فرارو- یک انسانشناس با اشاره به وضعیت پیچیده تراجنسیها در ایران گفت: وضعیتتراجنسیها در ایران با تناقضی عجیب روبروست. در حالی که شرع و قانون این افراد را کاملا پذیرفتهاند، عرف و فرهنگ و دیدگاههای رایج، هرکدام به نحوی سبب انزوا، مشکلات روانی و اجتماعی و در نهایت خودکشی این افراد میشوند.
دکتر پیمان متین در
گفتگو با فرارو گفت: لازم است در ابتدا یک اشتباه رایج را که در زبان و فهم ما از تراجنسیها و هموسکشوآلها رخ میدهد توضیح دهم. در ایران و در بسیاری جاها ما میبینیم که دو واژه هموسکشوآلیسم و تراجنسی با یکدیگر خِلط شدهاند. این موضوع باعث شده است که در مجموع نسبت به تراجنسیها ظلم شود.
وی ادامه داد: گرایشهای جنسی در هر جامعه به دو بخش عرف و خارج از عرف تقسیم میشود. که این تعاریف همگی به آن جامعه بستگی دارد. در تمام جوامع آن دسته از گرایشها عرف محسوب میشوند که باعث امتداد زندگی بشر بشوند. به همین دلیل، هر گرایش دیگری که خارج از این چارچوب باشد و به بنیان خانواده آسیب بزند، به آن توجه نخواهد شد.
در برخی نکات انسانمدارانه گفته شده است که بشر این حق را دارد که هویت ملی و ملیت خودش را تعیین کند و همچنین بتواند هویت جنسی خود را نیز انتخاب کند. اما بیان این نظریات حقوق بشری، لزوما به این معنا نیست که در جوامع نیز پذیرفته شوند.
پیمان متین در تعریف زنانگی و مردانگی توضیح داد: درکی که انسانها از بدنشان دارند، القائاتی است که از سمت بیولوژی، فرهنگ و دین به آنها میشود. تعریف ما از "زن" و یا "مرد" شدن به دو بخش فهم بیولوژیک و فهم فرهنگی برمیگردد. اما مسئله از جایی آغاز میشود که یک فرد به دلیل فشار اجتماعی از نظر روحی و روانی احساس سلامت در بیولوژیک زنانه و یا مردانه خود نکند و احساس کند متعلق به جنس دیگری است.
او در توضیح بحث جنس و جنسیت در ادامه گفت: بحث مهمی در اینجا وجود دارد و آن تعریف ما از جنس و جنسیت است؛ Sex و Gender دو واژه مهمی است که به فهم ما در درک واژههای موجود پیرامون ترنسکشوآلها کمک میکند.
این انسانشناس توضیخ داد: زمانی که ما از واژه Sex سخن میگوییم، زمانی است که تعریفی بیولوژیک از خودمان داریم؛ همه هورمونها و اندامهای جنسی درونی و بیرونی ما که به معنی "جنس" است. اما زمانی که ما از Gender و یا جنسیت سخن میگوییم، زمانی است که از هیجانات، احساسات و عواطفی که در خود احساس میکنیم و به ما احساس رضایت میدهد سخن میگوییم. وقتی کسی ظاهری مردانه دارد ولی احساسات و هیجاناتی زنانه، بر خلاف فیزیک و بیولوژیاش خود را احساس میکند، که این به معنای احساس Gender و یا جنسیت است. یک فرد در چنین حالتی میگوید جنسِ من مرد است و جنسیتم زن و برعکس. این افراد Trans Gender نام دارند.
او در رابطه با تفاوت در درک گرایشهای جنسی اظهار کرد: بسیاری از افراد این دسته از گرایشهای جنسی را با Homo Sexual ها یکی میدانند. در حالی که همجنسگرایی بحثی فرهنگی و اجتماعی است، در صورتی که Trans Sexual ها باید درمان شوند و نباید قربانی شوند. این یک واقعیت است که این افراد عذاب میکشند و باید بدن و حس آنها همسو شوند تا بتوانند وارد جامعه شوند. این افراد از کودکی منزوی هستند، اضطراب دارند، دچار خشونت و افسردگی میشوند و حتی بسیاری از آنها خودکشی میکنند. کمک علم پزشکی به این افراد این است که بتوانند به جامعه بازگردند.
