ابوالفضل فاتح، فعال رسانهای و تحلیلگر در یادداشتی تحلیلی در خبرآنلاین به وضعیت انتخاباتی پارلمانی در بریتانیا پرداخت.
او نوشت: در بحبوحه انتخابات ایران، روز پنج شنبه ۴ جولای (۱۴ تیر) دقیقا یک روز پیش از دومین دور انتخابات ریاست جمهوری ایران، انتخابات پارلمانی انگلستان برگزار خواهد شد.
با توجه به انتخابات مهم فرانسه که دو روز پیش به انجام رسید، و شناختی که این انتخابات از تحولات اروپا ایجاد میکند، مناسب است ابتدا، اطلاعاتی کوتاه از نتایج آن تقدیم مخاطبان محترم شود.
روز یکشنبه (۱۰ تیرماه) انتخابات پارلمانی فرانسه برگزار شد و در مرحله اول این انتخابات که با مشارکت حدود ۶۰ درصد به انجام رسید، حزب راست افراطی اجتماع ملی به رهبری خانم مارین لوپن ۳۳ درصد آراء را کسب نمود. حزب میانه رو آقای ماکرون با عنوان «ائتلاف با هم» تنها توانست ۲۱ درصد آراء و جریان چپ به نام «جبهه جدید مردمی» حدود ۲۸ درصد آراء را به دست آورد. در شرایط فعلی برای پیشگیری از قدرت گرفتن حزب راستگرای خانم مارین لوپن، آقای ماکرون در اندیشه کسب ائتلاف با جریان چپ است.
اما وضعیت انتخابات در انگلستان متفاوت است و جریان محافظه کار پس از ۴ دوره حضور در قدرت، در آستانه یک شکست تاریخی واقع شده و حزب کارگر در آستانه یک پیروزی تمام عیار قرار گرفته است.
یادآور میشود در نظام پارلمانتاری بریتانیا، ۶۵۰ کرسی به کشورهای انگلستان (۵۳۳ کرسی)، اسکاتلند (۵۹)، ایرلند (۱۸) و ولز (۴۰) اختصاص دارد و حزب حاکم باید حداقل ۳۲۶ کرسی را راسا یا در قالب یک ائتلاف در اختیار داشته باشد، تا بتواند نخست وزیر و دولت را تعیین کند.
در انتخابات پارلمانی انگلستان هر شهروند بریتانیایی و یا شهروند کشورهای مشترک المنافع که اقامت دائم داشته باشد، میتواند برای نامزدی پارلمان ثبت نام کند. افراد میتوانند مستقلا یا از سوی احزاب کاندیدا شوند.
در انگلستان هیچ نوع سیستم بررسی صلاحیت برای نامزدی در انتخابات وجود ندارد. اما قضات، پلیس و نیروهای نظامی و دارندگان مناصب خدمات مدنی و همچنین سفرا و دیپلماتها و نمایندگان بین المللی و اعضای کمیسیون انتخابات و کارکنان پارلمان و هیات مدیره بیبی سی و مشاغلی نظیر آن نمیتوانند کاندیدا باشند، مگر آن که از شغل خود تا قبل از ثبت نام استعفا داده باشند. افراد ورشکستهی اقتصادی نیز که ورشکستگی آنها موجب محدودیتهای خاص شده باشد، صلاحیت حضور در انتخابات را ندارند.
در شرایط فعلی حزب محافظه کار با ۳۴۴ کرسی، حزب کارگر با ۲۰۵ کرسی و حزب ملی اسکاتلند با ۴۳ کرسی و لیبرال دموکراتها با ۱۵ کرسی، بلوکهای اصلی پارلمان را شکل میدهند.
