صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۸۰۵۶
چهارمین جلسه دادگاه کهریزک هم با حاشیه هایی همراه بود.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۴ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۲
چهارمین جلسه دادگاه کهریزک هم با حاشیه هایی همراه بود.

سکوت طرفین دادگاه پس از محاکمه، انتظار مادری برای گفتن یک جمله به مرتضوی، ناپدید شدن حیدری فر پس از دادگاه و جذابیت کار خبرنگاران برای توریست های خارجی از مهمترین حاشیه های این دادگاه بود. امروز هم شاکیان و متهمان از دو در جداگانه وارد دادگاه شدند. اولیای دم و وکلای آنها از اصلی و متهمان از پشتی وارد شدند.

* حیدری فر مثل سه جلسه قبلی زودتر از دادستان سابق در محوطه دادگاه حاضر شد . او با دیدن خبرنگاران در جمع آنها حاضر شد و به سووال های آنها پاسخ داد.

* سعید مرتضوی هم با اسکورت همیشگی خود به محل برگزاری دادگاه آمد. او در این جلسه قبل و بعد از محاکمه حاضر به مصاحبه نشد.

* وقتی در پایان محاکمه خبرنگاران از مرتضوی خواستند مصاحبه کند او فقط از فاصله ای دور دستی تکان داد و سوار ماشین شد.

* به دلیل غیرعلنی بودن دادگاه خبرنگاران 150 دقیقه در مقابل در دادگاه که مقابل کاخ گلستان است منتظر بودند. تجمع خبرنگاران در مقابل دادگاه باعث تعجب توریست های خارجی شده و درباره علت آن سوال می کردند.

* زن میانسال نیز از صبح در مقابل در دادگاه منتظر ایستاده بود تا یک جمله را به دادستان سابق بگوید. او در جمع خبرنگاران گفت: دخترم را در آمریکا کشتند. برای پیگیری پرونده اش چند بار به دادسرا رفتم. اینقدر به آنجا رفت و آمد داشتم که یک روز مرتضوی مرا به سخره گرفت و گفت : امروز کارت ورود زده ای؟ امروز اینجا آمدم تا وقتی از دادگاه می آید به او بگویم کارت ورود و خروجت را زده ای؟ این مادر هنگام خروج مرتضوی از محوطه دادگاه خود را به ماشین دادستان سابق رساند و با صدای بلند گفت: بالاخره تو هم کارت زدی؟



* پس از جلسه دادگاه حیدری فر به از دید خبرنگاران ناپدید شد و معلوم نشد چطور محل دادگاه را ترک کرد.

*
زمانی که روح الامینی در جمع خبرنگاران حاضر شد، پدر کامرانی به او اعتراض کرد و گفت: قرار بود کسی درباره دادگاه حرف نزد.

منبع: فرادید
ارسال نظرات
جهان
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
قربون خدا برم تو اوج شلوغي تو دنياي پر از ظلم و بي عدالتي باز هم به نداي قلبي يك مادر گوش مي دهد مثال زان روز حذر كن كه ورق برگردد را كماكان معتبر نگه داشته
خدايا شكرت اگر زنده مانديم رسوايي و جزاي ظالمين به مردم و مملكت را هم مي بينيم
ناشناس
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
در اين درگه كه گه گه كه كه و كه كه شود ناگه
مشو مغرور به امروزت كه از فردا نه اي آگه
ناشناس
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
ظلم پایدار نیست.
ناشناس
۰۹:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
ایکاش باشیم وکارت زدن همه کسانی را که ظلم کردند وبه بی پناهی مظلوم خندیدند ببینیم!
انسان
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
قابل توجه دیگران
حسین
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
آمید وارم درس عبرتی باشه برای دیگر ظالمان
محمد
۲۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
هاهاهاها
ناشناس
۲۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
آخ دلم خنك شد از اينكه يه مادر دلشكسته اي چنين روزي رو ميبينه...يه كمي دردش تسكين پيدا ميكنه
alireza
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
هر کسی روزی تقاص کارهایش را پس میدهد!چه این دنیا-چه اون دنیا!
روح الله
۲۳:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
خدایا فقط ازت یه مقدار عمر میخوام که روزی که به مجازات می رسه رو ببینم...خدایا
ناشناس
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
درود به این شیر زن........(کار دنیا رو ببین)
ناشناس
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
دخترش رو تو آمریکا کشتند اومد داگستری ایران شکایت کنه؟! ما خیلی رابطمون با آمریکا خوبه؟! چه توقعاتی دارند این خلق الله!
ناشناس
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
روزگار است انكه گه عزت دهد گه خوار دارد چرخ بازيگر از اين بازيچه ها بسيار دارد.
رها
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
میرسه آن روزی که همه چی از پرده برون افتد و عیان شود به همه ... رنجاندن مردم در درگاه خداوند بخشش نداره مرتضوی ّّّّ
ناشناس
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
خدایا ظالمین را رسوا کن و به سزای عملشان برسان!
سيد
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
دنيا دار مكافات است.

خدايا مرا ياري كن تا قبل از اينكه در مورد راه رفتن كسي قضاوت كنم قدري با كفش هايش راه بروم.
اصغر
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
سيد منو كشتي با اين جمله !!
روزگار
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر, دیدی که چگونه گور بهرام گرفت ...
ناشناس
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
بالاخره تو هم کارت زدی؟

همه یه روز کارت میزنن واون روز چقدر دیدنیه خدا قربونت برم
ایرانی
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات که واجب شد طبیعت را مکافات
غولو رمرم
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
هزار لایک و درود به این مادر دلسوخته
خالدآباد شهر من
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
مغرور مشو به خود که داری ورقی
وان روز حذر کن که ورق برگردد