متین تصریح کرد: سه دلیل عمدهای که چنین افرادی را ترغیب به تغییر جنسیت میکند، علل زیستشناختی، علل اجتماعی و فرهنگی و علل روانپزشکی. این افراد، برای درمان باید 6 ماه خودشان را متعلق به جنس بدنشان ندانند، رفتارهای جنس مخالف را از خودشان نشان دهند، الگوی زندگیاشان را به سمت جنس مخالف هدایت کنند و پیگیر برای عمل جراحی باشند. اگر این حالتها 6 ماه در کسی حفظ شود و از آن برنگردد به آن فرد Trans گفته میشود.
محدودیت در انتخاب هویت جنسیاین پزشک در رابطه با وضعیت تراجنسیها و تراجنسیتیها در ایران توضیح داد: در جامعه ما بسیاری از Trans ها به دلیل محدودیتهای اجتماعیای که دارند عمل جراحی انجام نمیدهند. جامعه و خانواده دو عامل بسیار مهمی هستند که این محدودیتها را به وجود میآورند. در صورتی که کسی که دچار اختلال هویت جنسی است باید به بهترین نحو و توسط جامعه کمک شود تا جراحی و هورمون تراپی انجام دهد و درمان شود.
دکتر متین در ادامه گفت: در کشور ما وضعیت تراجنسی (Trans Sexual) ها و تراجنسیتی (Trans Gender) ها بسیار پیچیده است. در خانواده ایرانی، به دلیل مسائل عرفی و فرهنگی، وقتی یک کودک موضوع جنسیت را درک میکند و میبینید با عرف متفاوت است، بسیار دچار مشکل میشود. این افراد عموما به انزواهایی شدید کشیده میشوند. فرض کنید شما یک دختر یا پسر باشید و یک روز که به منزل برمیگردید به پدر و مادرتان بگویید که شما دختر و یا پسر نیستید و فقط بدن شماست که اینگونه است. واکنشی که در این مواقع در برابر شما میشود یک واکنش بسیار بد است. ممکن است مورد تمسخر قرار بگیرید و یا از خیلی چیزها محروم شوید. خانواده شما در این حالت به شما میگویند که دچار توهم شدهاید و میتوانید یک مادر و یا یک پدر خوب شوید، پس بهتر است دست از این حرفها بردارید! همه این مسائل، باعث میشود که فرد نیازش را در خود پنهان کند و دچار مشکل شود.
این انسانشناس با اشاره به پیشرفتهای پزشکی ایران در این رابطه گفت: پیش از انقلاب و پیشتر از آن درکی نسبت به این افراد وجود نداشت. تحقیرهای اجتماعی بخشی از چیزی بود که این افراد با آن روبرو بودند. اما در حال حاضر قوانین در ایران پیشرو تر شدهاند و همینکه این افراد میتوانند عمل جراحی انجام دهند نکته مثبتی است. در ایران هم افراد تراجنسی و هم افراد تراجنسیتی میتوانند با تایید پزشکان عمل جراحی انجام و تغییر جنسیت دهند. منتها بحث به همینجا ختم نمیشود. فرد باید بتواند بعد از عمل در جامعه پذیرفته شود، که خیلی سخت است.
وی همچنین گفت: در کشور ما افراد تراجنسیتی، یعنی کسی که جنسش زن و یا مرد است و جنسیتش مرد یا زن، وضعیت بسیار سختتری دارند.
متین با انتقاد از ادبیاتی که در رابطه با این افراد در جامعه بهکار میرود اظهار کرد: گفتمان غالب در رابطه با این افراد، گفتمانی بد است. ادبیات بسیاری از پرستارانی که این افراد را قبل یا پس از عمل پرستاری میکنند و حتی قشر پزشکان و طبقات بالای اجتماعی، ادبیاتی ناصحیح است. "منحرف خواندن" این افراد از بدترین واکنشهایی است که در این گفتمان دیده میشود. همه اینها نشان از پذیرفته نشدن این افراد در جامعه دارد.
چه کسی مقصر است؟متین گفت: دولتها و رسانهها در برخورد با این افراد مقصر هستند. تحصیلکردهها و نخبگان باید به مردم آموزش دهند که در برخورد با این افراد چه برخورد و واکنشی باید از خود نشان دهند. اما متاسفانه نه در سیستم آموزشی ما و در سایر جاها آموزشی در این باره داده نمیشود.