از سال ۲۰۱۰ که حزب محافظه کار، در انتخابات پارلمانی پیروز شد، این حزب اکثریت پارلمانی را در اختیار داشته است. احزاب انگلیس معمولا در هر تحول سیاسی و به ویژه در صورت شکست در انتخابات، رهبران خود را تغییر میدهند. اما حزب محافظه کار از سال ۲۰۱۰ بدون شکست در انتخابات، تاکنون پنج رهبر متفاوت برگزیده است؛ دیوید کامرون، ترسا می، بورس جانسون، لیز تراس و ریشی سوناک.
شرایط نابسامان اقتصادی در سطح کلان و هزینههای سرسامآور زندگی به ویژه پس از کرونا در کشوری که مردم چندان به بحران عادت ندارند، آشفتگیها ی سیستم بهداشت و درمان که حدود هفت میلیون بیمار را در صف انتظار قرار داده است، نارضایتیهای اجتماعی در حوزهی کنترل مرزها و مهاجرت، گرانی فزاینده مسکن و نرخ بهرهی بانکی، گستردگی و نرخ جرائم، هزینهی سنگین تحصیلات تکمیلی و وضعیت محیط زیست، نرخ مالیات و وضعیت اشتغال شرایطی را پدید آورده، که پس از ۱۴ سال حاکمیت، این حزب را در آستانه شکست بزرگ پارلمانی قرار داده است. کمتر از دو ماه پیش در ۱۶ اردیبهشت ماه بود که در انتخابات شوراهای محلی، حزب محافظه کار شکست سنگینی را متحمل شد و با ازدست دادن ۵۰۰ کرسی در ردهی سوم قرار گرفت.
بر اساس روندها، شواهد و تحلیل برآیند نظرسنجیها از انتخابات روز پنج شنبه، حزب کارگر به رهبری «استارمر»، پیروز قطعی این انتخابات خواهد بود و پس از حدود ۱۴ سال به قدرت بازخواهد گشت. اما این تنها رخداد این انتخابات نیست.
رخداد مهم تر، احتمال تاریخیترین شکست حزب محافظه کار است. در شرایط فعلی طبق آخرین نظرسنجی موسسه «یوگاو»، میزان رضایت از عملکرد نخست وزیر ریشی سوناک، به سطح بسیار نازل ۲۰ درصد فرونشسته است و در صورتی که اطلاعات نظرسنجیها درست باشد، حزب محافظه کار، اکثر کرسیهای خود را از دست خواهد داد و حتی احتمال داده شده از ۳۴۴ کرسی به کمتر از ۱۵۰ و حتی رقم عجیب کمتر از ۱۰۰ کرسی تنزل یابد.
در مقابل احتمال میرود حزب کارگر که تحصیل کردگان، جوانان، زنان، … و کارگران بیشترین حامیان آن هستند، به رقم حداقل ۳۳۰ کرسی و احتمالا به کسب رقم فوق تصور بیش از ۴۵۰ کرسی و یا بیشتر ارتقاء یابد. این در حالی است که در شرایط فعلی این حزب تنها ۲۰۵ کرسی پارلمانی را در اختیار دارد. برای حزب لیبرال دموکرات نیز احتمال افزایش ۱۱ کرسی به بیش از ۵۰ کرسی داده شده است. پیشبینی میشود، شکست خوردهی بعدی این انتخابات حزب ملی اسکاتلند باشد که احتمال داده شده، از ۴۸ کرسی به کسب کمتر از حتی ۱۵ کرسی نائل شود.
«جرمی کوربین»، رهبر چپ گرای پیشین حزب کارگر انگلستان بود، که پس از شکست انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۹ از سمت خود استعفا داد و چند ماه بعد، «استارمر» به این سمت برگزیده شد. «کوربین» پس از «اد میلبند» در سال ۲۰۱۵ به رهبری حزب کارگر انتخاب گردید و گرچه در اواخر ۲۰۱۹ استعفا داد، اما تا اوریل ۲۰۲۰ در این سمت باقی بود.
