فرشاد مؤمنی در نشست «کودتا، کودتاست» گفت: این یک هدیه به دولت پزشکیان هم هست که البته با تمهیدات کافی امنیتی، اگر میخواهد برای خودش آبرویی حفظ کند و ایران را نجات بدهد، بنیادیترین گام «شفافسازی فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع» و «اصلاح توسعهگرای نظام بودجهریزی در ایران» است. این یک داستان طولانی دارد که حتی رهبری هم از اصلاح نظام بودجهریزی حرف زد، ولی شما هیچ ردی از هیچ تلاش جدی سطح توسعه برای اصلاح نظام بودجهریزی ملاحظه نمیکنید و تمام کارهایی که کردهاند به نام اصلاح و تشدیدکننده بحران مالی در ایران بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه ۱۰ برابر مشروطه و ملی شدن نفت راجع به ۱۰ سال اول انقلاب دروغ گفته میشود، گفت: کانون اصلی به هم ریختگیهای ایران فروپاشی مالی حکومت است، ولی یک بحث جدی در این زمینه مطرح نمیشود که چه کار کردهایم به این روز افتادهایم. در حالی که مثلا وقتی کارهای صنیعالدوله را در مجلس اول مشروطه میبینید، تازه میفهمید چرا در روز روشن وقتی صنیعالدوله میخواست لایحه بودجه را به مجلس ببرد، دو تبعه روس او را ترور کردند. جرم مصدق این است که، چون او را دیده یک کار کارشناسی بسیار عمیق درباره فاجعه کاپیتولاسیون کرده است.
به گزارش جماران، فرشاد مؤمنی طی سخنانی در نشست «کودتا، کودتاست»، ۲۸ مرداد را یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ ایران دانست و گفت: این پدیده همچنان زنده است و بر سرنوشت ما تأثیر میگذارد و همچنان تلاشهای غیرمتعارفی برای دستکاری واقعیتهای مربوط به کودتا در جریان است. اگر ما تکلیف خودمان را با این نقطه عطف روشن نکنیم، گرههای توسعهای را نمیتوانیم باز کنیم. مسأله «تعارض منافع» در نحوه معرفی این حادثه در یک ساخت توسعه نیافته رانتی و با سوابق طولانی تأثیرپذیری از عوامل خارجی، در این زمینه مزید بر علت است. ما به این ملاحظهها فکر کردیم که حتما باید در این زمینه بیشتر فکر کرد و سخن گفت.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: کسانی که میخواهند آنقدر حاشیه اطراف کودتا باشد که تکلیف ما روشن نشود، به خاطر دلالتهای تکان دهنده و خارقالعادهای است که هویت جمعی یافتن آگاهیهای ایرانیان درباره نسبت کودتا با توسعه میتواند نجاتدهنده ایران باشد. کسانی که آمریکا، انگلیس و محمدرضا شاه را میخواهند تبرئه کنند، لزوما مزدور آنها هم نیستند، ولی، چون اسنادی منتشر شده که نشان میدهد بستگانی از آنها یا سکوت کردهاند و یا با کودتا همراهی داشتهاند، از آن واهمه دارند.
وی افزود: کتاب مارک گازیوروسکی میگوید یک کسانی واقعا هم پول نگرفته بودند و سلطنتطلب، آمریکایی و انگلیسی هم نبودند، اما از طراحیهای مشترک آمریکاییها و انگلیسیها بازی خوردند. نکته خیلی جالب دیگر این است که ما کتابی با عنوان «اقتصاد ایران در دوران نهضت ملی» منتشر کردیم و حیاتیترین نکتهای که در آن کتاب منتشر شده این است که با وجود همه عظمت، حساسیت و اهمیتی که جنبش ملی کردن نفت داشته، نرمافزارهای توسعهای باقیمانده از میراث اندیشهای، عملی و برنامهای مصدق برای امروز ایران هم راهگشاییهای غیر قابل باور دارد و آن ترویج تردید، تزلزل و بلاتکلیفی در واقع میخواهد ما را از یک میراث اندیشهای نجاتدهنده محروم کند.
