کیهان نوشت: بخشی از دلیل هجوم مدعیان اصلاحات در پیشثبتنام انتخابات به این موضوع برمیگردد که آنها قصد دارند از سبد ردصلاحیت شورای نگهبان، ماهی بیشتری برای اعتراض و هجمه علیه این نهاد صید کنند. تاکتیکی که در انتخاباتهای پیشین نیز آن را اجرا نمودهاند.
بررسی آخرین تحرکات رسانهای مرتبط با انتخابات
در کنار راهبرد عملیات روانی، اصولگرایان همواره از تیغه تیز رد صلاحیتها هم برای پیروزی در انتخابات بهره میبردند. اینبار هم با نزدیک شدن به انتخابات سال ۹۲، ساختارهای رسانهای اصولگرا، دست به کار شدهاند تا با استفاده از اخبار کذب و دروغ در خصوص چهرههای اصلاحطلب به زعم خود فضای انتخابات را به نفع خود ساماندهی کنند!
تاکنون اصلاحطلبان در انتخاباتهای مختلف بیش از اینکه کنش داشته باشند، واکنش داشتهاند. آنها منتظر نشستهاند تا ببینند چند نفر از تیغ نظارتهای تنگنظرانه سر سالم به در میبرند و بعد در خصوص معرفی یا عدم معرفی کاندیدا تصمیم بگیرند. به دیگر سخن، اصلاحطلبان در عمل نشستهاند تا شورای نگهبان برای آنها تصمیم بگیرد که چه کسی کاندیدای آنها باشد. گویی خود ما نیز در زمین بازیای که شورای نگهبان برایمان تعریف کرده است، در ضمیر خود پذیرفتهایم که نیروهای ما اشکالاتی دارند یا صلاحیت کاندیداتوری ندارند.
رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در ادامه با اشاره به رویکرد شورای ائتلاف در انتخابات پیش رو گفت: ما نگاه مان این است که بهترین ها و مناسب ترین افراد را شناسایی کنیم و به مردم معرفی کنیم و از مردم بخواهیم به آن ها رای بدهند و مردم هم آزاداند و خودشان تصمیم می گیرند.
الزامات انتخابات مطلوب
گرامیمقدم با اشاره به اینکه حاکمیت برای بهبود زمینههای مشارکت باید زمینه آشتی ملی را فراهم سازد، بهبود سیاست خارجی، مذاکره مستقیم با امریکا و بازگشت به اقتصاد جهانی را ضرورتهای اصلاحی میداند که حاکمیت باید به آن توجه کند، اما هنوز توجهی به آن نشده است.
سخنگوی جبهه اصلاحات در گفتگو با فرارو پاسخ می دهد
فرمانداران و استانداران مکلف شده اند، از اعضای هیئت نظارت در شورای تامین در موضوعاتی که به انتخابات برمیگردد، دعوت کنند. یعنی در شرایطی که همیشه روال اینگونه تعریف میشد که نظارت باید ناظر بر برگزاری انتخابات باشد، این روزها نظارت از شروع انتخابات تا مسائل امنیتی و مسائل اجرایی را پوشش میدهد. کار به جایی رسیده است که حتی اگر یک کاندیدا رای بیاورد، بعدها و پیش از اعتبارنامه، شورای نگهبان میتواند صلاحیت وی را رد کند.
مثلث آنلاین نوشت: برخی از گروههای اصلاحطلب مانند حزب کارگزاران سازندگی، حزب مردمسالاری و حزب ندای ایرانیان همواره گفتهاند که بهترین راه اصلاحطلبان، شرکت در انتخابات است و نباید برای این منظور شرط و شروطی برای حاکمیت گذاشت. دسته دوم با محوریت حزب اتحاد ملت و نظرات سعید حجاریان، اما میخواهند اصلاحطلبان به سمت تحریم انتخابات و احیانا اپوزیسیونشدن و حتی عبور از نظام حرکت کنند.
روزنامه جوان نوشت: ناگفته پیداست بازی تمامیتخواهانه «همه یا هیچ» اصلاحطلبان تندرو مهمترین مانع آنها برای کنش سیاسی قانونمند است. نمیشود فقط بخواهی از منافع یک محیط بهره ببری و به قوانین آن پایبند نباشی. تا زمانی که عقلای این جریان بازاندیشی نکنند و نخواهند روش کار خود را در رقابت سیاسی اصلاح کنند، بازگشت آنها به چرخه قدرت دور از انتظار است.
این رویکرد رسانهای دستاندرکاران فتنه قبل از هر چیز نشانگر یک واقعیت مهم است و آن ورشکستی و تهیدستی سران طیف متبوعشان پس از ارتکاب خیانتهای پیاپی است وگرنه دلیلی ندارد که یک جریان سیاسی حضور افراد متفاوت در مراسم تشییع یک شخصیت را حمل بر همنشینی تدبیرگران و کنار گذاشتن رقابت و درپیش گرفتن رفاقت (؟!) تعبیر کنند.