«استارمر»، رهبر ۶۲ساله فعلی حزب کارگر خود را «یک سوسیالیست میداند» که در جستجوی تقویت اتحادیههای صنفی و کارگری و ملی کردن خدمات عمومی نظیر آب، راه آهن و پست و… است. اما پس از کسب قدرت در آوریل ۲۰۲۰، تلاش کرد، حزب کارگر را تا حد زیادی از اندیشهها و شخصیتهای تحت تاثیر کوربین تصفیه کند. منازعهی او با کوربین تا جایی پیش رفت که در اقدامی بیسابقه، کوربین را به اتهام سیاسی کاری و کم کاری در مقابله با یهود ستیزی از حزب کارگر تعلیق و سپس اخراج کرد.
در انتخابات جاری، «جرمی کوربین» که در ۴۰ سال گذشته به صورت پی در پی نماینده حزب کارگر بوده است، به عنوان کاندیدای مستقل در منطقهای از لندن کاندیدا شده است. اگر او بتواند بدون حمایت حزبی، کاندیداهای دیگر از جمله کاندیدای حزب کارگر را شکست دهد، این یک موفقیت بزرگ برای او و یک چالش حیثیتی برای استارمر خواهد بود. اما پیشبینیها رقابت کوربین ۷۰ساله با سایرین را بسیار نزدیک ارزیابی میکند و پیشبینی برد او قطعیت ندارد.
یادآور میشود که در انتخابات جاری انگلستان ۴۵۹ تن به عنوان کاندیدای مستقل ثبت نام کردهاند که تقریبا دو برابر انتخابات پیشین است. اما معمولا کاندیداهای غیر حزبی شانسی برای پیروزی ندارند. چرا که پیروزی در رقابتهای سنگین انتخاباتی در انگلستان، نیازمند امکانات مالی، تیم، زمان و شهرت است و معمولا در این موارد رقابت با کاندیدای حزبی بسی دشوار است. لذا در میان ۴۵۹ کاندیدای مستقل یاد شده تنها تعداد انگشت شماری وجود دارند که بتوانند تا حدی به رقابت جدی وارد شوند.
نرخ مشارکت در انتخابات گذشتهی انگلستان حدود ۶۸ درصد بوده و انتظار میرود، مشارکت در انتخابات روز پنجشنبه نیز بین ۶۵ تا ۶۹ درصد محقق شود. بالاترین نرخ مشارکت در انگلستان به انتخابات دهه پنجاه قرن بیستم باز میگردد که به نصاب۸۰ درصد دست یافت. برای ارزیابی بهتر از میزان مشارکت مردم در انگلستان یادآور میشود که نرخ حضور در رفراندوم حساس برگزیت، حدود ۷۲ درصد بود.
طبق نظرسنجی ها، تلویزیون منبع بیش از ۵۳ درصد مردم انگلستان برای اخبار انتخابات است. ۴۳ درصد از رسانههای اجتماعی، ۴۲ درصد از وبگاه روزنامهها و به همین میزان از رادیو، و ۳۳ درصد از طریق اپلیکیشنهای خبری که مربوط به روزنامهها نیستند، اخبار انتخاباتی را دریافت میکنند (از آنجا که بسیاری افراد همزمان از دو یا چند رسانه بهره میبرند، اعداد همپوشانی دارند).
در این حال برای گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال، رسانههای اجتماعی مهمترین منبع دریافت خبر است، به گونهای که حدود ۷۲ درصد از این منابع بهره میبرند. در مرتبهی بعدی روزنامهها با ۴۸ درصد و تلویزیون با ۴۵ درصد قرار میگیرند. هر چه سن رای دهندگان افزایش پیدا میکند، تلویزیون به منبع مهمتری برای اخبار انتخاباتی تبدیل میشود به گونهای که در سوی دیگر جدول بیش از ۷۴ درصد مردم بالای ۷۴ سال، از تلویزیون به عنوان منبع اصلی اخبار انتخاباتی بهره میبرند.