مؤمنی تصریح کرد: برای اینکه عظمت کارشناسی این مرد را بدانید، ایشان حدود سال ۱۳۰۴ یک کتابی راجع به مسأله مالیه در ایران نوشتهاند که به همت زندهیاد مهندس عزتالله سحابی در اواخر دهه ۱۳۷۰ تجدید چاپ شد. آقای دکتر شبیرینژاد میگوید در تاریخ ایران کتابی با این کیفیت نوشته نشده است. برجستهترین امتیاز مشرطهخواهان آگاهی عمیق آنها راجع به این بود که تا زمانی که نظام بودجهریزی ایران اصلاح نشود، نجات ایران امکانناپذیر نیست.
وی ادامه داد: مصدق با همه کارشکنیها، ناجوانمردیها، توطئهها و طراحیهای کودتای نظامی و شبه نظامی، در اوج تحریم پس از ملی شدن نفت، کسی بود که همراه اقتصاد بدون نفت، بودجه با تراز مثبت در تاریخ ایران ارائه کرد و برای ماجرای توسعه ایران این قابلیت و نرم افزارهایی که در این زمینه وجود دارد و در تجربه نظری و عملی دکتر مصدق قابل ردگیری است، میتواند یک راه نجات باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: ما را دارند از این میراثها محروم میکنند؛ چون از دل آن توسعه بیرون میآید. در ۲۵۰ سال گذشته ما یک بار هم نتوانستهایم نفس بکشیم بدون اینکه مداخله خارجیها را تجربه کنیم. اگر انقلاب اسلامی هم آن طوری بود که اینها میگویند، چه نیاز به اینکه در پنج سال اول انقلاب یازده کودتا طراحی کردند؟! چه نیاز به اینکه جنگ به ما تحمیل کنند؟! چه نیاز به اینکه تروریسم مجاهدین خلق را فعال کنند؟! یعنی این سنت نه به آخوند خراسانی و مصدق و نه به امام خمینی (س) کار دارد؛ همه بحثش این است که ایرانیها را از کوششهای استقلالطلبانه سرخورده کند و بگوید سرنوشت شما این است که دست نشانده بمانید.
وی با اشاره به اینکه ۱۰ برابر مشروطه و ملی شدن نفت راجع به ۱۰ سال اول انقلاب دروغ گفته میشود، اظهار داشت: من یک بار به مسئولین دانشکده پیشنهاد دادم که میتوانم در استاندارد یک درس سه واحدی برای دروغهایی بگذارم که ۱۰ سال اول بعد از انقلاب مطرح شده است. پس این یک بحث واقعا حیاتی است و خلاصهاش این است که ارادهای در بیرون و منافعی در داخل وجود دارد که بگویند کوششهای ملی برای برون رفت از دورهای باطل توسعهنیافتگی در ایران باید هتک حریم و حرمت شود و انواع و اقسام دروغها به آن نسبت داده شود تا ما نتوانیم این انباشت را فراهم کنیم.
مؤمنی گفت: کانون اصلی به هم ریختگیهای ایران «فروپاشی مالی حکومت» است، ولی یک بحث جدی در این زمینه مطرح نمیشود که چه کار کردهایم به این روز افتادهایم. در حالی که مثلا وقتی کارهای صنیعالدوله را در مجلس اول مشروطه میبینید، تازه میفهمید چرا در روز روشن وقتی صنیعالدوله میخواست لایحه بودجه را به مجلس ببرد، دو تبعه روس او را ترور کردند. جرم مصدق این است که، چون او را دیده بود، یک کار کارشناسی بسیار عمیق درباره فاجعه کاپیتولاسیون کرد.
