صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۸۹۰۸
با در اختیار داشتن بزرگترین مدرسه فوتبال جهان
همه می دانند که فوتبال چین واقعا رقت باراست. در حال حاضر در رده بندی فیفا چین در مقام ۱۰۳ و پائین تر از گینه استوایی قرار دارد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ - ۲۵ تير ۱۳۹۳
همه می دانند که فوتبال چین واقعا رقت باراست. در حال حاضر در رده بندی فیفا چین در مقام ۱۰۳ و پائین تر از گینه استوایی قرار دارد.

لیگ فوتبال این کشور چنان به فساد مالی و تبانی در مسابقات آلوده بود که حتی در یک مورد مربی یکی از تیم ها به بازیکنانش دستور می داد که در دقایق پایانی مسابقه به تیم خودشان گل بزنند.

اما ظاهرا تاسیس یک مدرسه جدید فوتبال به نام "اورگراند" (Evergrande) قرار است این وضعیت رقت بار را تغییر دهد. این مدرسه در حومه شهر گوانجو در جنوب شرقی چین قرار دارد.


کودکان در بزرگترین آموزشگاه فوتبال جهان که در شهر گوانجو چین قرار دارد.

این آموزشگاه و امکانات موجود در آن را می توان بلند پروازانه ترین طرح ورزشی که تاکنون ساخته شده قلمداد کرد.

برج و باروهای این ساختمان همچون یک قلعه قرون وسطایی سر به آسمان کشیده اند. فضای سبز منطقه آدم را به یاد مدارس خصوص قدیمی انگلستان می اندازد. اما امکانات ورزشی این آموزشگاه بی نظیرند، یک استخر شنای المپیک، میدانهای تنیس و ۴۲ زمین فوتبال که مسلما رشک بسیاری را برمی انگیزد.

در این آموزشگاه شبانه روزی با ظرفیت دو هزار و ۳۰۰ نفر، دانش آموزان در کلاسهای درس معمولی مثل هر مدرسه دیگری شرکت می کنند. ولی حداقل یک ساعت در روز هم فوتبال بازی می کنند. مربیان آنها گروهی از آموزگاران باشگاه رئال مادرید هستند.


علاوه بر تمرین و آموزش فوتبال این کودکان مثل هر مدرسه دیگری درس می خوانند.

این آموزشگاه و تمامی تاسیسات آن فقط طی یک سال و با هزینه ای حدود ۲۰۰ میلیون دلار ساخته شد و مغز متفکر این طرح صاحب بزرگترین باشگاه فوتبال چین یعنی اورگراند گوانجو است. در عین حال این مدرسه از حمایت سیاسی و دولتی نیز برخوردار است.

مدیر این آموزشگاه می گوید:"رئیس جمهور چین سه آرزو دارد، اولی راهیابی به رقابت‌های اصلی جام جهانی، دومی میزبانی این مسابقات و سومی هم کسب مقام قهرمانی جهان است."

به هنگام تمرین مربیان به زبان اسپانیایی فریاد می زنند و مترجم آن را برای بچه ها به زبان چینی برمی گرداند.

یکی از این مربیان به نام برونو مسکیتا که زمانی هم در تیمهای رئال مادرید و پورتو کار کرده به این طرح اعتقاد دارد. او معتقد است که این آموزشگاه اگر نه به دلایل دیگر صرفا به خاطر ابعاد وسیع آن می تواند کیفیت فوتبال در چین را ارتقا دهد.


پابلو آمو در مورد اهداف بلندپروازانه این آموزشگاه چندان مطمئن نیست.

برونو مسکیتا می افزاید: "شاید کشورهای دیگر چنین طرح دیوانه واری را لازم نداشته باشند. اما چین فاصله زیاد خود با فوتبال بین المللی را درک کرده و تصمیم گرفته اند که در این مورد سرمایه گذاری بزرگی بکند. ما نیروی انسانی لازم را اینجا داریم، مربیان خوبی داریم ، هدف های مشخصی داریم و می توانیم فوتبالیست های آینده چین و در نتیجه فوتبال چین را پرورش بدهیم."

پابلو آمو یکی دیگر از این مربیان و بازیکنان سابق باشگاههای اسپانیا نیز در مورد امکانات این آموزشگاه نظر مشابهی دارد ولی در موفقیت این طرح چندان مطمئن نیست.

او می گوید:" من در دوره ای که فوتبال بازی می کردم فوتبالیست های بسیار خوبی را دیدم که هیچگاه شانس این را پیدا نکردند که به فوتبال حرفه ای وارد شوند. بنابراین از تمام بچه هایی که اینجا هستند شاید تعداد کمی به فوتبال حرفه ای راه یابند. ولی ما باید سعی بکنیم علاقه آنها را به فوتبال جلب کرده و از طریق این ورزش به آنها شادی و نشاط بدهیم."


مربیان حرفه ای این کودکان را آموزش می دهند.