جالب است بدانید، در میان کسانی که از رسانههای اجتماعی به عنوان منبع دریافت اخبار انتخابات بهره میبرند، فیسبوک ۶۹ درصد، یوتیوب ۵۶ درصد، اینستاگرام ۴۶ درصد و شبکه ایکس ۲۹ درصد مراجعات را در اختیار دارند (با توجه به رجوع به بیش از یک شبکه از سوی گروهی از پرسش شوندگان، اعداد همپوشانی دارند).
از آنجا که ممکن است دربارهی تاثیر این تحول بزرگ در فضای سیاسی انگلستان، در ارتباط با منطقه پرسش شود، به رغم تفاوتها در سیاست داخلی و نقش آفرینی مردم در تغییر این سیاست ها، در سیاست خارجی تفاوت عمیقی بین دو حزب اصلی انگلستان از منظر راهبردی مشاهده نمیشود و بیشتر تفاوتها تاکتیکی یا در درجه و شدت و ادبیات است. به طور مثال در موضوع فلسطین، همواره حزب محافظه کار از حامیان درجه اول اسرائیل، بوده است.
در سالهای اخیر در درون حزب کارگر به ویژه در دوران جرمی کوربین، با رشد چپ گراها و پروگرسیوها، موضوعات حقوق زنان، اقلیت ها، و منازعات بین المللی از جمله فلسطین تا حدی مورد توجه قرار گرفت.
اما با اخراج کوربین از حزب کارگر و تقویت راستگراهای این حزب، تفاوتها در سیاست خارجی با حزب کنزرواتیو به حداقل رسید به گونهای که به رغم تفاوت لحجه، هر دو حزب با آتش بس فوری در غزه موافقت نکردند و هجوم اسرائیل به غزه را به عنوان حق دفاع اسرائیل به رسمیت شناختند و اعتراضات مردمی نیز تاثیر چندانی در تغییر عملی سیاست خارجی انگلستان نداشت، گرچه حزب کارگر با ادبیات ملایمی ضرورت احتیاط نسبت به جان غیر نظامیان را با چند اظهار تاسف نسبت به کشتار و نسل کشی فلسطینان ابراز داشته و گفته است در زمان مناسب، موضوع به رسمیت شناختن فلسطین را بررسی خواهد کرد.
نوع رویکرد دو حزب اصلی محافظه کار و کارگر به قضایای فلسطین و جنگ غزه سبب شده است که بسیاری از مسلمانان و حامیان فلسطین در انگلستان، احزاب دیگری که شعارها و رویکردهای نسبتا مثبتی درباره فلسطین داشتهاند را هدف «رای» خود قرار دهند، و از هر دو حزب اصلی چشم بپوشند. گرچه سهم آراء مسلمانان به گونهای نیست که در شرائط فعلی تغییر عمدهای در آرایش پارلمانی انگلستان ایجاد کند.
در آذرماه سال گذشته پیروزی راستگراهای افراطی هلند به رهبری «خیرت ویلدرس» در انتخابات پارلمانی با استقبال وسیع راستگراهای افرطی اروپا و بلکه جهان مواجه شد. روز یکشنبه نیز راستگراهای افراطی فرانسه به پیروزی مهمی دست یافتند و در مرحله نخست انتخابات، رتبه اول را کسب کردند.
چنان که گفته شد پس از آنها بیشترین کرسی به چپگراهای فرانسه رسید. از سوی دیگر روز پنج شنبه انتخابات پارلمانی انگلستان با احتمال بالای پیروزی حزب کارگر به انجام خواهد رسید و انگلستان رهبران جدیدی را به خود خواهد دید. بر اساس این رخدادها شاهد تحولاتی در عرصهی سیاسی اروپا خواهیم بود. لذا، اگر گفته شود، سال ۲۰۲۴ را باید سال تغییر در چهرهی سیاسی اروپا نام نهاد، سخن بیراهی نگفته این.
درباره تاثیر این تغییرات بر اروپا و روابط اروپا با جهان و و همچنین تاثیر انتخابات آمریکا بر روابط متقابل با منطقه و ایران، متعاقبا خواهم نوشت، ان شاء الله.