وی افزود: این یک هدیه به دولت پزشکیان هم هست که البته با تمهیدات کافی امنیتی، اگر میخواهد برای خودش آبرویی حفظ کند و ایران را نجات بدهد، بنیادیترین گام «شفافسازی فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع» و «اصلاح توسعهگرای نظام بودجهریزی در ایران» است. این یک داستان طولانی دارد که حتی رهبری هم از اصلاح نظام بودجهریزی حرف زد، ولی شما هیچ ردی از هیچ تلاش جدی سطح توسعه برای اصلاح نظام بودجهریزی ملاحظه نمیکنید و تمام کارهایی که کردهاند به نام اصلاح و تشدیدکننده بحران مالی در ایران بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: فساد و پیوند با منافع بیرونی اجازه نمیدهد نظام بودجهریزی ایران بر اساس اقتضائات سطح توسعه اصلاح شود و برای اینکه بدانید کار ایران را به کجا رسانده، گزارشهای ارزیابی لایحه بودجه ۱۴۰۳ که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده را نگاه کنید. میگوید سهم تعهد حکومت به امور حاکمیتی نسبت به تولید ناخالص داخلی ایران به زیر ۱۰ درصد فرو افتاده در حالی که این سهم در مورد فقیرترین کشورهای دنیا به طور متوسط ۲۷ درصد است. یعنی این افلاس مالی که ریشه در شوک درمانی و آزادسازی، مولدسازی و خصوصیسازی دارد، تمام ظرفیتها و توانایی حکومت برای پیشبرد اهداف توسعه را تحلیل برده است.
وی ادامه داد:، چون این دهان هیولایی برای بلعیدن رانت از طریق اصلاح نظام بودجهریزی اصلاح نشده، اصل ۴۴ را هم دور زدند و در برنامه هفتم طمع بر این است که حملهای نظاموار به اصل ۴۵ قانون اساسی شود. یعنی انفال که بر اساس قانون اساسی داراییهای عمومی و بین نسلی است را تحت بهانههایی به مالکیت دولتی تبدیل میکنند و بعد با عنوانهای پر طمطراق مثل خصوصیسازی و مولدسازی به افراد منتقل میکنند و واقعا اگر شرافت و حریّت ملی و دست به دست هم داده نباشد و ما نظام بودجهریزی را اصلاح نکنیم، تمامیت ارضی ایران تهدید میشود.
مؤمنی با تأکید بر اینکه تجربه موفق مصدق میتواند برای ما نجات دهنده باشد، اظهار داشت: ناجوانمردیهایی که در این زمینه در مورد مصدق شده واقعا یک مورد و دو مورد نیست و بزرگترین دروغها را در مورد بزرگترین نقاط قوتش گفتهاند. برای اینکه مردم را از راه مصدق منصرف کنند بازی تودهای هراسی را راه انداختند؛ از بیخ و بن دروغ بوده است. بعدها اسنادش بیرون آمده که تأمین مالی بزرگترین مراجع تقلید معاصر را مصدق و مادرش بر عهده داشتهاند و مهمتر اینکه رساله دکتری او بحثی با رویکرد اسلامی راجع به مسأله ارث است.
وی افزود: اینکه ما مکرر به حکومت گرامی میگوییم اگر مردم را محرم ندانی و باب مشارکت آنها را ببندی خودت زیان میبینی، به خاطر اینکه این منطقه در طول تاریخ پس از اولین موج انقلاب صنعتی تا امروز همیشه یکی از کانونهای اصلی مطامع قدرتهای بزرگ بوده و حکومت خوب حکومتی است که همدلی و همراهی با مردمش را انتخاب میکند و جز دستنشاندگی و آلت دست شدن بیگانگان، گزینه دیگری ندارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: حمله نظامی، کودتا و تحریم توسط قدرتهای بزرگ به لحاظ ماهیت عین همدیگر هستند. همین الآن در دوران جمهوری اسلامی کم آدمها و جریانهایی را دیدهاید که میخواستند راجع به کارکردهای ضدتوسعهای و خطرناک تحریمها حساسیتزدایی کنند؟ در عصر انفجار اطلاعات به صورت عریان آدمهایی حاضر میشدند تحریمکننده ظالم و جنایتکار را تطهیر کنند، اما آن پیوندهای ذلتآور تکان نخورد. این حیاتیترین نکته است که کارکردهای حمله نظامی، کودتا و تحریم یکی است.
