«بیکاری زنان طی هشت سال گذشته و در طول دولتهای نهم و دهم دو برابر شده است.
نرخ اشتغال کارگران زن نسبت به کل آمار کارگران در سالهای اخیر از 15 تا 17درصد در نوسان است؛ آماری که در عین افزایش ورود زنان به بازار کار، تغییر نکرده است.»
حسین محجوب، دبیرکل خانه کارگر، با اعلام این خبر میگوید: «خانه کارگر مرجع رسمی اعلام نرخ اشتغال و بیکاری نیست؛ اما بیکاری، بهخصوص درباره زنان، افزایش یافته است و آمار رسمی مرکز آمار میگوید بیکاری زنان در سالهای اخیر دو برابر شده است.»
حسن صادقی، معاون دبیرکل خانهکارگر، درباره اعلام نشدن آمارهای رسمی در زمینه بیکاری زنان و وضعیت اشتغال آنها میگوید: «دولت فعلی نسبت به سایر دولتها پنهانکار است و این موضوع سبب شده تا گروههای اجتماعی روابط کار نتوانند آمار دقیقی از نرخ بیکاری و دستهبندی آن به دست آورند.»
وی ادامه میدهد: «اما بهطور کلی شرایط کار به سمت کارهای سخت و افزایش ساعات کار سوق یافته، میزان اخراج زنان افزایش یافته و قدرت جذب مردان بیشتر شده است.»
صادقی تاکید میکند: «اینها همه سبب شده تا استثمار کارگران زن افزایش یابد و حتی در کارگاههای کوچک مشاهده میشود که کارگران زن، کار مشخص و تعریفشدهای ندارند و از شاگردپادویی تا دگمهزنی و دوخت و... را انجام میدهند و این شرایط، بهرهبرداری و سوءاستفاده از کارگران زن نسبت به مردان را افزایش داده است.»
اینها همه در حالی است که در سالهای اخیر احمدینژاد وعدههای مختلفی در حمایت از زنان شاغل داده است.
حالا گوش زنان از وعدههای احمدینژاد پر شده است؛ از وعده افزایش مرخصی تا نیمه وقت شدن کار و غیره. وعدههایی که نهتنها برای آنها نان نشده، بلکه دودش به چشم آنها رفته است.
بدبینی و کمتمایلی کارفرمایان کارگاههای مشمول قانون کار نسبت به استخدام زنان، در اولویتهای بعدی قرارگرفتن زنان در استخدامها نسبت به مردان و در عوض آن، در اولویت اخراجها و تعدیلها قرار گفتن، تبعات این وعدههای ریاستجمهوری برای زنان بوده است؛ آن هم در شرایط تعطیلی پرتعداد کارگاهها.
پروین محمدی، عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران، نیز دراینباره میگوید: «درست است که آمار رسمی از دوبرابرشدن آمار بیکاری کارگران زن حکایت میکند، اما این موضوع سبب شده است که کارگران اخراجشده به سمت کارگاههای زیر پنج نفر و کارگاههایی سوق یابند که از شمول قانون کار خارج است؛ ساعاتهای طولانی کار را متحمل شوند و وضعیت معیشتی خانوادههای فرودست و اعتیاد و اقتصاد بحرانی موجب شده زنان بیشتری سرپرست خانوار شده یا وارد بازار کار شوند.»
وی در ادامه تاکید میکند: «شرایط فعلی باعث سوءاستفاده کارفرمایان از زنان شده است و در حال حاضر 70درصد زنان کارگر در شرایط نامساعدی مشغول به کار هستند و این موضوع شامل زنان تحصیلکرده شاغل در بیمارستانها، معلمان حقالتدریس و ساعتی مراکز آموزشی هم میشود و حتی دختران لیسانسه با ساعتی 1500تومان مزد، تدریس و بدون بهرهمندی از بیمه مشغول به کار هستند.»
محمدی در ادامه میگوید: «بسیاری از تولیدیهای لباس دارای چنین شرایطی هستند و بهراحتی از زیر بار قانون کار شانه خالی میکنند.» به گفته این عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران میانگین حقوق این کارگران 200 تا 250هزارتومان و ساعات کاری آنها بیش از 10 ساعت است و حتی در برخی از این کارگاهها کارفرما میزان تولید را ملاک خروج روزانه کارگران قرار میدهد.