دانشجویان مشکلات مالی دارند که باید با در اختیار داشتن امکانات مالی و رفاهی کمکشان کرد. نیاز ما در مشاوره‌های مراکز دانشگاهی به "همه‌جانبه‌درمانی" است و نه "حرف‌درمانی".

وی ادامه داد: یکی از مشکلات دیگر در سیستم آموزشی و تحصیلی ما، گسترش بی‌رویه افراد در تحصیلات تکمیلی است، درحالی که به نیازها، آینده و موقعیت اجتماعی آن‌ها توجهی نمی‌شود، که این بی‌توجهی می‌تواند انواع پیامدهای اجتماعی و سیاسی را داشته باشد.

عضو گروه آسیب‌های انجمن جامعه‌شناسی ایران گفت: استقبالی که در ایران برای ورود به مقاطع بالای تحصیلی می‌شود در سایر کشورهای توسعه‌یافته که به علم بها می‌دهند، دیده نمی‌شود. دلیل این امر قابل بررسی و این است که فضاهای قابل دسترس دیگری در جامعه وجود ندارند و تحصیلات تکمیلی در ابعاد بزرگی بهانه‌ای برای جوانان است تا بتوانند از بطالت گذر کنند. جوانانی که در این راه قدم می‌گذارند، پس از مدتی می‌بینند که با بالارفتن مدرک، موقعیت‌اشان تغییری نکرده و امکانات بیشتری عایدشان نشده است، درنتیجه دچار افسردگی می‌شوند.

دکتر حسینی در انتها گفت: ما باید به برنامه‌ریزی‌های کوتاه و بلندمدت جامعه بیشتر توجه کنیم. مشکلات ما بیش از همه به برنامه‌ریزی‌ها برمی‌گردد. باید امکانات سرزمین ملی و تحولات رخ‌داده در آن را در برنامه‌ریزی لحاظ کرد. مسئولان و برنامه‌ریزان ما همواره با مسائل و پدیده‌های اجتماعی به شکلی روزمره برخورد کرده‌اند. در حالی که این نگاه باید نگاهی پیش‌بینانه و آینده‌نگرانه باشد.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
این قرص سیانور رو چه جوری تهیه کرده؟هزار بار از قرص برنج و سایر روشهای خودکشی بهتر و مطمئن تره. تو بازار که نیست!!
ناشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
90 درصد کسانی که در این سالهای اخیر هیئت علمی شدند آدمهای بی لیاقتی هستند که جای افراد برتر را قبضه کردند با پارتی و پول .
الهه
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
خداوند را بسيار شاكرم كه بيش از يك دهه پيش از اين استادي فرهيخته توصيه اي به بنده نمود كه زندگيم را متحول كرد:
يك ليسانسيه داراي شغل و پولدار خيلي بهتر از يك دكتراي بيكار و بي پول است!
و اين چنين شد كه بنده بجاي ادامه تحصيل در مقطع فوق ليسانس به استخدام دولت درآمدم و دوستان بنده كه به ادامه تحصيل مشغول شدند و الان با مدرك دكتري براي يك شغل با نصف حقوق من التماس ميكنند.

افراد بايد شرايط- موقعيتها و تغييرات را به درستي تشخيص بدند كه اين برميگرده به هوش هيجاني آدمها.
