فرارو- رژیم اسرائیل به تازگی در جنایتی بزرگ، جمعه گذشته با بمبهای دو هزار پوندیِ سنگرشکن و البته حملات پیاپی هوایی، آنچه مرکز فرماندهی حزب الله لبنان در ضاحیه بیروت عنوان کرده را هدف قرار داده است. جنایت اخیر صهیونیستها در منطقهای مسکونی در بیروت انجام گرفت و منابع مختلف اعلام کرده اند علاوه بر شهادت سید حسن نصرالله و فرماندهان حزب الله بیش از ۳۰۰ نفر در جریان این حمله به شهادت رسیده اند.
به گزارش فرارو؛ مقامهای ارشد اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی مدعی شده اند که پس از دریافت گزارشهای مختلف مبنی بر حضور سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مقر مذکور، بمباران آن را در دستورکار قرار دادهاند.
نکته عجیب اینکه صهیونیستها پس از حمله روز جمعه، بیش از ۴۰ مرتبه دیگر نیز به ضاحیه بیروت حمله کردهاند. در این راستا، اینطور به نظر میرسد که در تحلیل جنایت اخیر صهیونیستها در لبنان و تلاش برای ترور سید حسن نصرالله، توجه به ۴ نکته ضروری است.
عملیات تروریستی اخیر اسرائیل در ضاحیه بیروت، تنها ساعاتی پس از سخنرانی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل در سازمان ملل متحد انجام شد. در جریان این سخنرانی، نتانیاهو یک پیام مهم مخابره کرد و آن این بود که اگر ایران به اسرائیل حمله کند، اسرائیل نیز چنین خواهد کرد. به بیان ساده تر، به نظر میرسد نتانیاهو سعی داشته اشاره داشته باشد که اگر ایران بنا داشته باشد به جنایت اسرائیل در ضاحیه واکنش نشان دهد، تل آویو نیز به این اقدامِ ایران پاسخ میدهد.
از این رو، نتانیاهو بر آن بوده تا جای ممکن ایران را از تقابل با اسرائیل پس از عملیات ضاحیه دور نگه دارد. نتانیاهو در جریان سخنرانی خود تهدید کرد که جایی در ایران نیست که دستهای اسرائیل به آن نرسد. موضوعی که صرفا متکی به توان و قدرت اسرائیل نیست و تا حد زیادی نتیجه حمایتهای گسترده متحدان غربی تلآویو از این رژیم است.
از این رو، نخست وزیر صهیونیستها قبل از اجرای عملیات ضاحیه، به نوعی مقدمهچینی برای آن را در جریان سخنرانیاش در سازمان ملل متحد انجام داد. برخی از تحلیلگران بر این باورند که تهدیدات اسرائیل مبنی بر هدف قرار دادن فرودگاه بیروت نیز تا حد زیادی معطوف به این مساله است که آنها نمیخواهند در صورت مجروح شدن سید حسن نصرالله، زمینهای برای انتقال وی به ایران وجود داشته باشد.
در این میان، اینکه فردی نظیر نتانیاهو در بحبوحه حضورش در سازمان ملل متحد و از نیویورک، فرمان یک جنایت بزرگ علیه لبنان را صادر میکند، نشان میدهد که تا چه اندازه معادلات جهان کنونی مطابق با قانون جنگل و نَه حقوق بین الملل است.
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و مقامهای ارشد آمریکایی همگی هرگونه اطلاع قبلی خود از حمله اسرائیل به ضاحیه بیروت را انکار کردند. این در حالی است که هم جنگندهها و هم بمبهای سنگرشکنی که اسرائیل درحمله به ضاحیه استفاده کرده، ساختِ آمریکا بودهاند. در این میان باید توجه داشت که دولت بایدن در ماههای گذشته که از جنگ غزه میگذرد، هر مرتبه که اسرائیل دست به جنایتی بزرگ زده، خود را از آن بیاطلاع نشان داده و بر شدت و میزان کمکهای آمریکا به اسرائیل در ابعاد مالی و تسلیحاتی اضافه شده که کم نشده است.
از این رو، تکرار چندباره این ادعا از سوی آمریکاییها مبنی بر اینکه آنها از آنچه این رژیم در ضاحیه انجام داد بی خبر بوده اند، دیگر حتی متحدان نزدیک خودِ آمریکا را هم قانع نمیکند. کما اینکه واشینگتن نیز در تحرکات و اقدامات کنونی اسرائیل، منافع زیادی دارد. وقتی تهدید جریان مقاومت علیه اسرائیل اوج میگیرد و یا این جریان سعی در نشان دادن واکنش به جنایتهای اسرائیل دارد، آمریکا مدام این پالس را میفرستد که در دفاع از تل آویو کاملا راسخ و جدی است.
از این رو، به نظر میرسد که دولت آمریکا در پوششِ بیاطلاعی خود سعی دارد اهدافش را در منطقه غرب آسیا با استفاده از تحرکات اسرائیل به پیش برد.
چند ماه قبل بود که "توماس فریدمن" ستون نویس مشهور نیویورک تایمز در گزارشی تاکید کرد که نتانیاهو در روزهای باقی مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا زمینه را برای اوج گیری تنشها در منطقه غرب آسیا فراهم کند و از این رهگذر، شانس ترامپ و جمهوریخواهان را جهت کسب پیروزی در انتخابات آتی آمریکا افزایش دهد.
به بیان سادهتر، فریدمن تاکید کرد که نتانیاهو یکی از مؤلفههای مرتبط با بقای اسرائیل و خودش را روی کارآمدن مجدد ترامپ در قدرت میداند و در این مسیر، از هماهنگی بالایی با کارزار انتخاباتی ترامپ برخوردار است. سیاست خارجی دموکراتها در طی سالهای گذشته در غرب آسیا، عمدتا از سوی جمهوریخواهان و البته صهیونیستها، به ناکارآمدی متهم شده است.
شخص ترامپ نیز بارها تاکید کرده که اگر در قدرت بود، جنگ غزه رخ نمیداد و توافق ابراهیم به نحو بهتری به پیش میرفت. از این رو، اوجگیری تنشها در غرب آسیا از سوی اسرائیل میتواند سیاست دولت بایدن در رابطه با منطقه مذکور را ناکارآمد نشان دهد و این مساله به نفع ترامپ و جمهوریخواهان است.
رژیم اشغالگر قدس از فناوریهای پیشرفتهای در جاسوسی برخوردار است. فناوریهایی که عمدتا هدیه قدرتهای غربی به تل آویو هستند و ریشه در توانمندیهای خودِ این رژیم ندارند. این همان مسالهای بود که سید حسن نصرالله نیز مدتی قبل به آن اشاره کرد. با این حال، باید این نکته را نیز مد نظر داشت که به نظر میرسد رژیم اسرائیل از شبکه جاسوسی گستردهای در خاک لبنان نیز سود میبرد.
شبکهای که در نقش پیاده نظام این رژیم در لبنان به فعالیت مشغول است و منافع آن را تامین میکند. در ماههای گذشته نیز بارها و بارها نسبت به این مساله هشدار داده شده و اساسا تحولات مدت اخیر نشان داده اند که تا چه اندازه میدان و حوزه جنگ اطلاعاتی، مهم و قابل توجه است و حتی میتوان آن را مقدم بر بسیاری از تحرکات میدانی در نظر گرفت.