تصویب کلیات لایحه «اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری» در مجلس در شرایطی است که این لایحه، بهعنوان پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور، در نشست ۱۸ آبانماه ۱۴۰۱ هیأتدولت به تصویب رسید و در نخستین روزهای آذرماه ۱۴۰۱ به مجلس ارسال شد.
به گزارش همشهری، بررسی این لایحه در کمیسیون اجتماعی مجلس از فروردینماه ۱۴۰۲ کلید خورد و توجه ویژه رسانهها و افکارعمومی را بهدنبال داشت و به لایحهای جنجالی در دستورکار بهارستان تبدیل شد که طی ماههای گذشته با موافقتها و مخالفتهای قابلتوجهی هم مواجه شدهاست؛ ایندرحالی است که عمده دلایل موافقان و مخالفان این لایحه حول محور مسائل اقتصادی بودهاست. ازسوی دیگر تعطیلشدن «پنجشنبه» یا «جمعه» نیز از دیگر محورهای اختلافنظرها درباره این لایحه بوده که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
طرح شده ازسوی: دولت و مجلس
نهادینهسازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و کرامت انسانی
ارجنهادن به سرمایههای انسانی و اجتماعی
توجه به استحکام خانواده و ایجاد تعادل میان کار و زندگی افراد در نظام سازمانی
توجه به اثربخشی و کارایی در فرایندهای اداری
ارتقای بهرهوری نیروی کار
تأثیرگذاری بر حوزه گردشگری
کاهش آلودگی هوا
عمده دلایل مخالفان
طرح شده ازسوی: بخشهای خصوصی اعم از خدماتی، تولیدی و...
کاهش راندمان کاری به وضعیتی بدتر از شرایط کنونی
طولانیشدن فرایندهای اداری بهدلیل افزایش تعطیلات و بینالتعطیلیها و درنهایت افزایش بلاتکلیفی و نارضایتی مردم از دستگاههای دولتی
زیان عمده شغلهای آزاد و غیردولتی – اداری
تحتتأثیر قرار گرفتن کارگران موقت و کاهش امکان کاریابی آنها بهمنظور تامین حداقل درآمد
بالا رفتن هزینههای کارفرمایی و تولید
هماهنگشدن با الگوی جهانی
افزایش زمان برای فرایندهای تجاری و مبادلات با بازارهای جهانی و منطقهای
افزایش زمان برای مراودات بانکی و گمرکی
توسعه اقتصاد گردشگری
بینالمللیشدن بازارها ازجمله بازار سرمایه و بورس
کاهش هزینههای مبادله و زیان اقتصادی تعطیلات
مبادلهپذیر کردن بیشتر خدمات
کاهش انزوای بینالمللی
افزایش بهرهوری و فراهمسازی زمینههای پیشرفت
افزایش روزهای کاری مشترک با دنیا
انتقال پیام «اراده ایران برای توسعه همکاریهای بینالمللی» به جهان
عمده این دلایل ازسوی فعالان حوزه تجاری و بازرگانی تولید و در فضای عمومی منتشر شدهاست.
در دلایل مطرح شده صرفا «بعد اقتصادی» و «افزایش زمان هماهنگ با تعطیلات جهانی» مدنظر قرار گرفتهاست.
اینکه بسیاری از ساعتهای اداری ایران با جهان متفاوت است و چنانچه این موضوع مشکل لاینحل باشد، باید هماکنون هم گرفتار چنین ضایعهای باشیم.
موافقان، راهحلهای مطرح در حوزه مراودات برخط و همچنین استفاده از ارزهای دیجیتال را مدنظر قرار ندادهاند.
به راههای جایگزین که سالها مورد استفاده است، پرداخته نشده و استدلالی درباره اینکه با افزایش یک روز تعطیلی، شاهد حجم گستردهای از تغییرات کیفی در حوزه اقتصادی خواهیم بود، ارائه نشدهاست.
عدمارتباط طیف گستردهای از دستگاههای اداری با تعاملات بینالمللی
مشکل اضافهشدن تقویم میلادی در مناسبتهای مختلف مذهبی، ملی و جهانی
مناسکی و فرهنگیبودن روز پنجشنبه
منع شرعی مشابهت با یهود در فرض تعطیلی روز شنبه
داشتن آثار منفی مالی برای دولت
داشتن آثار منفی مالی برای واحدهای تولیدی
افزایش روزهای بینالتعطیلی و ایجاد سردرگمی در مناسبتهای مختلف
نیمهتعطیل بودن پنجشنبه درحالحاضر و تداوم اثر آن حتی درصورت تعطیلی روز شنبه
دلایل موافقان تعطیلی روز پنجشنبه بیشاز هر چیز پاسخ به دلایل موافقان تعطیلی روز شنبه است و کمتر به ادله تعطیلی پنجشنبه پرداختهاند.
در دلایل مطرح شده نسبت به برخی ابعاد اجتماعی – سیاسی تعطیلی نیز توجه شدهاست.
بهصورت «اندماجی» و «ارتکازی» نسبت به مفهوم زمان و آثار و تبعات آن، اشارههایی مطرح شدهاست.