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
من هم ارشد و هم کارشناسی رو از دوتا دانشگاه خوب گرفتم ولی به همه ی دانشگاههای شهرم که مراجعه کردم هیچ کدوم حتی یک کلاس هم برای تدریس به من نداند در حالیکه سراغ دارم کسانی که با مدرک ارشد از دانشگاه جواد آباد عضو هیئت علمی دانشگاه شدند! همه جا دنبال کار گشتم حتی کاریابی ها اسمم رو دادم ولی هنوز موفق به پیدا کردن کار نشدم خودم هم کوچکترین سرمایه ای ندارم . یکی دو جا هم که کاریابی برای کار معرفی کرد اصلا شرایط مناسبی برای خانوم ها نداشت تو این شرایط بیکاری شرکتهای خصوصی خیلی از زن ها سو استفاده می کنند منظورم سو استفاده غیر اخلاقیه ، دیگه نمی دونم چه کار کنم واقعا من هم بارها به فکر خودکشی افتادم ولی به خاطر آبروی خانواده ام فعلا منصرف شدم! دولت چرا کاری برای استخدام خانم ها در ادارات دولتی نمی کنه؟ من که در حال حاضر 33 سالمه و در خانواده ای بزرگ شدم که حجاب و حیا مهم بوده چه کار باید کنم؟
ناشناس
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
3 بار بانک قبول شدم یک بارم با رزومه رفتم مصاحبه بانک .(میشه 4 بار). ارشد دارم با معدل بالا . سابق کارم دارم . زبانمم خیلی خوبه..(منظور اینکه شرایط بدی ندارم)،همه مصاحبه ها رو رد شدم...چراشم نمیدونم.جالب اینجاست فقط خودم اینطور نیستم. دوستمم با من همین امتحانارو داده قبول شده و تو مصاحبه به اصلاح رد شده. مثل منم بسیارند .خوب معلومه روز به روز روحیمون چه شکلی میشه .احساس میکنم رو ترد میل هستم و فقط پا می زنم
ناشناس
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
دوست عزیز می تونم درکت کنم اما جز تاسف چیزی ندارم بگم خدا رو شکر که من و یه عده ازدوستانم که هیچگونه پارتی و آشنایی نداشتیم 21 سال پیش ازطریق کنکور رشته های نیمه متمرکز رو قبول شدیم که از ترم دو رفتیم سرکار والا ماهم مثل شما بودیم الان
همای رحمت
۲۳:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
مساله این است که برخی به شدت ثروت دارند و عده ای زیاد هیچی ندارند، برخی به شدت دزدی و غارت می کنند و برخی بیشتر حتی نمی توانند حق خودشان را بگیرند، برخی بدون هیچ صلاحیت علمی و اخلاقی نه تنها استخدام می شوند بلکه رئیس هم می شوند، وزیر هم می شوند، برخی هم با عالی ترین صلاحیت های علمی و اخلاقی حتی استخدام هم نمی شوند، خلاصه در یک جامعه قاطی پاتی یک عده ای طبیعتا باید قاط بزنند و خودشان را از مهلکه این جامعه بیمار نجات دهند و ...
عليرضا
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
خدا لعنت کنه موسسين دانشگاه ازاد و غير انتفاعى و پيام نور رو
هم دانشجويان خودشون رو بيچاره کردن هم دولتي ها رو
ناشناس
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
به قول همکار ما، بلند بگو مرگ بر آمریکا
ناشناس
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
خدا از سر وزیر علوم دولت قبل نگذره که دانشگاه رو نابود کرد در مرگ این دانشجویان هم شریک است
البته وزیر قبلی هم دست کمی از قبلی نداره
ناشناس
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
http://www.yjc.ir/fa/news/5130916/%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C
سیّد دلبر
۱۸:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
امام علی ع : بزرگترین گناه نا امیدی است :) اینا امید هم از همه ما گرفتن ....
ارشد دانشگاه تهران
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
در ایران باید با دیپلم استخدام شد و با دکتری بازنشسته .حقوقت را به دانشگاه آزاد بده و مدرک بگیر و بعد هم ارتقا .سایرین هم که نتوانسته اند وارد سیستم شوند هم پس از ارشد گرفتن و دانشجوی دکتری بودن افسردگی گرفته و خودکشی کنند .
بنظر من ضروری است مجلس قانونی تصویب کند که هیچ کارمندی بیش از یک مقطع نمیتواند ضمن کار تحصیل کند .البته اگر برخی نمایندگان اچازه تصویب بدهند !!!
