داور خیلی خوب عمل کرد و فکر میکنم تصمیماتش در نتیجه بازی هیچ تاثیری نداشت. از او بابت قضاوت خوبی که داشت، تشکر میکنم. صحبتی هم با هواداران داریم؛ متاسفانه روزی که آمدند و تشویق کردند، نتوانستیم بازی را ببریم. مطمئن باشید روز بهتر خواهد آمد.
* از آن اتفاقات ۳-۴ ماه گذشته است.
چهار ماه گذشته است. اوکی، چهار ماه گذشته است. چه میخواهید بگویید؟ میشود مستقیم و روراست حرفتان را بزنید؟
میدانید، وقتی شما مریض میشوید، زمانی را باید سپری کنید تا خوب شوید. وقتی خوب میشوید، دیگر قدرت قبل از مریضی را ندارید. باید زمان بگذرد تا بهبود پیدا کنید. اما متاسفانه هفته به هفته اتفاقات برای ما میفتاد و زمام برای بهبود نداشتیم.
* بازیکنان سپاهان طوری موقعیت از دست میدانند که انگار لیگ برایشان کم اهمیت شده است. آیا فکرشان روی جام حذفی است و میخواهند در جام حذفی قهرمان بشوند و لیگ را کنار گذاشتهاند؟
فکر نکنم. بازیکنان بهترین خودشان را نشان دادند، در واقع چیزی که امکانپذیر بود. یک سری اتفاقات داخلی هست که اینجا جایی نیست که درباره آن صحبت کنم و مسائل خصوصی تیم است و مهم هم نیست. ما باید ساختار سازماندهیمان را بازسازی کنیم. ما همچنان در این فرآیند هستیم که تا امروز هنوز تکمیل نشده است. من باید بازیکنانم را تحسین کنم که با همه اتفاقاتی که افتاده، همچنان رفتار خیلی بهتری از خودشان نشان دادند. بله، شاید در بعضی بازیها که امتیاز از دست دادیم، کمی قدرت بیشتری داشتیم، شاید همچنان میتوانستیم بجنگیم.
ما از اول فصل به خاطر قدرت تیم سپاهان انتظاراتی از این تیم داشتیم اما وقتی بعضی اتفاقات رخ میدهد و قدرت کم میشود باید انتظارات پایین بیاید. سخت است که ما بتوانیم انتظارات همه را برآورده کنیم. این چیزی است که کمی برای بازیکنان سنگین است که بخواهند مدیریتش کنند.
چیزی که است این است که همه مردم میگویند سپاهان، سپاهان، سپاهان، سپاهان قوی، سپاهان پرستاره و ... . طوری که انگار برای سپاهان ارکستر برگزار کرده بودند. مثل این میماند که سپاهان هر سال قهرمان میشده و امسال که قهرمان نمیشود باید اینطور کنیم. چون بازیکنان ما همه سوپراستار هستند، باید قهرمان قهرمان لیگ میشدند. من میگویم اوکی، یعنی ما انقدر ستاره داریم؟ خوشحالم که انقدر ستاره در تیمم هست. بعد به تیمهای دیگر نگاه میکنم؛ مثلا بیرانوند ستاره نیست، دروازهبان تیم ملی است. ولی دروازهبان ما یک ستاره است و دروازهبان اول تیم ملی هم نیست.
کنعانیزادگان، بازیکن فیکس تیم ملی، ستاره نیست، ولی ما ستاره داریم، دانشگر، هادی و سیاوش. با اینکه همه میگویید ستاره داریم اما میگفتید دفاع وسط هم نیاز داریم. اگر بخواهیم ادامه بدهیم، گئورگی یکی از بازیکنان سپاهان که پرسپولیس رفته را ستاره صدا نمیکنید. سروش مثلا ستاره نیست، کریمی ستاره است. میتوانم تا آخر برایتان ادامه بدهم. پس تیم ما یک تیم پرستاره است. تیم ما پر از ستاره است اما بقیه تیمها هیچ ستارهای ندارند و ما خیلی ستاره در تیممان وجود دارد. بعضی وقتها میخواهیم آن ستاره باشد، مثل امروز که میخواستیم بازی را ببریم و نبردیم اما مابقی بازی را بردند، شاید به خاطر اینکه ستاره در تیمشان ندارند.
مغانلو اوایل فصل پیش فقط یک گل زده بود و نیم فصل همه انتقاد میکردند و میگفتند او را نمیخواهیم و فوروارد خارجی بیاورید اما حالا ستاره است. بعضی وقتها ستارهها تلاششان را میکنند اما همه ما انسان هستیم و برای کار و هدفی تلاش میکنیم. درک میکنم که همه میخواهند ببرند، ما هم میخواهیم ببریم. بیایید شرایط را برای بردن فراهم کنیم. اول فصل خوب بود تا جایی که موقعیتی پیش آمد و یکدفعه این اتفاقات رخ داد.
ولی باشگاه الان سازماندهی بهتری را درست میکند و در مسیر خوبی هستند که بتوانیم قویتر باشیم. اما شاید برخی تیمها ساختار متفاوتتری دارند که این دو تیم، تیمهایی بودند که بیشتر قهرمان شدند. این بازیکنان واقعا لیاقت بیشتر از اینها را داشتند اما بعضی وقتها یک چیزهایی باعث میشد که نتوانند کیفیتشان را تا بالاترین سطح بروز بدهند. میتوانم بگویم نه لیاقتشان خیلی بیشتر از اینهاست. برویم برای کار کنیم برای لحظات بهتر.