حدادی اظهار کرد: موضوع صلاحیت خانم منصوری در آخرین جلسه کمیسیون ماده ۱۰ احزاب بررسی شد و به جهت محکومیت قضایی وی، صلاحیت ایشان مردود اعلام شد و بنابراین انتخاب وی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات خلاف قانون است.
مادامی که وضعیت ناهمگون گفتمانی حاکم است نمیتوان انتظار داشت اصلاحطلبان در پیش از بزنگاههایی نظیر انتخابات برنامههای مدون سیاستی خود را تدوین و با اتکاء بر آن بهدنبال کسب اکثریت بروند.
رسالت نوشت: اصلاحطلبان گرفتار بحران گفتمانی، اندیشگی، بیآیندگی و کارآمدی هستند. این بحرانها آنها را به ورشکستگی سیاسی رسانده است. لاتبازی سیاسی حجاریان و تاجزاده مبنی بر شروط شرکت در انتخابات، یک شارلاتانبازی برای سرپوش گذاشتن روی بربادرفتن سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است!
بررسی نقش و جایگاه خانه احزاب در پی برگزاری نشست فصلی آن
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: تقریباً احزاب را از کارکرد اصلی خود تهی کردهاند. پوستهای از احزاب آن هم برای خالی نبودن عریضه باقی است. حوادث سالهای گذشته باعث شده که بخشی از جامعه از مؤثر بودن نهادهای واسطه برای تحقق خواستههایش ناامید شود. دلیل اصلی آن هم از کار افتادن این نهادهای واسطه و احزاب و میانهروها بوده است.
کسی که دستش خالی است، چرا اینقدر اشتلم میخواند؟ اگر میخواهید وارد مجلس شوید، باید متواضعانه بگویید که چه برنامهای دارید و به مردم بگویید که چه میخواهید بکنید. مجلس ششم، برای اصلاحطلبان یک مجلس نمونه است. غیر از ناسزا گفتن، غیر از تحصن، غیر از استعفا، از این مجلس یک کار درست و حسابی در جهت ایفای وظایف قانونی ندیدیم.
برخی جوری رفتار میکنند که گویی منتظرند تمامیت خواهان، بروند در اتاقشان و در را ببندند و به کارهایشان فکر کنند تا متنبه شوند. بعد با رخی شرمگین و گردنی کج، سراغ اصلاحطلبان بیایند و بابت کارهایی که کردهاند عذرخواهی کنند و از ایشان بخواهند که پشت فرمان قدرت بنشینند. نمیشود در عرصه سیاست خارجی، دعوت به رئالیسم و عملگرایی کرد و در عرصه داخلی این اندازه رمانتیک تحلیل کرد.
دبیرکل جبهه ایثارگران گفت: من برانداز هستم؟ من در پی اقدام علیه امنیت ملی هستم؟ من دنبال تبلیغ علیه نظام هستم؟ با چه مستند و براساس کدام قانون و ادله چنین موضوعی را مطرح میکنید؟ دادگاه علنی برگزار کنید و با حضور هیأت منصفه سند ارائه دهید و مشخص کنید ما خائن هستیم؛ آن موقع بار از روی دوش حکومت برداشته میشود و مردم خدمت ما میرسند.
روزنامه جوان نوشت: ایشان (عبدی) معموماً از اینکه دولت و حکومت برنامهای برای شادی دستهجمعی مردم ندارند، شاکیاند و اگر دستبرقضا یک چنین شادی و شعفی جور شد، یاد دستاوردهای علم جامعهشناسی میافتند تا آن را تخطئه کنند.
سخنگوی جبهه اصلاحات برخی میگویند اصلاحطلبان انتخابات را تحریم کردند، اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نکردند. اتفاقا یکی از مسیرهایی که برای احقاق حقوق مردم و اصلاح این روند، میتواند موثر باشد صندوق رأی است. ولی در زمانی که ما کاندیدایی نداریم و به ما اجازه شرکت نمیدهند؛ در جمهوری اسلامی که احزاب اصلا جایگاهی ندارند، چه تصمیمی بگیریم؟
با نزدیک شدن به انتخابات اسفند تهدیدها و توجیهها بالا گرفته است.
انتقاد از اصلاحطلبان ذاتی و ناظر به رویکردهای اصلیشان نیست و به نظر میرسد همچنان هسته اصلی پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان دچار ریزش قابل ملاحظه نشده است. بنابراین ظرفیتهای داخلی همچنان محل اعتنای مردمند و کسی که میتواند این ظرفیتها را بالفعل کند و شعار بنیانبرانداز تمام شدن ماجرا را بلاوجه سازد خود حاکمیت است.