مریم کردبچه معلم پایه سوم آموزشگاه فیضیه روستای ارمبویه است که جان یکی از دانشآموزانش را از مرگ نجات داد. حالا مریم کردبچه لقب معلم فداکار را دارد.
در حال تدریس بود که ناگهان با صدای جیغ یکی از دانشآموزان کلاس وحشتزده دستش را از روی تخته سیاه برداشت. صحنه هولناکی بود، دخترک کوچک از روی نیمکت کلاس روی زمین افتاده بود.
همکلاسیهایش وحشت کرده بودند و دختربچه با تشنج شدید چشمانش سیاهی رفت. نفس دخترک بند آمده بود و جدال با مرگ آغاز شد. معلم جوان بلافاصله مبصر کلاس را به دفتر مدیر مدرسه فرستاد تا هر چه سریعتر او را به بیمارستان برسانند. فرصتی نبود و بهنظر میرسید تا قبل از رسیدن پزشک باید خودش دست بهکار شود، به همین خاطر نزدیک شاگردش رفت، او را بغل کرد و برای نجات جانش تنفس مصنوعی داد.
صدای فریاد بچههای کلاس سوم معلمان دیگر را هم به کلاس آنها کشاند. خانم کردبچه در حال تنفس دادن به شاگردش بود که ناگهان دخترک واکنشهای حیاتی نشان داد. مریم کردبچه آموزگار پایه سوم آموزشگاه فیضیه روستای ارمبویه در رابطه با این فداکاری گفت: «در حال تدریس بودم که ناگهان جیغ کوتاه یکی از دانشآموزانم در کلاس پیچید. وقتی به طرف صدا برگشتم متوجه شدم یکی از شاگردانم که از اتباع خارجی، شهرستان پاکدشت بود، دچار تشنجی شدید شده است، او در حالی که میلرزید چشمانش سیاه شده بود. وحشت کرده بودم، همین چند دقیقه پیش بود که صدای خندههایش را شنیده بودم. ناگهان به خودم آمدم، حس کردم لحظهای غفلت، جان یک انسان بیگناه را خواهد گرفت. وقت تصمیمگیری نبود، باید تا قبل از رسیدن اورژانس دست به کار میشدم. به سمت میزش رفتم. محتویات معدهاش راه نفسش را بسته بود. به سرعت دهانش را پاک کردم و شروع به تنفس مصنوعی دادن به او کردم. در دو بار اول دخترک هیچ واکنشی نشان نداد اما ناگهان با سرفهای شدید، چشمانش را باز کرد و احساس کردم دوباره به زندگی بازگشته است.
گزارشها حاکی از آن است که مدیر و معاونان آموزشوپرورش شهرستان پاکدشت، با حضور در این آموزشگاه و در جمع فرهنگیان این واحد آموزشی، از معلم فداکار تقدیر کردند.
البته اینکه دست وپایش راگم نکرده قابل تقدیر است
فداکاری نه!
شجاعت، وظیفه شناسی، سرعت عمل، واکنش درست و ....ایشان بایستی مورد تقدیر قرارگیرد. ولی فداکاری از ایشان سرنزده.
چرا توجه نمی کنید. معنای کلمات رو نمی دانید یا فقط بی توجهی می کنید؟
آفرین به این معلم فداکار.