وی تصریح کرد: از دیدگاه تحلیلهای سطح توسعه، مشخصه کلیدی این سه تا این است که به مثابه یک شوک برونزا عمل میکند و در آن چهارچوب شما نمیدانید که دارید چه کار میکنید. چیزی که برنامه تعدیل ساختاری را در ایران مشکوکتر از جاهای دیگر دنیا میکند، این است که گویی شوکهای برونزایی که از بیرون کمر ما را میشکانده کافی نبوده و اینها هر روز یک سناریو مثل شوک قیمت ارز، حاملهای انرژی و نرخ بهره طراحی میکنند و گروههای ذی نفعی هم آنقدر تکرار میکنند که حکومت ناگزیر شود و اینها حکومت را از نظر مالی به قهقرا میبرد.
مؤمنی اظهار داشت: یکی از افتخارات دوره جنگ این بود که زیر بار تعدیل ساختاری نرفتند و این شد که توانستند کشور را آنقدر آبرومندانه اداره کنند. به همین دلیل این جنگ روانی وحشتناک را علیه مدیریت اقتصادی دوران جنگ مشاهده میکنید؛ پشت سر اینها منافع وجود داد و اصلا تصادفی نیست. دولت مهندس موسوی در اوج جنگ اتکا به منابع نفتی را در مقایسه با دوره پهلوی ۷۰ درصد کاهش داده؛ معلوم است که باید در مقابل این قضیه موضع گرفته شود.
وی افزود: کشوری که در شرایط جنگی با سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار آنقدر آبرومند اداره میشد، الآن با میانگین بالای ۷۰ میلیارد دلار هزینه کردن این همه فساد و نارسایی در آن وجود دارد. در زمینه طفره رفتن حکومت از امور حاکمیتی کار به جایی رسیده که از چند استان گفتند به ما تلفن کردهاند که از فردا واحدهای صنعتی را تعطیل کنید، چون ما قادر به تولید برق آنها نیستیم. اینها ضجه میزدند که ما برای تولید محصولاتمان قرارداد تحویل در زمان معین داریم و اگر تحویل ندهیم به ما جریمه تعلق میگیرد. ببینید چه بلایی دارد بر سر تولید میآید؛ ما یک کلمه میگوییم دولت قادر به انجام ابتداییترین وظایف حاکمیتی خودش نیست؛ تابستان بحران برق و زمستان بحران گاز دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: حکمت اینکه میخواهند ما را از میراث اندیشهای و مدیریتی مصدق جدا کنند، چیست؟ کتاب «اقتصاد بدون نفت» زنده یاد انور خامهای میگوید به محض اینکه شوک کودتا وارد شد، یک جریان افراطی واردات کالاهای مصرفی شکل گرفت که تولیدکنندگان داخلی میتوانستند بسازند و در چهارچوب حمایتهای دوره مصدق اینها رشد چشمگیر کرده بودند. به قدری کالا به ایران ریختند که اگر سه روز تعلل میکردی که جنست را از گمرک خارج کنی، از صرفه اقتصادی میافتاد. ریشه تمام صنایع جوانه زده در دوره دکتر مصدق را این طوری سوزاندند.
وی تأکید کرد: آنجا با کودتا این کار را کردند و همین الآن کتاب «هنر تحریمها» نوشته نفیو میگوید تمام امید ما انداختن دولت ایران در ورطهای است که منابع و ذخایر ارزی آن در مسیرهای غیرمولد از بین برود و از دل آن آمیزه بیکاری فزاینده و تورم بیاید. یعنی فرمول اصلا تکان نخورده و فقط یک مقدار حواس جمعی همراه با یک دید استراتژیک میخواهد که همان مافیاهای رسانهای که آن دروغها را راجع به مشروطه و ملی شدن نفت آنقدر تکرار کردند تا به باور تبدیل شد، الآن هم دارند همان کار را میکنند.
