سکوهای هواداری استقلال در بیرحمترین دوران ممکن قرار دارد.
هواداران استقلال در این سالها آنقدر ناکامی دیدهاند که حتی مقابل ستارههای سابق خود نیز که سالیان متمادی در ترکیب این تیم به میدان رفته و افتخاراتی به دست آوردند نیز کمترین ارفاقی قائل نیستند. آبیدلان سرگشته از شکستهای متعدد در ۱۰ سال اخیر بعد از تساوی خانگی مقابل الشرطه عراق، به سهراب بختیاریزاده حمله کردند و از روی سکوها با سردادن شعارهای تند خواستار استعفایش شدند. آن شعارهای حیا کن، رهاکنی که هواداران استقلال برای چندمینبار از روی سکوها فریاد زدند را پیشتر، هم جواد نکونام شنیده بود و هم موسیمانه، اما شدت ناراحتی از نتایج ضعیف استقلال به حدی است که حتی اگر امروز بهترین مربیان بزرگ فوتبال جهان نیز روی نیمکت استقلال حضور داشتند و همین ناکامیها رقم میخورد، شعارها هرگز متوقف نمیشد.
درواقع آستانه تحمل هواداران استقلال تا نقطهای فروکش کرده که اگر سرمربی خارجی بعدی نیز نتواند استقلال را از بحران نجات دهد، شعارها علیهاش طراحی خواهد شد. شاید به قول سهراب بختیاریزاده او ارتش سایبری نداشته باشد تا حمایتش کنند، اما کار به حدی از دست در رفته که داشتن ارتش سایبری در فضای مجازی نیز اثر نخواهد کرد و استقلال در نقطه فروپاشی محض قرار گرفته است. به طور قطع اگر بختیاریزاده میتوانست استقلال را به خوبی هدایت کند، دوشنبه شب برایش بسیار رؤیایی تمام میشد، اما او نیز در انتخاب تاکتیک دچار اشتباهاتی شد تا استقلال بدون ایده خاصی مقابل حریف نهچندان قدرتمند عراقی قرار بگیرد و دیداری که میشد با برتری تمام شود را در کمال شگفتی با شکست پشتسر بگذارد.
چه سهراب بعد از این به مربیگری در استقلال ادامه میداد، چه با سرمربیگری این تیم وداع میکرد، برتری مقابل الشرطه و افزایش شانس صعود میتوانست از او چهرهای بسیار متفاوت بسازد و لااقل خداحافظیاش را باشکوه کند، اما بختیاریزاده نتوانست از عالیترین مجال ممکن برای افزایش محبوبیت خود بهره بگیرد و به بدترین شکل ممکن صحنه بازی با الشرطه را ترک کرد. او نیز حالا بهمانند نکونام و موسیمانه وارث حذف احتمالی استقلال از لیگ نخبگان آسیا لقب خواهد گرفت.
منبع: ایران ورزشی