bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۳۶۵۰۳
جلال ساداتیان در گفتگو با فرارو تحلیل کرد:

چرا روسیه و چین صمیمی‌تر شده‌اند؟

چرا روسیه و چین صمیمی‌تر شده‌اند؟
«روسیه و چین به دنبال این هستند که در قالب مراوادات اقتصادی و مالی از زیر فشار آمریکا خارج شوند. این نکته را نیز فراموش نکنیم که گرچه این کشور‌ها فعلا اهداف نظامی را مد نظر قرار نداده اند، اما ممکن است در آینده تبادلات نظامی نیز شکل بگیرد. درباره نقش ایران در این مناسبات هم، ایران از این اتفاقات و مناسبات خوشحال است و شاید مقام‌های ایران معتقدند نزدیکی چین و روسیه در نهایت به نفع ما خواهد بود.»
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۲ خرداد ۱۴۰۳

فرارو- ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در سفر اخیر خود به چین با شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور این کشور دیدار کرد. دیداری که بر اساس گفته‌های مقامات دو کشور اهداف گسترده‌ای را دنبال می‌کند.

به گزارش فرارو، بعد از وضع تحریم‌های غرب علیه روسیه، پکن به تامین‌کننده اصلی خودرو، پوشاک، مواد خام و بسیاری از محصولات دیگر برای مسکو تبدیل شد. بر اساس آمار و ارقام دولتی چین، حجم تجارت این کشور با روسیه در سال ۲۰۲۳ با ثبت رکوردی تازه به ۲۴۰ میلیارد دلار رسید، رقمی که ۶۴ درصد بیشتر از ۲۰۲۱، یعنی سال قبل از حمله روسیه به اوکراین بود.

پس از سفر دو روزه پوتین به پکن، رهبران دو کشور به ایالات متحده آمریکا و ناتو در خصوص ایجاد هر گونه زیرساخت نظامی در افغانستان هشدار دادند. به گفته رهبران روسیه و چین، آمریکا و ناتو باید از ایجاد دوباره زیرساخت‌های نظامی در افغانستان خودداری کنند. همچنین پوتین و شی‌جین‌پینگ متعهد شده‌اند که «عصر جدید» مشارکت میان مسکو و پکن که قدرتمندترین رقبای ایالات متحدۀ آمریکا محسوب می‌شوند، را آغاز کنند.

برخی تحلیلگران حوزه سیاست خارجی معتقدند، پوتین با انتخاب چین برای نخستین سفر خارجی پس از ادای سوگند در دور جدید ریاست‌جمهوری خود، خواسته است پیامی در مورد اولویت‌های مسکو و استحکام روابط چین و روسیه را به جهان، و به ویژه به آمریکا برساند. بعد از اعمال تحریم‌های سنگین آمریکا علیه روسیه، پکن به شریکی حیاتی برای مسکو تبدیل شده که به دنبال گرفتن ضربه تحریم‌هایی است که آمریکا و کشور‌های دیگر علیه روسیه وضع کرده‌اند.

همچنین مدتی پیش، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، مدعی شد که حدود ۷۰ درصد از ابزار آلات ماشینی و ۹۰ در صد از تجهیزات ریزالکترونیک روسیه و ابزار‌هایی که در جنگ اوکراین توسط روسیه استفاده شده، از چین وارد می‌شود. آمریکا در ماه مه حدود ۲۰ شرکت مستقر در چین و هنگ کنگ را در فهرست تحریم‌های خود قرار داد. به گفته واشنگتن یکی از این شرکت‌ها قطعات پهپاد صادر می‌کرده و شرکت‌های دیگر هم به مسکو کمک کرده‌اند که برای دستیابی به فناوری‌های دیگر، تحریم‌های غرب را دور بزند.

جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی دولت آمریکا نیز در واکنش به تحولات مربوط به سفر پوتین به چین ادعا کرد: «وجه اشتراک آن‌ها در به چالش کشیدن شبکه ائتلاف‌ها و شراکت‌هایی است که آمریکا از آن‌ها بهره می‌برد و تلاش برای یافتن راه‌هایی به منظور تقویت منافع امنیت ملی یکدیگر است.»