دقیقا مشکل چین در همین نکته نهفته است. با وجودیکه تماشای فوتبال طرفدار زیادی دارد اما تعداد بسیار اندکی از خردسالان و نوجوانان چینی از بازی کردن لذت می برند. گاهی اوقات در بین ساختمانهای مسکونی بلند می توان دید که چند نفر در یک زمین بسکتبال مشغول فوتبال بازی کردن هستند.

نکته اول این است که رشد سریع و دیوانه وار شهرها و ساختمان سازی تقریبا جایی برای بازی بچه ها باقی نگذاشته است. نکته بعدی فشار شدید برای موفقیت درسی در محیط های آموزشی است که در نتیجه آن کودکان فرصت زیادی برای ورزش و بازی ندارند.

    "عدم اشتیاق و یا مشارکت مردم عادی و به خصوص نوجوانان در فوتبال باعث شده که در کشوری با جمعیت یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر ۲۰ فوتبالیست خوب برای راهیابی به جام جهانی پیدا نشود"

به همین خاطر اکثر کسانی که در سنین کودکی فوتبال را شروع کردند در سن چهارده سالگی آن را رها می کنند. و بالاخره فشارهای حزب کمونیست را هم باید به این عوامل افزود که با شکل گیری هرگونه اجتماع و یا تشکلی چه ورزشی و چه فرهنگی خارج از کنترل خود مخالفت می کند.

یک زمانی یکی از مدیران یک لیگ فوتبال جوانان و غیر حرفه ای، که پس از مدتها تلاش و مذاکرات دشوار با مقامات دولتی به جریان افتاده بود، به من گفت که مقامات به او دستور داده اند در تابستان ۲۰۰۸ لیگ را تعطیل کند. دلیل آن این بود که مقامات دولتی در ماههای همزمان با مسابقات المپیک پکن هرگونه اجتماع و گردهمایی را یک خطر امنیتی می دانستند.

اگر همه این عوامل برای خشکاندن اشتیاق به فوتبال کافی نباشد باید عامل آلودگی شدید محیط زیست در مناطق روستایی و حومه شهرها را در نظر گرفت. عدم اشتیاق و یا مشارکت مردم عادی و به خصوص نوجوانان در این ورزش باعث شده که در کشوری با جمعیت یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر ۲۰ فوتبالیست خوب برای راهیابی به جام جهانی پیدا نشود.


برخی از منتقدان در مورد موفقیت این آموزشگاه برای تربیت فوتبالیست های حرفه ای تردید دارند.

اکثر ستاره های فوتبال امروز از مسی و رونالدو گرفته تا دیوید بکهام و یا رونالدوی برزیلی در دوران نوجوانی از امکانات و تجارب باشگاههای بزرگ و با سابقه برخوردار بودند. ولی دلیل راه یافتن آنها به این باشگاههای معروف این بود که در سنین پایین تر استعداد ویژه آنها در مسابقات فوتبال مدارس و یا محلات مشخص شده بود.

آموزشگاه فوتبال "اورگراند" در شهر گوانجو می خواهد مثل رئال مادرید و یا بارسلونا به یک کارخانه تولید فوتبالیست های برجسته بدل شود. برخی از این کودکان با دریافت بورسیه به این آموزشگاه می آیند ولی اکثریت آنها باید سالانه مبلغی حدود شش هزار دلار بپردازند که در مقایسه با دستمزد متوسط و یا درآمد متوسط خانواده ها در این کشور یک رقم نجومی است.

پدران هر چهار فوتبالیست مشهوری که از آنها یاد کردیم به هنگام تولد فرزندشان شغل های بسیار معمولی داشتند و در کارخانه و یا کارساختمانی مشغول به کار بودند.


با توجه به رشد سریع شهرها و ساختمان سازی گسترده در چین، فضای باز چندانی برای بازی فوتبال کودکان باقی نمانده است.

اما حتی اگر چین باشگاههای فوتبال محلی و یا یک لیگ کشوری خوبی داشت که فرزندان طبقات کم درآمد و معمولی می توانستند در آنجا رشد کرده و بدرخشند، بعید بود که پدران چنین خانواده هایی برای آموزش فوتبال فرزندان خود در آموزشگاه "اورگراند" حاضر می شدند سالانه شش هزار دلار بپردازند.

اما این آموزشگاه با قلدری از موفقیت خود در آینده صحبت می کند و این احساس به کودکان نیز منتقل شده است. در حاشیه زمینهای بازی پس از تمرین و مسابقه در هوای گرم و مرطوب شهر گوانجو، یک پسربچه ده ساله که عرق از پیشانی او می چکید به ما گفت که به آینده این آموزشگاه ایمان دارد.

او افزود: "الان چین تو فوتبال خیلی ضعیف است ولی وقتی که من بزرگ شدم می خواهم برای فوتبال چین افتخار کسب کنم و جام جهانی را ببرم."

رئیس این آموزشگاه نیز به این موفقیت اعتماد زیادی دارد و می گوید: "ماموریت این آموزشگاه تقویت فوتبال چین و تربیت ستاره های آینده است. آن مجسمه غول پیکر از جام جهانی که در ورودی آموزشگاه نصب شده نماد این ماموریت ماست."

منبع: بی بی سی
ارسال نظرات