نقوی
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
ممنون استاد! مخصوصاً به خاطر تذکرات دقیق شما در مورد مشاوره صوری یا «حرف درمانی»!
ناشناس
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
دکی جون گل گفتی، خیلی میخوامت ...
barbod
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
28 سالمه!ساله 84 کنکور دولتی در شاخه بهداشت و آزاد پزشکی قبول شدم پدرم بازنشسته ارتش که 8سال جبهه بوده!بدلیل ضعف مالی دولتی خوندم!الان 4 ساله برای رشته ما استخدامی نیومده کار ما هم فقط استخدام دولتیه!!!! درحالی که وزارت خانه ای که اسم بهداشت سر درش هست فقط به پزشکان و پرستارا بها میده!!!!!الان با مدرک فوق لیسانس بعد 4 سال دانشگاه مشهد استخدامی شرکتی گذاشته ماهی600 !!!!به کی دردمون و بگیم!!!در طرح تحول سلامت حقوق پزشک 14 میلیون شده! در صورتی که به کارمندان بهداشت 200 هزار تومان اضافه شده !با کارانه 6 میلیون به بالا یک پزشک در ماه چند جون میتونند سر زندگی برن با حقوق حتی 1میلیون!!!بی عدالتی تا کجاااااااااااااااا
روح الله
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
با سلام خدمت همگی شما عزیزان
من یکی از فامیلهای مرحوم دکتر حسین خجسته نیا هستم (پسر خاله)
برای ما خبر فوت ایشان بهت برانگیز بود ولی بدتر از آن شایعاتی در مورد خودکشی او بود
این شایعات هیچ پایه و اساسی نداره و فقط به دلیل اینکه این اتفاق در دانشکده و ناگهانی و بعد از خروج ایشان از اتاق مدیر گروه رخ داده گزینه خوبی برای جو سازی بوده.
او به دلیل ایست قلبی فوت کرده و توسط پزشک قانونی تایید شده
برای ما به قدر کافی این اتفاق ناراحت کننده هست لطفا با این شایعه پراکنی ها بدترش نکنین
سادات
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
بعدا معلوم میشه حقیقت چه بوده.
ناشناس
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
استاد محترم وقتی فرد حقیقی یا حقوقی دارای اختیار و توان اجرایی پیگیر قضیه نیست شما چرا وقتت را صرف پیگیری می کنید؟
Hendi
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
جلوی تمام شادی ها را گرفتند و تمامی مدیریت سازمانهای مختلف را دادند به دست افراد کم سواد و تهاجمی..فقط تنها راهی که گذاشتند برای دانشوجویان برتر فرار از کشور یا مرگ تدریجی میباشد
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
من یه پزشک اورژانسم
واقعا تازه به این نتایج رسیدین
واقعا چرا باید یه اتفاقی تو پایتخت بیافته تا قضیه رسانه ای بشه
سالها تو اورژانس با قرص برنج جوان و پیر خودکشی می کنهو جلوی چشممون تلف می شن بارها تذکر دادم که تو این شهر یه عطاری این قرص و به همه می فروشه زیر ساختها و مشکلات فرهنگی بی خیال این مسئله قابل حل سادرم حتی نمی خوان پیگیری کنن
بعدشم ما می شیم حاشیه دار چون گفتیم رسیدگی کنین که جوانها خودشون رو می کشن دکترام می شن مفت خور ادم کش
افسوس افسوس
چرا اینقدر دیر
اونوقت اگه یه خانوم یه ساپورت بپوشه تو کوچه پشتی پشتی بره گارد ویژه می ریزه رو سرش (البته دفاع از ساپورت نمی کنم)
بیخیال واسه چی اینهمه نوشتم به عنوان یک پزشک که عامل همه فسادها اختلاسها بی برنامگی ها و تمام مشکلات این جامعه هستم !!!!!!! قرار نیست که چاپ کنی که
ناشناس
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
من خودم فوق ليسانس مهندسي تو بهترين دانشگاه ايرانو دارم واقعا اگر با اين شرايط مجبورم كنن در ايران زندگي كنم خودكشي ميكنم! تنها اميدم براي زندگي رفتن از ايرانه، نميخوام حتي يك ساعت واسه اين كشور كه عامل بدبختي و تباهي جوونيم شده كار كنم!
ناشناس
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
درود بر دکتر حسینی که حرف دل من رو زد
ناشناس
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
سلام
ضمن تشکر از پیگیری استاد محترمی که این مقاله را نوشتند باید اعلام کنم که متاسفانه وزارت علوم به عنوان مسئول هدایت و برقرای نظم در دانشگاهها وظایف محوله را انجام نمی دهد . منظورم فرد خاصی نیست بلکه در واقع برنامه منسجمی برای حداکثر بهره وری از امکانات موجود وجود ندارد. می توان گفت اساتید قشر فرهیخته جامعه محسوب می شوند و بنابر این باید با وظایف شغلی خود آشنا باشند . آنچه که به عنوان یک دانشجوی دوره دکتری مورد انتظار من بود آشنایی اساتید با وظایفی از قبیل احترام به علم /احترام به شان دانشجو/احترام به وقت دانشجو و برقراری و اجرای نظمی بود یعنی در مواردی که همکارشان .خطایی انجام داد که امکان آسیب رساندن به ساحت علم و سرنوشت دانشجو باشد عکس العمل علمی مناسبی نشان دهد و حتی الامکان مانع از وقوع مشکلات شوند. حقیقتا به این نکته که در دنیا فقط 14 معصوم وجود داشته که اکنون تنها یکی از آنها بر روی این کره خاکی وجود دارد که مطمئنا ان فرد در میان هیچیک از اساتید دانشگاه یا مشاغل دیگر وجود ندارد نکته ای است که به آن آگاهی کامل دارم ولی متاسفانه جریان حاکم بر تحصیلات عالی کشور گویای این مطلب است که از آنجایی که دانشجو بودن شغل به حساب می آید و در آموزش عالی ما وزارت علوم حقوقی نمی پردازد باعث شده برای بالا بردن آمار افراد شاغل شاهد افزایش بی برنامه ظرفیت دانشگاهها باشیم.در این بین بسیاری از افراد فاقد شاخصهای لازم برای احراز درجات عالی مدارک تحصیلی به راحتی این مدارک را کسب می نمایند و متاسفانه با ارتباطهایی که دارند به مشاغل و بعضا مصادری می نشینند که شایستگی احراز آن را نداشته اند .بدیهی است عمرم بسیاری از جوانان وطن در این بین به هدر می رود و تازه این افراد می باید به مشاغلی بپردازند که هیچ ارتباطی با تخصص آنها ندارد و صد البته استعدادهایی که در این بین گاه به علت درگیری بین اساتید یا به علت توانمندی بالا مورد نهایت تهاجم و تضییع حق قرار می گیرند تا یا از خیر تحصیل بگذرند یا ترک وطن نمایند. در کمال تاسف در دوران تحصیل دکتری در رشته تحصیلی ام کمتر از 50 درصذ اساتید اهل مطالعه بودند و بدتر اینکه اکثر افرادی که کمی به استاندارد علمی لازم برای تدریس در این مقطع نزدیک بودند نیز در مقابل ضعف علمی همکارانشان به خود اجازه بی قانونی های دیگری را می دادند. وضعیت دردناک جایی خود را نشان می دهد که رقابتی بین دو استاد نسبتا با علم به روزتر وجود داشته باشد و یکی از آنها از محدود انسانیت دور باشد آنگاه شاهد نابودی سرنوشت دانشجو یا دانشجویانی خواهید بود که در این بین قربانی می شوند و سایر مسئولین تنها شاهد نابودی او خواهند بود زیرا این درگیری ها سبب حفظ آرامش و امنیت جماعت فاقد علم لازم برای تدریس می شود .