درست است که دستیاران ایرانی گاریدو که دست بر قضا زمان زیادی از دوران فوتبالیشان را در همین باشگاه سپری کردهاند بهخوبی از شرایط آگاهی دارند، ولی همین لفظ «موقت» آنهم در همین ابتدای مسیر، اجازه بازدهی کامل را نمیدهد. این مورد به معنای عدم توانایی افراد ذکرشده در امر مربیگری نیست، بلکه به معنی معلقبودن شرایط آنها در این پست جدید است. پس، هرچقدر که گزینه آشنایی با شرایط لیگ و باشگاه، کفه ترازو را به سود آنها سنگین خواهد کرد، ولی موقتبودن این شرایط، اجازه نمیدهد دورنمایی روشن را تصور کرد.
پرسپولیس، مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر، به چیزی که هراسش را داشت، دچار شد. این تیم که در این فصل سراغ خوان کارلوس گاریدو اسپانیایی رفته بود تا وضعیتش در آسیا را سروسامانی ببخشد، نهتنها به هدف آسیاییاش نرسید، بلکه فرصت رسیدن به صدر جدول یا دستکم ماندن در کورس قهرمانی در این بازه زمانی را هم از دست داد.
این تیم در هفته سیزدهم رقابتهای لیگ برتر در میان ناباوری مغلوب تیم مس رفسنجان شد تا برای اولین بار در تاریخ برابر این رقیب بازنده باشد. این شکست که یکی دیگر از شکستهای متعدد پرسپولیس در دیدارهای اخیر بود، مزید بر علت شد تا شایعاتی که از هفتهها قبل درباره سرمربی اسپانیاییاش به راه افتاده، قوت بیشتری به خود بگیرد: اینکه گاریدو مرد آرزوهای پرسپولیس نیست. پس از شکست برابر مس رفسنجان، نیاز به زمان زیادی نبود تا همگان منتظر یک اتفاق بزرگ در این باشگاه بمانند.
از همان التهاب به وجود آمده روی سکوهای ورزشگاه شهر قدس و شعار علیه سرمربی و مدیریت باشگاه میشد حدس زد که بهزودی پرونده حضور گاریدو در پرسپولیس بسته میشود. مسئولان این تیم اگر تا قبل از این هفته هم در این مورد شک و تردیدی داشتند، حالا به دنبال یافتن جانشینی برای گاریدو هستند تا دوباره تبدیل به مدعی اصلی قهرمانی در این فصل شوند. پس از شکست اخیر میشد حدس زد که مقدمات چنین امری، یعنی قطع همکاری با گاریدو، فراهم شده است. در این بین البته اندک اختلاف نظری هم وجود داشت؛ این اختلاف نظر به دلیل زمان باقیمانده تا نیمفصل رقابتهای فصل جاری است.
هستند افرادی که اعتقاد داشتند پرسپولیس نباید شتابزده عمل کند و بهتر است تغییروتحولاتش را در نیمفصل انجام دهد. آن روی سکه، اما افراد بیشماری حضور دارند که معتقدند ادامهدادن با گاریدو به معنای از دست رفتن بیشتر فرصتها و دوری بیشتر پرسپولیس از اهدافی میشود که ابتدای فصل ترسیم کرده است. به دلیل بیشتربودن نظراتی که رأی به قطع همکاری با گاریدو در همین بازه زمانی دادهاند، پرسپولیسیها هم دست به کار شدهاند تا پس از توافق با این مرد اسپانیایی بر سر پرداخت مابقی مطالباتش، قطع همکاری را نهایی کنند. حالا مسئلهای که در این بین تبدیل به یک معضل جدی شده، زمان است.
پرسپولیس بیش از هرچیزی نیاز به سرعتبخشیدن در تعیینتکلیف وضعیت نیمکت دارد. به عبارتی، حتی در صورت قطع همکاری با گاریدو، باز هم مشکلات این تیم تمام نخواهد شد. مسئله اصلی اینجاست که چهکسی به عنوان جانشین او معرفی شود. آیا باید کار را به دستیاران این مربی سپرد؟ یا باید سراغ گزینه جدیدتری رفت؟ هرکدام از این موارد مزیت و مضرات خاص خودش را دارد. در ۲۴ ساعت گذشته کم نبوده نظراتی که اعتقاد داشتند کریم باقری و سیدجلال حسینی به عنوان دستیاران کنونی گاریدو و کاپیتانهای سابق باشگاه، بهتر است به طور موقت هدایت این تیم را به دست بگیرند تا وضعیت نیمکت مشخص شود.
