فرارو- نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان، اخیرا برای چندمین بار از لزوم التزام به قطعنامه ۱۷۰۱ سخن گفته است. این بار میقاتی در سخنان خود گفت: «حزبالله بخشی از دولت است و وقتی دولت توافق میکند یعنی آنها هم در این توافق هستند.» این سخنان که به سرعت پربازدید شد از سوی برخی، به عنوان موافقت حزب الله با صلح تعبیر شد، اما برخی دیگر تاکید داشتند که باید منتظر واکنش اسرائیل بود.
به گزارش فرارو، موافقت با قطعنامه ۱۷۰۱ به معنی قبول استقرار ارتش لبنان و صلح بانان سازمان ملل بهجای نیروهای مسلح حزبالله در مرز است. اما با گذشت ساعاتی از این اظهارات، حزب الله هر نوع پذیرش قطعی توافق را رد کرد.
در بیانیه حزب الله، ضمن رد سخنان میقاتی آمده است: «مقاومت اسلامی همچنان به عهد و وعده خود با شهید سید حسن نصرالله (قدس سره شریف)، پایبند است که شهرکهای شمال فلسطین اشغالی تا توقف جنگ علیه غزه و لبنان، خالی از شهرکنشینان باقی خواهند ماند.»
همزمان با این تحولات، محمدباقر قالیباف، رئیس جمهور ایران به لبنان سفر و با مقامات ارشد این کشور دیدار کرده است. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که رسیدن به توافق در لبنان چه ملزوماتی دارد و آیا قابل تحقق است یا خیر؟ صباح زنگنه، دیپلمات و نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
صباح زنگنه به فرارو گفت: «موضوع قطعنامه ۱۷۰۱ به زمان حمله اسرائیل در سال ۲۰۰۶ و بعد مقاومت حزب الله و عقب نشینی اسرائیل از مرز باز میگردد. اما اسرائیل همواره به دنبال تسلط بر رودخانه مهم و بزرگ «لیتانی» است. منشاء رودخانه لیتانی در لبنان است و انتهای این رودخانه باز هم در سرزمین لبنان است. بازیهای سیاسی یا حتی نظامی که اسرائیل دنبال میکند، ظاهرسازیهایی تحت عناوین مختلف است، اما بر اساس واقعیت امر، اسرائیل خواهان تسلط بر آبهای این رودخانه است و رودخانه هم برای کشاورزان لبنان و زندگی مردم جنوب لبنان و صنایع متوسط لبنان، به شدت مهم و مورد نیاز است و نمیتوانند از این رودخانه صرف نظر کنند. بهانه اسرائیل این است که نیروهای حزب الله، با فاصله چند کیلومتر در شمال این رودخانه قرار بگیرند و به جای آنها ارتش لبنان جایگزین شود که این تجربه، تجربه چندان موفقی، نبوده است و قربانیانی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و نیروهای لبنانی بر جای گذاشته است.»
وی افزود: «با این پیشینه، نمیتوان چندان اعتمادی به وعدههای اسرائیل یا ضمانتهای ایالات متحده، داشت. به لحاظ تصمیم گیری سیاسی، تعدادی اصول و قواعد مورد توافق وجود دارد که میگوید هیچ تصمیمی که به مسائل ملی برمی گردد، بدون حضور و توافق حزب الله و نیروهای شیعه لبنان رسمیت نخواهد داشت و مورد قبول هم قرار نخواهد گرفت. از طرف دیگر، نقل شده که شهید سید حسن نصرالله با مسئولین لبنانی و رئیس پارلمان لبنان، نسبت به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ موافقت داشته اند. اما جزئیات بسیار زیادی در این قطعنامه وجود دارد و عدم التزام به اجرای مواد این قطعنامه توسط اسرائیل هم متعدد بوده است؛ بنابراین لبنان و حزب الله آمادگی ندارد که به شکل یک طرفه به تعهدات قطعنامه پایبند باشد، اما اسرائیل، هر اقدامی را که دوست دارد انجام دهد و از اعزام نیرو تا کشتار به راه بیندازد و در نهایت داد بزند که میخواهد قطعنامه را اجرا کند. این تناقضی که در رفتارهای اسرائیل دیده میشود از سوی حزب الله قابل قبول نبوده و نیست. طبق گفتههای «شیخ نعیم قاسم»، نایب دبیرکل حزب الله، آن ها، مسئولیت گفتگو و مذاکره درباره قطعنامه را به «نبیه بری» واگذار کرده اند. آقای نبیه بری هم باید مذاکره و چانه زنی انجام دهد و داد و ستدها را طبق حفظ منافع ملی لبنان مورد توجه قرار دهد و بر همان اساس هم عمل کند.»
دیپلمات پیشین ایران در ادامه گفت: «آقای میقاتی نخست وزیر موقت است و وظیفه تمشیت امور جاری را بر عهده دارد و هنوز رای پارلمان را نگرفته است، اما انسان محترمی است و باید مورد گفتگو قرار گیرد. نخست وزیر یک سوم شمول توافق لبنان محسوب میشود. یک سوم توافق، پارلمان، یک سوم توافق، دولت و نخست وزیر و یک سوم هم رئیس جمهور است. اکنون لبنان یک سوم نهایی را ندارد چرا که رئیس جمهور انتخاب نشده و توافقی هم صورت نگرفته است، بنابراین، سخنان نخست وزیر موقت پشتوانه اجرایی لازم را ندارد، هر چند که باید در معادلات گفتگو و تصمیم گیری ها، نظرات ایشان محترم شمرده شود. حضور آقای قالیباف در لبنان، که نماینده مجلس جمهوری اسلامی ایران است از یک لحاظ به عنوان حمایت از کل لبنان توسط جمهوری اسلامی تلقی میشود و این موضوع در یک موقعیت حساس و با توجه به تنش بین اسرائیل و لبنان، بسیار مهم است؛ بنابراین سفر آقای قالیباف به لبنان از اهمیت بسیاری برخوردار است و به نوعی یک نمایش اقتدار ایران محسوب میشود.»