با توجه به این شرایط پرسش‌هایی مطرح است از جمله این که چین و روسیه با چه اهدافی به یکدیگر نزدیک‌تر شده اند و آینده روابط این دو کشور برای ایران چه خواهد بود؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

مروری بر تاریخچه تحولات منطقه

چرا روسیه و چین صمیمی‌تر شده اند؟جلال ساداتیان به فرارو گفت: «روابط فعلی روسیه و چین را باید با مروری بر تاریخ مورد بررسی قرار داد. تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، جهان به دوقطبی شرق و غرب تقسیم شده بود، اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بلوک شرق یکی یکی به استقلال رسیدند و جدا شدند، برخی از آن‌ها به سمت غرب تمایل پیدا کردند، برخی دیگر نیز سعی کردند مستقل باقی بمانند و با کشور‌های غیرمتعهد، صمیمی‌تر شوند. اما باز هم در این دوران، دنیا شکل خود را پیدا نکرده بود. زمانی که فرانسیس فوکویاما، تز «پایان تاریخ» را با خوشحالی مطرح کرد، ساموئل هانتینگتون، اعلام کرد که نمی‌توان چندان خوشحال بود چرا که «جنگ تمدن‌ها» شروع می‌شود و تمدن‌هایی از تمدن اسلامی تا انگلاساکسون با هم برخورد خواهند کرد. مدت زیادی از این موضوع نگذشته بود، که سید محمد خاتمی، «گفتگوی تمدن ها» را مطرح کرد. همه این‌ها در راستای شکل گیری یک نظام بین الملل بود.»

وی افزود: «پس از این مراحل، صحبت از این شد که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها سعی کردند بگویند ما برتر هستیم. همزمان با این موضوع نیز اقدام به تحقیر روس‌ها کردند که ثابت کنند روس‌ها عددی نیستند. بعد از همه این‌ها جهان به سمت چندقطبی رفت. درواقع چندین قطب شکل گرفتند و صحبت از این شد که قدرت‌های رو به رشدی مثل برزیل قدرت می‌گیرند، سپس نام هند در محافل سیاسی مطرح شد و در نهایت نام «چین» مطرح شد که به علت رشد اقتصادی در حال پیشرفت و قدرت گرفتن در عرصه جهانی بود. امروزه صحبت از این است که کشور‌های شرقی مناسبات حاکم بر دنیا را تغییر دهند و شرایط جدیدی را ایجاد کنند. پس از آن که احساس شد سوئیفت زیر بلیت ایالات متحده و بانک مرکزی ایالات متحده (فدرال رزرو) است، هر یک از کشور‌ها سعی کردند پول محلی خود را تقویت کنند. کشور‌های شرقی سعی کردند مثل یورو، برای خود یک پول را تعیین کنند که مناسبات اقتصادی را بین خود شکل دهند. اما هنوز چنین اتفاقی رخ نداده و با وجود این که گفته می‌شود چینی‌ها به تنهایی بالغ بر ۱۸ هزار میلیارد دلار، روسیه ۳ هزار میلیارد دلار و آمریکا ۵۶ هزار میلیارد دلار گردش مالی دارند.این روز‌ها بین بازیگران صحنه بین الملل، سازمان‌های غیردولتی چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه‌های دیگر تاثیرگذار شده اند. آن‌ها در شکل گیری روابط بین الملل موثرند، توسعه شبکه‌های مجازی و ارتباطی نیز در افکار عمومی کشور‌های جهان به گونه‌ای تاثیر گذار شده که شکل دهی نظام بین الملل را از انحصار دولت‌ها خارج کرده است. درواقع در کنار همه نکاتی که در خصوص بلوک بندی‌ها و صف بندی‌ها گفته شد، این بازیگران نیز نقش آفرینی می‌کنند.»

چین از دیپلماسی و روسیه از استقلال عمل استفاده می‌کند

دیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «اگرچه آمریکا هم اکنون قدرت اول منطقه در نظر گرفته می‌شود، اما در تلاش است که همه دنیا را به شکلی دوباره تحت سلطه خود در بیاورد نه تنها چینی‌ها و روس‌ها بلکه حتی اروپایی‌ها نیز از این موضوع ناراحتند. برای مثال می‌بینیم که آمریکایی‌ها در قبال قرارداد چابهار بین هند و ایران واکنش نشان می‌دهند که اگر این دو کشور مناسبات تجاری خود را ادامه دهند، هند تحریم خواهد شد. طبیعتا این نوع رفتارها، از جهات مختلف آزاردهنده است و کشور‌های مختلف ترجیح می‌دهند در دنیای آزاد تبادل داشته باشند. این در حالیست که در برخی مواقع آمریکا همین ارتباطات را تبدیل به اهرمی می‌کند تا دیگر کشور‌ها را تحت فشار و سلطه خود بگیرد. همه این‌ها را گفتم تا به این نتیجه برسم که در چنین شرایطی، کشور‌های مختلف تلاش می‌کنند قطب‌هایی را ایجاد کنند که قدرت نه گفتن به آمریکا و تقابل با این کشور (نه به معنای نظامی بلکه به معنای حق داشتن) را داشته باشند. درست است که چینی‌ها مبادلات گسترده‌ای را با آمریکایی‌ها دارند، اما اینطور هم نیست که هر چه آمریکایی‌ها می‌گویند بپذیرند. چینی‌ها از دیپلماسی خاص خود استفاده می‌کنند و به جای تقابل مستقیم و جدی با آمریکا به دنبال توسعه اختیارات و قدرت خود در منطقه هستند.»

