مقایسه جوامع اروپایی و اسلامی

محمدحسین واحدی ارشد اندیشه سیاسی؛ سید جمال الدین اسدآبادی می‌گوید در غرب رفتم اسلام را دیدم، اما در سرزمین مسلمان از اسلام چیزی ندیدم. فارغ از اینکه این جمله درست یا غلط باشد. جدیدا ما در غرب شاهد اتفاقات عجیبی هستیم که شاید برای ما قابل توجه باشد.

اسلام گرایی در غرب به شدت افزایش یافته بعد از عملیات ۷ اکتبر، چرا که اغلب آن‌ها و دانشجویان به خصوص رژیم صهیونیستی را در حمله مقصر می‌دانند. حتی اعتراضاتی گسترده در دانشگاه‌ها و خیابان‌های آمریکا و کشور‌های اروپایی شاهد نیز بودیم. اعتراضاتی که به خشونت نیز کشیده شد و موجبات اخراج دانشجو‌ها و اساتید از دانشگاه‌ها را فراهم کرد. حتی شاهد برخورد پلیس با استاد‌های دانشگاه‌های معتبر جهان واقع در آمریکا که خلاف قوانین خودشان که مبتنی بر دموکراسی بود شاهد بودیم.

نامه رهبر ایران حضرت آیت الله خامنه‌ای که خطاب به دانشجویان آمریکایی نوشته شده بود مورد توجه و استقبال  دانشجویان آمریکایی قرار گرفت.   به طوری که خیلی از دانشجویان و مردم آمریکا رهبر ایران را الگوی خود و دست برتر  و قدرتمند منطقه غرب آسیا می‌دانند.

علاوه بر این‌ها مردم کشور‌های غربی با مشاهده بمباران‌های فراوان غزه و مقاومت پایداری آنان شروع به یاد گرفتن قرآن گرفتند. حتی گفتند قرآن است که به آن‌ها حس قدرت مقاومت و پایداری را داده است. علاوه بر همه این‌ها جدیدا پوشش زنان غربی بهتر شده و  اپوزیسیون مخالف نظام نیز از رشد اسلام گرایی و نفوذ ایران بسیار ترسیده‌اند. حتی چندین بار خودشان با سرخوردگی و نصحیت براندازان گفته اند که اسلام در اروپا بسیار زیاد شده  است. در حالی که کشور‌های مسلمان از جمله عربستان همه چیز را آزاد کرده یا به نوعی اصلاحات ایجاد کرده است. کنسرت های برخی خواننده‌های غربی فحشا محور، جشنواره مدل و لباس، بنا نهادن سکولاریسم و...

در خود ایران هم حجاب تبدیل به یک معضل بزرگی شده است. آمدن بیرون از بحران حجاب پسا مهسا ۱۴۰۱ نیز به راحتی ممکن نیست. زیرا دو قطبی‌هایی که بر سر این موضوع شکل گرفته که با هم تقابل دارند. ولی بر اثر گذشت زمان قابل حل است. این را را تاریخ نیز اثبات کرده که هر بحرانی بع نوعی حل می‌شود.

اروپا مثلا یک و دو قرن در گیر جنگ و قحطی بودند و با آمدن رنسانس همه چیز دگرگون شد. اما در آخر  باید عنوان کنم غرب به شدت اسلامی شده و کشور‌های مسلمان به طرف ارزش‌های غربی سعی دارند پیش بروند. با این حال که خود غرب دچار بحران‌های  زیادی روبه روست. خود آن‌ها متوجه شدند که باید به سمت اسلام که دینی دارای شریعت است چرخش کنند.

به علاوه این‌ها معماری‌های اروپایی به معماری‌های اسلامی به دلیل نبود آسمان خراش‌ها که نماد سرمایه داری هستند نزدیک است. زیرا در معماری اسلامی ما نیاید آسمان خراش و برج داشته باشیم، زیرا نماد سرمایه داری هستند. اروپا هم به دلیل حفظ آثار تاریخی و سنت خود معمولا آسمان خراش نمی‌سازد یا اگر هم بسازد در وسط بافت تاریخی خود اینکار کار را انجام نمی‌دهد.