یک عکس یک روایت: صادق امانی، چهرهای کمترشناختهشده در قلب انقلاب

در میان چهرههای گمنام اما تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران، نام صادق امانی بیش از آنکه در حافظه عمومی شناخته شده باشد، در لایههای پنهان مبارزات پیش از انقلاب جا خوش کرده است؛ مردی برخاسته از دل بازار تهران که از حلقه یاران نواب صفوی به صف مؤتلفه اسلامی رسید و با طراحی عملیات ترور حسنعلی منصور، مسیرش را از فعالیتهای فرهنگی به کنش انقلابی کشاند. اعدامی سحرگاهی در پادگان حشمتیه، پایان مردی بود که بهزعم خود میخواست با «انفجار» افکار عمومی، رژیم را به لرزه درآورد. این روایت، نگاهی دارد به زندگی، باورها و مرگی که هنوز بازخوانیاش پرسشبرانگیز است.
فرارو- در واپسین روزهای زمستان 1309 شمسی، در محله کهن پاچنار تهران، کودکی به دنیا آمد که بعدها نامش در تاریخ انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از پیشگامان به شمار رفت: صادق امانی. پدرش، حاجشیخ احمد، از علما و بازاریان دیندار تهران بود که در دوره رضاشاه از لباس روحانیت خلع شد.
به گزارش فرارو، صادق امانی، کودکیاش را در سایه همین پدر گذراند. در سال 1323، پس از پایان دوره دبستان، پا به بازار نهاد و در کلاسهای شبانه درس شرکت کرد؛ جایی که با چهرههایی چون مهدی عراقی، محمدصادق اسلامی و حسین رحمانی آشنا شد؛ دوستیهایی که بعدها در مبارزات سرنوشتساز امتداد یافت.
از سال 1327، امانی تحصیل در حوزه را آغاز کرد. در جریان نهضت ملی نفت، همزمان با تحصیل علوم دینی، پای در میدان سیاست نهاد و به حلقه یاران نواب صفوی و گروه فداییان اسلام پیوست. برای انسجامبخشی به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، با همراهی جمعی از دوستان خود، گروهی موسوم به «شیعیان» تشکیل داد. هدف این جمع، تحقق جامعهای مبتنی بر آموزههای اصیل تشیع بود. امانی، بهعنوان مسئول رهبری گروه، اداره نشستهای فکری، حوزههای آموزش و حتی اردوهای تربیتی جوانان را بر عهده داشت.
با گذشت زمان، او از گروه اولیه کناره گرفت و فعالیتهایش را به مسجد شیخعلی در بازار تهران منتقل کرد. انتشار اعلامیهها و آموزش نیروهای جوان در دستور کار او قرار گرفت؛ دورانی که از 1339 به بعد، بیشتر رنگ تربیتی داشت تا کنش سیاسی.
اما پس از حادثه فیضیه، صادق امانی به همراه جمعی از بازاریان و فعالان مذهبی به این نتیجه رسیدند که چارهای جز حرکت انقلابی نیست. بدین ترتیب، با تلفیق چند هیئت مذهبی، تشکیلاتی به نام هیئتهای مؤتلفه اسلامی پدید آمد. صادق امانی به همراه مهدی عراقی، شاخه نظامی این هیئت را تأسیس کرد و آموزش نیروهای عملیاتی را آغاز نمود.
پس از 15 خرداد 1342، امانی بر این باور بود که دیگر زمان اعلامیهنویسی گذشته و باید اقداماتی صورت گیرد که چونان «انفجار» در افکار عمومی تأثیر بگذارد. امانی و یارانش، حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت و عامل اصلی تصویب کاپیتولاسیون، را هدف عملیات انقلابی قرار دادند. با پشتوانه فتوای فقهی مبنی بر مفسد فیالارض بودن منصور، تصمیم به «اعدام انقلابی» او گرفتند.
نقشه عملیات، با عنوان «بدر»، توسط امانی طراحی شد. در یکم بهمن 1343، همزمان با 17 رمضان، در برابر درِ مجلس شورای ملی، محمد بخارایی با شلیک گلوله، حسنعلی منصور را کشت و امانی نیز با پوشش و آتش پشتیبانی، نقشه را تکمیل کرد.
پس از دستگیری بخارایی، افراد یکییکی بازداشت شدند. امانی ده روز مخفی ماند اما سرانجام در منزل یکی از دوستانش دستگیر شد. بهدنبال او، عسکراولادی و عراقی نیز به زندان افتادند. در دادگاه، صادق امانی، محمد بخارایی، رضا صفارهرندی، مرتضی نیکنژاد و سیدعلی اندرزگو (غیاباً) را به اعدام محکوم شدند. تلاش علما برای جلوگیری از این حکم بینتیجه ماند و در سحرگاه 26 خرداد 1344، حکم تیرباران در پادگان حشمتیه اجرا شد. پیکر صادق امانی ابتدا بهصورت امانت در گورستان مسگرآباد دفن شد. اما در آذر 1357، در روزهای شعلهور انقلاب، پیکر او و یارانش، شبانه نبش قبر شد و به مسجد ماشااللهخان در نزدیکی ابنبابویه منتقل کردند.