پیمان متین در انتها و در پاسخ به این سئوال که چه باید کرد، گفت: بهترین و مهمترین اقدامی که در رابطه با این افراد باید انجام داد این است که آنها تماما حمایت شوند و مدام به جامعه در این رابطه اطلاعات لازم داده شود. من خوشحالم که اخیرا درباره این موضوع بحث و گفتگو نسبتا در حال افزایش است و امیدوارم که کمکم به گوشها برسد. نقش رسانهها در این میان بسیار تاثیرگذار است.
جامعه ایران این مسئله به عنوان یک موضوع عادی جا بیفته راه درازی موندی..این که گفته میشه در قبل که تکنیک های جراحی نبوده پس وضعیت این افراد چی بوده باید گفت..بله مثل خیلی چیز های دیگه که در قبل نبوده..برای خیلی از آدم ها تو او اون قدیما حق و حقوقی نبوده و اون ها فقط می سوختن و می ساختن اما از مشروعیت وجودشون چیزی کم نمی شده..مثل برده های سیاه پوست که تو جزیرۀ العرب جاهلیت و امریکای قرن نوزده اصلا آدم به حساب نمی اومدن ولی الان صاحب حق و حقوق شناخته میشن..یه زمانی تا صد سال پیش خانوم ها تو هیچ کشوری حق رای نداشتن اما الان دارند..پس وضعیت قدیم و وضعیت حیوانات رو نیاریم تو وضعیت جامعه نسبتا مدرن و جامعه انسانی تا یک مقایسه غیر منطقی بکنیم.آخه تا تقی به توقی میخوره میگن این وضعیت حتی تو حیوانات نیست..اولا خیلی چیز های انسان تو حیوان نیست انسانقدرت تفکر داره که حیوان نداره..در ضمن گونه هایی از حیوانات دو جنسی هستند مثل بعضی گونه های ماهی نر که در فصولی از سال تغییر جنسیت میدن و تخمک ریزی می کنند.. و این که جنسیت هر فرد به خودش مربوطه واون چیزی که مهمه نقش مثبت فرد در خونواده و اجتماعه..در اینجا به عنوان یک ترنس زن خیلی وقته جراحی کرده می خوام قدردانی وتشکرم رو نثار روح امام خمینی کنم که با فتوای تاریخی خودش..شان و شخصیت ما ترنس ها رو به خودمون بازگردوند
نمیشه توقع رفتار عادی داشت، همونطور که نباید رفتار بدی بشه، ولی باید توقع داشت اطرافیان یه قدم عقب بکشن. اون ها هم انسانن و نمیشه احساس اون ها رو نادیده گرفت.
اینها یکبار دنیا می ایند بدون اختیار گرفتار این نقص میشوند و تا اخر عمر زجر روحی و جسمی میکشند
واقعا زندگی خیلی بی حساب کتابه
اما حالا همینکه این هموطنان TS رو بر عکس همجنسگرایان انکار نمی کنیم باز جای شکرش باقیه. یه نظر من این دوستان رو باید همانگونه که هستند بپذیریم و اینقدر برای اونها نسخه نپیچیم. اونها آزاد هستند و طبق منشور حقوق بشر تا زمانیکه مخل آزادی دیگران نشدند ما حق نداریم اونها رو محدود کنیم. اونها هم مثل ما انسانند . حق دارند از حقوق انسانی برخوردار شوند.
وقتی دولتیان اجازه نمیدن که در اینخصوص حرفی زده بشه و مسائل برای مردم روشن بشه ، توضیحات شما نه تنها کفایت نمیکنه که بیشتر باعث سردرگمی افراد میشه
کاش کلینیکهای جنسی در همه شهرها احداث میشد تا افراد مشکل دار اعم از زن و مرد و دوجنسیها میتوانستن به راحتی مراجعه و درمان و از معضلات و مشکلات بعدی جلوگیری کنن
فساد در جامعه، مشکلات زناشویی، تعرض به نوامیس مردم، عدم درک مشکلات دوجنسیتی ها و بسیاری از مشکلات دیگر نتیجه سکوت و دستور به سکوت بعضی از دولتی هاست ، پس تا دیر نشده یک فکری برای همه ی مردم بکنید چرا که مشکلات جنسی معضل عمده زندگی خیلی از افراد جامعه است