وی افزود: «چینی‌ها درباره مناطقی از جمله تبت، هنگ کنگ و تایوان با آمریکایی‌ها مشکل دارند و دخالت‌های آمریکا را در این منطقه اصلاً بر نمی‌تابند. اما همین مشکلات منطقه‌ای با آمریکا باعث شده که کشور‌های مختلف به این فکر بیفتند که در حوزه مناسبات تجاری، سیاسی و اقتصادی خود تحولاتی ایجاد کرده و با آرایشی جدید به مصاف قدرت‌های حاکم در نظام بین الملل بروند. با این وجود، هم روسیه و هم چین تحت فشار آمریکا قرار دارند. برای مثال روسیه تحت تحریم ایالات متحده است. کاری که آمریکا برای فشار آوردن به تمامی کشور‌های منطقه انجام می‌دهد تحریم است. به همین دلیل نیز روسیه به دنبال احیای استقلال عمل خود است. اکنون پرسش این است که آیا روسیه می‌تواند به استقلال عمل دلخواه خود برسد یا نمی‌تواند؟ چه روسیه موفق شود و چه نتواند موفق شود، یکی از دستاورد‌های احتمالی این است که یک نظام چند قطبی ایجاد خواهد شد و نه یک نظام تک قطبی. فرانسه و آلمان در میان کشور‌های اروپایی بار‌ها تلاش‌هایی را در این زمینه انجام داده اند، اما قدرت نظامی آمریکا و پایگاه‌هایی که در این کشور‌ها دارد، اجازه نداده که این کشور‌ها چندان موفقیتی کسب کنند. درواقع مجموعه کشور‌های اروپایی هنوز به جایگاهی نرسیده اند که بتوانند در برابر آمریکا مقاومت کامل داشته باشند.»

چین و روسیه منافع خود را فدای هیچ کشوری نمی‌کنند

مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «روسیه و چین به دنبال این هستند که در قالب مراوادات اقتصادی و مالی از زیر فشار آمریکا خارج شوند. این نکته را نیز فراموش نکنیم که گرچه این کشور‌ها فعلا اهداف نظامی را مد نظر قرار نداده اند، اما ممکن است در آینده تبادلات نظامی نیز شکل بگیرد. درباره نقش ایران در این مناسبات هم، ایران از این اتفاقات و مناسبات خوشحال است و شاید مقام‌های ایران معتقدند نزدیکی چین و روسیه در نهایت به نفع ما خواهد بود و به تبادلات گسترده نظامی و حمایت‌های امنیتی منتهی می‌شود. این در حالیست که آن‌ها صرفا می‌گویند ما با ایران روابط دوستانه داریم. روابط دوستانه با روابط استراتژیک فرق می‌کند، بنابراین، آن چه مدنظر مسئولان کشور ما است، شکل نمی‌گیرد. روابط استراتژیک یعنی در همه ابعاد پشت ایران بایستند و هر مشکلی برای ما رخ دهد، از ما پشتیبانی کنند. این همان چیزی است که در روابط ما اصلا مشاهده نمی‌شود. چین اصلا تمایلی ندارد که حتی سر تایوان با آمریکا وارد درگیری شود، چه برسد به ایران؛ بنابراین بهتر است مقام‌های کشور ما نیز با واقع بینی بیشتری به روابط بین المللی ما فکر کنند. خوش بینانه اگر نگاه کنیم، خوشحالی ایران از این جهت که با توسعه تجارت در منطقه، یک دنیای بدون تحریم تجاری در منطقه خواهیم داشت، درست است و می‌تواند به جا باشد. درواقع شکل گیری احتمالی یک بازار بزرگ منطقه ای، با استقبال مقام‌های ما همراه شده است.»

برچسب ها: چین روسیه ایران پکن
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین