
از سوی دیگر، تماس میان پوتین و ترامپ در زمانی صورت گرفت که آتشبس تحت نظارت ایالات متحده در غزه در آستانه فروپاشی قرار دارد و حملات اسرائیل شدت گرفته است. هرچند سبک شخصی ترامپ در دیپلماسی ممکن است گرههای سیاسی را بگشاید، اما تلاش برای ایجاد صلح برای او بیش از حد طاقتفرسا و پرجزئیات خواهد بود. بیانیه کاخ سفید درباره این تماس، به «معاملات اقتصادی عظیم و ثبات ژئوپلیتیکی پس از دستیابی به صلح» اشاره کرد. مشخص است که پوتین چه چیزی را میخواهد. تعجبآور این است که به نظر میرسد ترامپ آماده است این امتیازات را به وی اعطا کند.
فرارو- تماس تلفنی ترامپ و پوتین نتیجهای محدود به همراه داشت: توافقی موقت برای توقف حملات به زیرساختهای انرژی. پوتین خواستار امتیازاتی یکجانبه شد که اوکراین را محدود میکرد، اما روسیه را آزاد میگذاشت. ترامپ ممکن است بهخاطر وعدههای مبهم پوتین در کاهش تنش و همکاری اقتصادی، امتیازاتی اعطا کند که تنها به نفع روسیه باشد. این رویکرد میتواند اعتبار جهانی آمریکا را تضعیف کرده و خطرات بیشتری برای اوکراین و اروپا بهدنبال داشته باشد.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه اکونومیست، در تماسی تلفنی که بیش از دو ساعت به طول انجامید، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در حالی این تماس با ترامپ را به پایان رساند که هیچ امتیازی به وی نداد؛ چیزی که شاید بتوان آن را به منزله سیلی بر صورت طرف مقابل تفسیر کرد؛ سیلی که شاید تنها کسی با اعتماد به نفس بیپایان بتواند آن را بهعنوان یک پیروزی قلمداد کند.
یک هفته پیش از این تماس، مذاکرهکنندگان آمریکایی و اوکراینی به توافقی برای برقراری آتشبس ۳۰ روزه دست یافته بودند. دونالد ترامپ هشدار داده بود که در صورت رد این توافق توسط روسیه، تحریمهای سختتری اعمال خواهد کرد؛ اما در نهایت، او عقبنشینی کرد. حتی «بوریس جانسون»، نخستوزیر سابق بریتانیا که از ترامپ حمایت میکند، اذعان کرد: «پوتین به ما میخندد.»
به جای توافق بر سر یک آتشبس بیقید و شرط، پوتین پیشنهاد کرد که هر دو طرف از حمله به زیرساختهای انرژی یکدیگر دست بردارند؛ حرکتی که نشان میدهد او همچنان به دنبال شرایطی است که کنترل بیشتری بر وضعیت داشته باشد. در حالی که اوکراین توانسته در این زمینه ضربات سنگینی به روسیه وارد کند، پوتین شرایطی را مطرح کرده که به او برتری بیشتری میدهد: از اوکراین خواسته کمکهای نظامی خارجی را متوقف کند و سربازگیری و آموزش نظامی را کنار بگذارد، در حالی که روسیه خود را از چنین محدودیتهایی معاف کرده است. او همچنین خواستار رسیدگی به «دلایل اصلی» درگیری شده که در واقع میتوان آن را تلاشی برای حذف موجودیت اوکراین بهعنوان یک کشور مستقل تلقی کرد. این رویکرد نشان میدهد که پوتین تمایلی به سازش ندارد.
با این حال، برخی از ناظران خوشبین ممکن است از پیشرفتهای جزئی دلگرم شوند. یکی از این دستاوردهای کوچک، توافق اولیه برای توقف حملات به زیرساختهای انرژی است که در تماس پوتین با ترامپ بهدست آمد. دونالد ترامپ نیز پیشنهاد کرده که نیروگاههای هستهای اوکراین تحت مالکیت آمریکا قرار بگیرند تا از آنها محافظت شود و همچنین قصد دارد تعدادی موشک پاتریوت از اروپا تهیه کند. او تاکنون در اظهارات علنی خود از حمایت از خواستههای سختتر پوتین خودداری کرده که میتواند نشانهای از تلاش برای جلوگیری از تشدید بیشتر تنشها باشد.
اما خطر اصلی در درازمدت خود را نشان میدهد. ولادیمیر پوتین بهدنبال متقاعد کردن رئیسجمهور آمریکا است که چالشهای جهانی مهمتری از مناقشه اوکراین وجود دارد و در نتیجه، روسیه و ایالات متحده میتوانند در زمینههای دیگر همکاری کنند. مسکو ممکن است در حل بحرانهای خاورمیانه نقشی ایفا کند، حتی شاید به ایران فشار آورد که برنامههای هستهای خود را متوقف کند. چشمانداز گسترش همکاریهای اقتصادی از جمله سرمایهگذاریهای مشترک در پروژههای گازی قطب شمال، برداشتن تحریمها و بازگشت روسیه به گروه هفت، به عنوان انگیزهای برای بهبود روابط مطرح شده است. برخی حتی احتمال تضعیف روابط نزدیک مسکو و پکن را مطرح میکنند. برای دونالد ترامپ، چنین توافقی میتوانست به کاهش خطر «جنگ جهانی سوم» منجر شود.
اما این تصویر بیشتر شبیه یک خیالپردازی خوشبینانه است. این طرح با دقت طراحی شده تا ترامپ را به دادن امتیازاتی در اوکراین متقاعد کند، آن هم در ازای وعدههایی که هرگز تحقق نخواهند یافت. واقعیت این است که روسیه بیش از هر زمان دیگری به چین وابسته است و احتمالاً این وابستگی را ترک نخواهد کرد. توانایی روسیه برای تأثیرگذاری بر ایران بسیار محدود است و اقتصاد این کشور که از نظر اندازه کوچکتر از اقتصاد ایتالیا است، تا حد زیادی به تصمیمات ولادیمیر پوتین وابسته است و فاقد ظرفیتهای اقتصادی چشمگیر برای ایجاد فرصتهای بزرگ است.
در صورتی که دونالد ترامپ در مسیر جستجوی سراب کاهش فشار غرب بر روسیه قدم بردارد، آمریکا در نهایت بازنده خواهد بود. چنین رویکردی، ابتدا شکاف میان ایالات متحده و اروپا را عمیقتر خواهد کرد؛ چرا که اروپا از ترامپ پیروی نخواهد کرد. در همین حال، اوکراین بیثباتتر خواهد شد و این وضعیت، خطرات بیشتری برای کل اروپا به همراه دارد. این تغییرات، اتحادها و ارزشهایی که آمریکا برای دههها از آنها حمایت کرده است، تضعیف خواهد کرد و در نهایت، ایالات متحده را ضعیفتر میکند. شاید ترامپ برای چنین پیامدهایی اهمیت چندانی قائل نباشد، اما بدون شک از این که ضعیف به نظر برسد، واهمه دارد؛ همانطور که «جو بایدن»، رئیس جمهور سابق آمریکا پس از تسلط طالبان بر افغانستان با این نقدها مواجه شد.
از سوی دیگر، تماس میان پوتین و ترامپ در زمانی صورت گرفت که آتشبس تحت نظارت ایالات متحده در غزه در آستانه فروپاشی قرار دارد و حملات اسرائیل شدت گرفته است. هرچند سبک شخصی ترامپ در دیپلماسی ممکن است گرههای سیاسی را بگشاید، اما تلاش برای ایجاد صلح برای او بیش از حد طاقتفرسا و پرجزئیات خواهد بود. بیانیه کاخ سفید درباره این تماس، به «معاملات اقتصادی عظیم و ثبات ژئوپلیتیکی پس از دستیابی به صلح» اشاره کرد. مشخص است که پوتین چه چیزی را میخواهد. تعجبآور این است که به نظر میرسد ترامپ آماده است این امتیازات را به وی اعطا کند.