این اتفاق افتاد ولی واضح است که این مورد مسکنی مقطعی است. درست است که دستیاران ایرانی گاریدو که دست بر قضا زمان زیادی از دوران فوتبالیشان را در همین باشگاه سپری کردهاند بهخوبی از شرایط آگاهی دارند، ولی همین لفظ «موقت» آنهم در همین ابتدای مسیر، اجازه بازدهی کامل را نمیدهد. این مورد به معنای عدم توانایی افراد ذکرشده در امر مربیگری نیست، بلکه به معنی معلقبودن شرایط آنها در این پست جدید است. پس، هرچقدر که گزینه آشنایی با شرایط لیگ و باشگاه، کفه ترازو را به سود آنها سنگین خواهد کرد، ولی موقتبودن این شرایط، اجازه نمیدهد دورنمایی روشن را تصور کرد.
گرچه در فوتبال استفاده از کلمه «بعید» شایسته نیست و بارها خلاف آن ثابت شده، اما مرور شرایط مشابه در همین باشگاه و البته باشگاههای دیگر، نشان میدهد وضعیت موقت، چیزی نیست که بتوان به آن به عنوان یک عنصر برای رسیدن به موفقیت یاد کرد. نزدیکترین مثال برای مقایسه میتواند شرایط باشگاه استقلال باشد که پس از قطع همکاری با جواد نکونام، کار به دست یکی از قدیمیهای باشگاه سپرده شد ولی توفیقی در این زمینه حاصل نشد.
بخش دوم داستان هم به اندازه کافی میتواند مبهم باشد. این بخش مربوط به انتخاب و معرفی سرمربی جدید است. در یکی دو روز گذشته از گزینههای احتمالی زیادی به عنوان جانشین گاریدو یاد شده ولی شتابزدگی در این زمینه هم میتواند به اندازه کافی خطرناک باشد. بحث مربی خارجی و ایرانی از یک سو و آشنایی و یا عدم آشنایی با لیگ برتر و باشگاه پرسپولیس از سوی دیگر، میتواند روی چنین تصمیمی اثرگذار باشد.
پرسپولیس درحالی تصمیم به قطع همکاری با سرمربیاش در این بازه زمانی گرفته که با توجه به در جریان بودن لیگهای مختلف نمیتواند به همه گزینههای مد نظرش برای سرمربیگری فکر کند. بدیهی است که در این بین گزینههایی وجود دارند که این روزها خودشان صاحب تیم هستند و جذب آنها به این سادگیها نخواهد بود. در بین گزینههای ایرانی، به غیر از یحیی گلمحمدی که این روزها سرمربی فولاد است، بعید است سرمربی دیگری در این سطح در دسترس باشد. از بین خارجیها هم که همان ماجرای همیشگی عدم آشنایی میتواند دردسرساز باشد.
پرسپولیس در نیمفصل اول از صدر فاصله گرفته و اگر قرار باشد مربی جدیدی به این تیم اضافه شود که شناختی از فضای فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس نداشته باشد، آن وقت زمان بیشتری هم برای بازسازی از دست خواهد داد. شاید حرکت به این سمت به معنای فداکردن همین فصل باشد و مسئولان به فصول آینده امیدوار باشند ولی از آنجا که هنوز به طور کامل پرسپولیس از چرخه مدعیان خارج نشده، بدیهی است که گزینه بازسازی برای فصل آینده در این مقطع، موردی نیست که در اولویت باشد.
به این ترتیب، این انتخاب به قدر کافی حساس خواهد بود. فارغ از تکیه بر استثنائات که ممکن است منجر به هر اتفاقی شود، پرسپولیسیها ناگزیر هستند به سمتی حرکت کنند که خواسته معقولتری است؛ یعنی انتخاب سرمربیای که با شرایط آشنا باشد و بتواند با دادن شوکی مثبت به باشگاه، به سمت جلو حرکت کند. وقتی چنین باشد، میتوان به گزینههای متعددی فکر کرد؛ از مربیان ایرانی شاغل این روزها گرفته و یا خارجیهایی که ممکن است بیرون از گود مانده باشند و شناخت کافی از فضای فوتبال ایران داشته باشند. مسئله ولی همچنان زمان است؛ دست دست کردنهای مکرر مسئولان باشگاه میتواند این تیم و شرایطش را از چیزی که در این مقطع در آن گیر کردهاند، بدتر کند.
اگر پرسپولیس قرار است با دستیاران گاریدو ادامه دهد بهتر است با دادن پوئنهای بیشتر به آنها و بازگذاشتن دستشان در تصمیمگیری، اختیار عمل بیشتری به آنها بدهند تا بازیکنان با انگیزه بیشتری ادامه مسیر را طی کنند. بدیهی است که استفاده از این فرمول میتواند هم انگیزه مربیانی که برچسب موقت دارند را بیشتر کند و هم بازیکنان را از خواب خوش چنین موردی که فضا تغییرپذیر خواهد بود بیرون آورد. حرکتکردن به سمت دیگر ماجرا هم دوباره نیازمند تعجیلی عاقلانه است؛ واضح است که طولانیشدن روند انتخاب سرمربی جدید میتواند به معنای از دست رفتن فرصتهای طلایی باشد. پس پرسپولیس نباید به قاتل این روزهایش که گذر زمان است، فرصت چرخش بیشتری دهد.