راه غلط سادهنمایی مسئله یا بزرگنمایی راهحل تعطیلی شنبه: باید توجه داشت میزان مراودات اقتصادی ما با ۱۰۰ کشوری که دراین تعطیلات قرار میگیرند، نسبت به مراودات ما با سایر کشورها (بیشاز ۸۰ کشور که چنین مشکلی با آنها نداریم)، تنها بخش کوچکی از بیتوجهی به مسئله است. ازسوی دیگر بخش مهمی از چالشهای مطرح شده، ارتباط وثیقی با تعطیلات ندارد و علل دیگری نیز مطرح است. درواقع علل اصلی مشکلات ذکر شده، به همپوشانی تعطیلات فروکاسته شدهاست.
مسکوت گذاشتن امکان راهحلهای دیگر: درحالحاضر تدبیر امور در حوزههای مختلف بهسمت فضایمجازی و بهرهگیری از تکنولوژیهای مدرن حرکت کرده و بسیاری از مشکلات ناشی از حضور مستقیم نیرویانسانی را رفع کردهاست.
بیتوجهی به اختلافهای زمانی میان کشورها: باید توجه داشت که نظم شب و روز ۲ نیمکره و فاصله زمانی میان کشورها را نمیتوان با تعطیل کردن اصلاح کرد.
موازنه سطح ابتلا (سود و زیان تجاری – اجتماعی): در نظام حکمرانی، نگرش به پدیدههای چندبعدی، باید متناسب با پیچیدگیهای آنها باشد. گاهی با وجود برخی مشکلات در یکی از ابعاد، با پیامدهای مثبت فراوان در سایر ابعاد مواجه هستیم. باید دید مضرات اجتماعی – سیاسی تعطیل نشدن پنجشنبه، بهعنوان روز نیمهتعطیل و برخوردار از ویژگیهای سنتی – تاریخی برای ایرانیان، بر مضرات اقتصادی تعطیلی این روز غلبه ندارد؟
موازنه عمق ابتلا: توجه به تضعیف توان فرهنگی – اجتماعی جامعه، بهویژه درمسیر نیل به الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت، بسیار حیاتی است. بهنظر میرسد تجربه کاهش توان فرهنگی – اجتماعی جامعه ایرانی در تثبیت ساعات رسمی اداری و حذف عملی و البته تدریجی ساعات اوقات شرعی با قانون کاهش ساعات کاری و افزایش تعطیلات و بهشکل خاص تعطیلی روز شنبه در حال تکرار شدن است.
غفلت از مباحث نظری: در شاخههای مختلف علوم انسانی و اسلامی، «زمان» یکی از مهمترین و عمیقترین ابعاد حیات اجتماعی جوامع را تشکیل میدهد. نوع و تفاوتی که در فهم زمان در یک جامعه و برای یک جامعه وجود دارد، بهعنوان یک عامل محیط بر شناختها و ارادهها، دامنه گسترده و عمیقی از امور و تنظیمات را معنادار، منظم و قابلاجرا میکند؛ بنابراین اگر قرار است درباره یک «اقدام زمانی» تصمیمی گرفته شود، باید توجه جدی به اهمیت و عمق رابطه یک جامعه در نسبتی که با فهم و معنای زمان پیدا میشود، داشت.
دورههای زمانی و نظمبخشی: زمان، امکان و ضرورتهای رفتاری، اخلاقی و عقلانی در سیر و مسیر حرکت و رشد افراد و جوامع را ممکن و معنادار میکند.
با تغییر منطق فهم دورههای زمانی در تقویمها، به مرور منطق و چارچوب معنادهی فرهنگی یک جامعه در ارتباط با زمان تغییر میکند.
نظم مدرن تلاش کرده نظمها و معانی زمانی متفاوت را با نظام معنایی عموما کمی و مادی خود نزدیک و سپس در خود حل کند.
در زمانه ما، منطق و ملاکهای زمانی که سازمانها و نهادهای رسمی با آن کار میکنند، به مرور به منطق عمل فرهنگی و اجتماعی قاطبه جامعه تبدیل میشود و حذف طیف گستردهای از معناهای فرهنگی – اجتماعی را درپی دارد.
اگر قرار باشد بخشی از تقویم میلادی وارد حوزه زیست اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه شود، تعارضهای ناشی از چند تقویمی افزایش مییابد.
با تغییر در لایههای فرهنگ و زیست اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، شاهد رخ نمودن برخی چالشها و درگیریهای معنایی، فرهنگی و اجتماعی خواهیم بود.
منطق فهم و زیست دینی در زمان و دینی فهم کردن زمان و زندگی، بهشدت وابسته به منطق و چارچوب زمانیای است که در جامعه در قالب رویدادهای معنوی و دینی و دورههای زمانی تحول درونی مستقر شدهاست.
اضافه شدن تعطیلات روز شنبه میتواند سرآغازی بر ورود منطقی خارج از تجربه جامعه ایرانی باشد و عملا امکان تضعیف استقلال فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... را در لایههای پنهان جامعه فراهم کند.
منطق فهم و زیست زمانی در جامعه ایرانی، بهنوعی پشتیبان تداوم انقلاب اسلامی نیز بودهاست.
با یک تغییر در فهم و زیست زمانکاری، بقیه اوقات روزانه نظم پیشین خود را از دست داده، میان انواع فهم زمانی در زندگی ناهماهنگی بهوجود میآید. اگر هماکنون تصمیم مناسبی گرفته نشود، در آینده باید شاهد حذف طیف وسیعی از سنتهای فرهنگی و ملی و جایگزینی آن با سنتهای غربی باشیم.