مؤمنی افزود: چه کسانی هستند که میگویند تحریم اهمیت ندارد؟! اگر بفهمیم که شوک برونزا برای یک ساخت توسعه نیافته رانتی چه میکند، مشکوک میشوید و کسانی که بازی خوردهاند را هم روشن میکنید. گویی ایران باید در چهارچوب برنامه سقوط بنیه تولید ملی آمیزهای از وابستگیهای عمیق ذلتآور به قدرتهای بزرگ را همراه نابرابریهای کشنده و در کنار آن فساد گسترده و عمیق مشروعیت سوز را تجربه کند.
وی یادآور شد: در مقایسه با احمدینژاد که میگفت من اصلا برنامه مصوب مجلس را قبول ندارم، نشانه شرافت و نجابت پزشکیان است که میگوید میخواهم برنامه توسعه را اجرا کنم. اما اگر همین برنامه بی کیفیت را بدون اصلاح بنیادی بخواهد جلو ببرد، معنایش این است که اتفاقهای خیلی ناگوار در ایران رخ خواهد داد. من به جای آقای پزشکیان باشم، همزمان با اعلام اینکه من تابع قانون هستم، که اعلام شرافتمندانه و توسعهگرایی هست، برنامه ارتقاء این قوانین بسیار نازل و بی کیفیت را در دستور کار قرار میدادم و فوریترین و مهمترینش هم برنامه میان مدت توسعه هفتم کشور است.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: از نظر من جرم دکتر مصدق این بود که یک آگاهی عمیق راجع به فراز و فرودهای تاریخی ایران داشت. چون دیدگاه تولیدمحور سطح توسعه داشت، میفهمید که ارزانی و رفاه مصرفمحور و وارداتمحور ریشه فقر، فلاکت، ذلت و اسارت ایران و ایرانیان خواهد شد. از آن دریچه این بازی که الآن مافیاها راجع به واردات خودرو در ایران راه انداختهاند را بهتر میتوانید بفهمید. همه این را لمس میکنند که تولید خودرو در ایران بی کیفیت است، ولی راه حل این رفتن به سمت واردات نیست. راه حلش این است که شرافتی به خرج بده و یک ساختار انگیزشی ایجاد کن که بنیه تولیدی افزایش پیدا کند.
وی با بیان اینکه هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور، ۱۰۰ هزار فرصت شغلی را از بین میبرد، افزود: در برخی سالهای دهه ۹۰، ۳۰ میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور داشتیم. اگر ما یک تلویزیون به معنای واقعی کلمه ملی داشتیم، فقط عناوین این اقلام وارداتی را میگفت، ببینم یک آدم با شرافت هست که غرق در خجالت و خیس در عرق نشود که ما در ربع اول قرن بیست و یکم و برخورداری از ۱۵ میلیون آدم دانشگاه دیده باید این چیزها را وارد کنیم؟!
مؤمنی اظهار داشت: این ماجرا را باید از دریچه تحلیلهای سطح توسعه ببینید. ماجرا این است که اگر ایران نجات پیدا کند، نه بستهای از کرات دیگر میآید و نه بستهای از قدرتهای بزرگ میآید. اصل بلاهایی که بر سر ایران میآید و به سمت عقیم کردن بنیه تولیدی و عقیم شدن بنیه مالی حکومت به تبع آن میرود، این است که در دورانهای مبارزه هژمونیک شدت فشار برای فریب و منحرف کردن ایران بیشتر میشود. مثلا الآن یکی از فریبها این است که آمریکا بد است و باید زیر چتر روسیه، چین و دیگری برویم تا امورات ما بگذرد. بزرگترین جرم مصدق این بود که این را فهمیده بود.