فريد زكريا: مخالفان نامزدي چاك هگل براي سمت وزير دفاع امريكا، ادعا ميكنند كه وي خارج از جريان اصلي در مورد ديدگاههايش درخصوص اسراييل قرار دارد. مواضع سياسي واقعي هگل اين نكته را انعكاس نميدهد. در بسياري از موارد، وي بيشتر مانند شيمون پرز، رييسرژيم اسراييل است كه در مصاحبه اخير با نيويوركتايمز از اينكه اسراييل به اندازه كافي براي صلح تلاش نكرده، ابراز تاسف كرد.
برخي از ديدگاههاي هگل درباره اسراييل نامربوط است اما جايي كه به نظر ميرسد هگل خارج از جريان اصلي قرار دارد، ايران است؛ رويكردي كه ميتواند حتي مطلوب نيز باشد، چرا كه واشنگتن به واقع به تفكري جديد درباره اين موضوع نياز دارد. در سال 2013، احتمالا در چند ماه آينده، باراك اوباما با بحران ايران مواجه خواهد شد. او به طور مطلق، همزيستي با ايران مجهز به سلاح هستهيي را مطابق با سياستي به شيوه دوران جنگ سرد، منتفي اعلام كرده است. دولت اوباما بايد يك راهكار مذاكرهيي پيدا كند.
اين به معني استفاده از هويج و چماق يا آن طور كه كارشناسان ميگويند، ديپلماسي اجباري است، تا از طريق آن توافقي بين واشنگتن و تهران حاصل شود كه بتوانند با آن كنار بيايند. اين در حالي است كه رابرت جويس، استاد دانشگاه كلومبيا در تازهترين مقاله خود در فارن افرز، اين نكته را خاطرنشان كرده كه ديپلماسي اجباري امريكا هيچگاه كارآمد نبوده است. در پاناما (1989)، عراق (1990)، صربستان (1998)، افغانستان (2001) و عراق (2003)، واشنگتن از فشار و تحريم و تهديد به استفاده از گزينه نظامي براي مجاب كردن رهبران اين كشورها به تغيير رفتار استفاده كرد. اما هيچكدام از اين روشها موثر واقع نشد و امريكا ناچار شد تهديد خود را عملي كرده و دست به حمله بزند.
جويس ميگويد، اگر دولت اوباما ميخواهد اينبار موفق شود، بايد بازي خود را داشته باشد و يك رويكرد هوشمندانه و جدي و غيرمعمول در مذاكرات برگزيند. كارآمد كردن ديپلماسي اجباري به تركيبي از تهديد و تعهدها نياز دارد. درباره مساله ايران، دولت تاكنون بارها به وضوح و روشني تهديد كرده است. به گفته جويس، تهديد در شرايطي ميتواند معتبر باشد كه تل آويو به ابراز ترديد علني درباره توانايي امريكا براي حل مساله خاتمه داده و به جاي آن نشان دهد كه اعتقاد دارد امريكا در اهداف خود جدي است. اما در حالي كه چماقها يا همان مجازاتها به تناوب نشان داده ميشوند، جاي هويجها يا همان مشوقها خالي است. امريكا در مورد اينكه براي افكار عمومي ايالات متحده و جهان تشريح كند يك توافق قابل قبول چيست، موفق نبوده است.
همچنين واشنگتن قادر نبوده نشان دهد در صورت موافقت تهران به توافق مورد نظر، چه اقدامي انجام خواهد داد. آيا تحريمها برداشته خواهند شد؟ كدام يك از تحريمها؟ آيا امريكا تلاش براي تغيير رژيم را متوقف خواهد كرد؟ آيا واشنگتن در جهت عاديسازي روابط با ايران گام برميدارد؟ رضا مرعشي، مقام سابق وزارت خارجه در مقالهيي به اشتباهها و فرصتهاي از دست رفته امريكا در مذاكره با ايران اشاره ميكند. وي در اين مقاله مينويسد، دستكم در دو مورد ايرانيان با پارامترهاي امريكا موافقت كردند، اما واشنگتن جايگاه هدفها را تغيير داد. در راه دستيابي به توافق با ايران، موانع زيادي وجود دارد. بسياري از مقامات عاليرتبه ايراني در اظهارنظرهاي علني خود از اعمال تحريمها ابراز رضايت كرده و آنها را مفيد ميدانند.
اين دسته از مقامات انگيزهيي براي توافق با امريكا ندارند. اما در مقابل برخي ديگر از مقامات به پيامدهاي تحريمها اشاره ميكنند. در اين بين واشنگتن از ايران ميخواهد غنيسازي را در سطح 5/3 درصد محدود كند. اين درخواست امريكا زماني معني پيدا ميكند كه واشنگتن در مقابل آنچه از ايران ميخواهد پيشنهادهاي مناسبي ارائه كند. همچنين موانع واقعي در توافق مذاكرهيي در واشنگتن وجود دارد و اين همان جايي است كه هگل ميتواند يك تفاوت ايجاد كند. او ميتواند به صداهاي درون حكومت اوباما ملحق شد كه به نفع توافقي با ايران سخن ميگويند كه مزايايي براي تهران در مقابل اثبات صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهيي اين كشور به همراه دارد.
مرجع: اعتماد