جالب اینکه بسیاری از این افراد کم سواد سمتهای اجرایی دانشکده ها را بر عهده دارند و بدون رفع مشکل فقط با بیان اظهار تاسف سعی در نشان دادن وجهه ای انسانی برای خود هستند. جالبتر وقتی است که این افراد دربرابر اساتید نابودگر تازه حق را با این اساتید می دهند واین هنگام است که اظهار می نمایند قصدشان حفظ نظم دانشکده و حرمت جایگاه استاد است. واقعیت اینکه وزرات علوم هیچ ملاک مناسبی برای انتخاب اساتید از لحاظ معیارهای روان شناسی / علمی و ....... ندارد و بدون شناخت نیاز کشور در واقع فقط کارمندانی را استخدام می نماید که دارای مدرک لازم هستند که با توقعاتی بالا وارد شغل مقدسی می شوند که از هیچیک از مسئولیتهای خطیر آن آشنایی واقعی ندارند. در اینجا از معدود افراد عالم و عاملی که به درستی در جایگاهی خود قرار گرفته اند و به معنای واقعی از اساتیدی انسان و عالم و با اخلاق هستند تشکر می نمایم و دعا می کنم خداوند بر تعداد ایشان بیفزاید.
استاد دانشگاه
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
علت اصلی تبعیض است
مثلا دانشگاه علامه فروش وخدمات پس از فروش را یکجا ارایه میدهد بی کنکور وارد دوره دکتری میکند سپس به استادان میگویند به انها نمره بدهید که اگر ندهید یا اخراج یا باز نشسته مکنند واگر بدهید ترفیع میدهند سپس بورسیه میکنند وبعد هم هیت علمی وفقط یک شرط لازم است تا از تمام این خدمات وخدمات پس از فروش بهره مند شوید ان اینکه ادم های مخالفشان را معرفی کنید همین خوب توقع دارید کسانی که این رانت ها را مبینند وصدایشان هم نتواند در اید چه میکنند فقط یک نگاه بیاندازید به ورودیهای دکتری واعضای هیت علمی هشت ساله اخیر دانشگاه علامه البته دانشگاهای دیگر هم جبران میکنند مثلا فرزندان رییسً قبلی را بی کنکور وارد دکتری وسپس عضو هییت علمی میکنند مرگ بر بی عدالتی در سیستم علمی
اه
از دانشگاه اصفهان
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
من دانشجوی دکتری هستم بدون رانت دانشجوی دکتری شدم. اما در گروه آموزشی ما 2 نفر از دانشجویانی که بورسیه غیرقانونی هستند بعنوان مدرس حق التدریس مشغول شده اند اما گروه آموزشی به هیچ یک از دانشجویانی که بدون بورسیه غیرقانونی صرفا از طریق آزمون پذیرفته شده اند تدریس نمی دهد. من درد خجسته نیا را با پوست و استخوانم احساس می کنم.
ناشناس
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
به خدا اگه همه از داغ این بدبختیها بمیریم کمه
ناشناس
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
جامعه به چه فلاکتی افتاده که دانشجوی دوره دکترا خودکشی می کنه اون هم فرد بسیار با استعداد و نخبه
یه عمر تلاش کرد در راه علم آخرش به سیانوری قناعت کرد
نازنين
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
والله مردن با این اوضاع نعمت! ولی راهش خودکشی نیست لااقل اگر میخوایم بمیریم به خاطر وطن و برقراری عدالت در جامعه بمیریم خودکشی که دردی رو دوا نمیکنه
Hendi
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
وقتی تمام ازادی ها از مردم عادی گرفته میشود و دست خودی ها برای همه چیز باز هست نوعی احساس خفگی به انسان دست میده