۱۷ دی به عنوان سالروز اعلام قانون کشف حجاب رضاخانی اولین حرکت جدی رژیم طاغوت به تبعیت از غرب در مبارزه با اسلام بود که زنان ایرانی از همان ابتدا با این پدیده مقابله کردند.
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی مصطفی کما پاشا توانست با کودتا حکومت ترکیه را ساقط و اعلام جمهوری کند. او دست به کشتار عالمان دینی زد و با تغییر خطّ، لباس و اعلام منع حجاب، فرهنگ ملّت مسلمان ترک را دگرگون کرد.
همین اتفاق در افغانستان نیز رخ داد. امان اللّه خان نیز با تسلط بر افغانستان با عنوان تحوّل و ترقی به انهدام فرهنگ اسلامی افغانستان دست زد.
امّا در ایران این تحول کمی دیرتر آغاز شد. رضا خان که در ابتدا مزورانه با حضور در دستههای عزاداری و در دیدار با علما خود را موافق دین نشان میداد به تدریج در رفتار خود تغییراتی داد و با تبعید و زندانی کردن روحانیون و کشتن برخی از آنان چهره دیگری از خود نشان داد.
وی در سال ۱۳۱۳ در سفر ترکیه، با همتای خود مصطفی کمال آتاتورک، دیدار کرد. برنامههای این سفر و رفت و آمدهای رضاخان نامعلوم است. اما میتوان حدس زد که وی از ترکیه به دیدار سران کشورهای غربی رفته باشد و یا برخی از سردمداران اروپایی برای دیدار و توجیه وی به ترکیه آمده باشند. زیرا اقداماتی که وی پس از سفر ترکیه انجام داد، بسیار تأمل برانگیز است.
رضاخان چند ماه پس از بازگشت از ترکیه در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ در دانش سرای مامایی همراه همسر و دخترانش برای اولین بار رسماً فرمان ممنوعیّت حجاب را برای زنان اعلام کرد.
او بی حجابی را «اعطای آزادی به بانوان» خواند و اقدام به ممنوعیت حجاب را گشودن «فصل جدیدی در زندگی زن ایرانی» دانست. از این رو برای ترویج بی حجابی برنامههای گستردهای از طرف مسئولان شهرها به اجرا در آمد. اجرای جشنهای بی حجابی از جمله این برنامهها بود. بسیاری از زنان و دختران خانه نشین شدند و از ترس مأموران، در نیمههای شب از کوچههای فرعی، دور از چشم مأموران برای کارهای بسیار ضروری از خانه بیرون میرفتند
از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایل نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند. آنهایی که جرأت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.
به دنبال فرمان رضاخان در «منع حجاب» مأموران شهربانی و پاسبانها در کوچه و خیابان شهرها به اذیّت و آزار زنان و دختران محجّبه پرداختند. مأموران چادر و روسری و هر نوع پارچه شبیه آن را با خشونت از سر زنان میکشیدند و پاره میکردند.
به وزارت معارف نیز دستور داده شده بود که در کلیه مدارس دخترانه، معلمان و دانشآموزان بدون حجاب باشند و در غیر این صورت به مدارس راه داده نشوند. کلیه حکام نیز دستور داشتند از پذیرفتن زنان باحجاب که به ادارات مراجعه میکردند، خودداری به عمل آورند
از این رو بسیاری از زنان و دختران خانه نشین شدند و از ترس مأموران، در نیمههای شب از کوچههای فرعی، دور از چشم مأموران برای کارهای بسیار ضروری از خانه بیرون میرفتند. اگر چه رضاخان هدف خود از این اقدام را وارد کردن زنان در کار و مشارکت اجتماعی عنوان کرده بود، اما با توجه به اسلامی بودن جامعه ایران، زنان نسبت به این عملکرد واکنش سختی نشان دادند، برنامه کشف حجاب رضا شاه همچنین با مخالفتهای گستردهای از سوی روحانیون مواجه شد. زنان شاغل و همسران درباریان، ارتشیها، تجار و ... به اجبار کشف حجاب کردند و زنانی که مخالف کشف حجاب بودند منزوی شدند و کمتر در جامعه حضور یافتند.
شیوههای یکسان سه مأمور دست نشانده غرب بر سه کشور ترکیه، افغانستان و ایران نشان میدهد که غرب پس از برخوردهای بسیار با ملّتهای مسلمان به این جمع بندی رسیده بود که گرفتن مرزهای زمینی و گشودن دروازه کشورها کار مهمی است، امّا مهمتر از آن گشودن مرزهای اندیشه و باورهای یک ملّت است. آنها فهمیده بودند که رخنه در فرهنگ و ارزشهای یک ملت بسیار کارسازتر است.
بر اساس آنچه از تاریخ برمیآید بیحجابی و عریانی زنان برای اولین بار به وسیله خاندان شوم پهلوی وارد ایران شد و پیش از آن سابقه نداشته است در واقع این امر به ملت ما تحمیل شد و مردم ما به آسانی این پدیده را نپذیرفتند.
با واقعه کشف حجاب و امثال این اتفاقات برای اغلب افراد جامعه ایران تفهیم شد که راه پیشرفت تقلید از غرب در ظواهر است. از این رو مسئله پوشش عامل این پیشرفت نشان داده شد و مشارکت اجتماعی در پیشرفت و رسیدن به مدارج علمی به حاشیه رفت.
در زمان طاغوت یک خانم مسلمان نمیتوانست در دانشگاه یا محیط آموزشی و مراکز علمی و فرهنگی به آسانی حجاب خود را حفظ کند؛ بنابراین غالباً رفتن در وادی علم برای زنان ممکن نمیشد مگر با برداشتن حجاب.
در این دوران عدهای هم بودند که اصلاً رسیدن زنان به مدارج بالای علمی، مشارکت در مسائل سیاسی، اجتماعی و تبدیل شدن او به عنوان عنصر انقلابی را باور نداشتند.
این در حالی است که در انقلاب مشروطه و دیگر حوادث منتهی به انقلاب اسلامی زنان، با حجاب علیه حکومت وقت قیام کردند. از این رو خواست غالب زنان جامعه برای حضور در اجتماع و مشارکت سیاسی، فرهنگی و انقلابی از همان ابتدای ابلاغ قانون کشف حجاب تا وقایع منتهی به انقلاب اسلامی بر رعایت حجاب بوده است.
زنان ایرانی در ابتدای کشف حجاب با خانه نشینی و در آستانه پیروزی انقلاب با حضور محجوب خود در میانه میدان همواره در برابر این پدیده شوم ایستاده و در برخی حوادث مانند قیام زنان مشهد در ۱۷ دی ۱۳۵۶ راهگشای سایر مردم جامعه در مبارزه با طاغوت بودهاند.
در هفدهم دیماه تعدادی از زنان مسلمان مشهد برای اولین بار علیه حکومت پهلوی دست به اعتراض زدند. این نوعی اعتراض به تشکیلات حکومت پهلوی بود. هرچند این موضوع در مطبوعات بازتاب چندانی نیافت، اما حضور زنان در این تظاهرات آغاز مبارزات مردم مشهد قلمداد میشود.
ماجرا از آنجا آغاز شد که بانوان مدرسه اسلامشناسی و سایر مدارس علمیه بانوان تصمیم گرفتند، با به دست گرفتن قرآن و پلاکارد به یک راهپیمایی آرام بپردازند. این راهپیمایی بهمنظور اعتراض به مراسم هفده دی (سالگرد کشف حجاب) برگزار شد راهپیمایی را از خیابانهای بازرگان، آزادی و خیابان شهدا شروع کردند و به قصد ورود به میدان شهدا حرکت خود را ادامه دادند. در موقع حرکت شعار نمیدادند و شعارشان را روی پرده سفید نوشته بودند: «ما زنان خراسان، آزادی خواهران دربند را خواهانیم». نزدیک میدان شاه سابق، ماشینهای نفر بر پلیس راه را بر تظاهرکنندگان بست و با حمله به صفوف زنان و ضرب و شتم آنها، هفده نفر را دستگیر کردند.
رهبر انقلاب با اشاره به حوادث این روز در مشهد میفرماید: «این جور نبود که زن با برداشتن حجاب در میدان علم یا در میدان سیاست یا در میدان فعالیتهای اجتماعی پیشرفت کند؛ همهی اینها با حفظ حجاب و عفت ممکن بود و ما در نظام اسلامی این را تجربه کردیم. برداشتن حجاب، مقدمهای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعه اسلامی بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همه کارهای دیگر بمانند؛ و یک مدتی هم موفق شدند، اما ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت. زنهای مسلمان ما با وجود سختگیریها در طول زمان، در مقابل این فشار سرکوبگر مقاومت کردند؛ بعد از رفتن رضاخان به نحوی، در زمان خود او به نحوی، در طول دوران بقیهی طاغوت هم به نحوی. نابود کردن آرمانهای دینی، ارزشهای اخلاقی، پیشرفتهای اقتصادی، عزت بینالمللی و خلاصه بر باد دادن سرمایههای یک ملت جزو کارهایی بود که آن رژیم طاغوت و سیاهکار انجام داد». (بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام نوزدهم دیماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۶)