از بین شرکتکنندگان فصل سوم «اسکار»، امیر کاظمی و فرناز رهنما با وجود اینکه تجربیات مختلف در بازیگری بیشتر به واسطه بازی در دو سریال «لیسانسهها» و «ساختمان پزشکان» که هردو از آثار سروش صحت هستند در ذهنمان ماندهاند.
به گزارش فیلم نیوز، امیرعلی نبویان را بیشتر به واسطه «قصههای امیرعلی» در رادیوهفت، استندآپکمدیهای «خندوانه» و حضور فعالش در مسابقه مافیا میشناسیم و نیکی مظفری هم تجربه بازی در چند نمایش را دارد، اما بیشتر به واسطه همراهیهای مداوم با پدرش مجید مظفری در ذهنمان مانده است.
مورد ویژه نیما | نیما شعباننژاد به یکی از برگ برندههای این فصل بدل شد. از همان ابتدای فصل شوخی بامزهای را با امیر کاظمی شروع کرد. مدام به شیوه او صحبت میکرد و از رفتارهای او ابراز تعجب میکرد. وقتی هم که نیما در چالش اضافه کردن آپشن به خود، گفت دلش میخواهد دُم داشته باشد دیگر دست از سرش برنداشت. جالب اینجا بود که شرکتکنندهها نیما را هم در چالشهایشان شرکت میدادند و او هم استقبال میکرد.
شوخیهای مدیری هم با نیما جزو نکات بامزه این قسمت بود. نیما که اصرار داشت همه سوالها را از مدیری بگیرد و خودش بخواند در یکی از چالشها وقتی به کلمهی «متوفی» رسید برگه را دست مدیری داد و مدیری هم تا آخر برنامه ولش نکرد. مدام میگفت نتوانسته است این کلمه را ادا کند. مدیری بالشی که نیما موقع نشستن زیرش میگذارد را هم به همه نشان داد و سر شوخی را با او باز کرد که نیما گرچه کاری نمیکند، بالش هم زیرش میگذارد که آسیب نبیند.
یکبار هم که نیما به امیرعلی تیکه انداخت که به خاطر بازی مافیا وضعش از اینرو به آن رو شده، باز هم مدیری با او شوخی کرد که خودش با نشستن و تکیه دادن به یک گوشه دارد پول درمیآورد و هیچ کار مهمی نمیکند. نیما شوخی بامزه دیگری هم با امیرعلی داشت و در تمام طول برنامه از اینکه میتواند تمام سوالها را جواب دهد حرصش میگرفت و حتی یک بار از جا بلند شد و گفت از برنامه میرود.
موقعیتهای بامزه چالشها | امیر کاظمی در یکی از چالشها گفت اگر قرار باشد آپشنی به او اضافه شود ترجیح میدهد یک دم باشد که بتواند احساساتش را از طریق آن نشان دهد. شوخی مهران مدیری و نیما و سایرین با ماجرای دُم امیر کاظمی به یکی از جذابترین موقعیتها تبدیل شد. وقتی مدیری داشت به نیما میگفت چه کار خیری باید انجام دهد، نیما به شوخی گفت ۲۴ ساعت دمش را بالا نگه دارد و همین مسئله باعث شد مدیری هم وارد شوخی شود و این ماجرای دم مدام ادامه پیدا کند. موقعیت جالب بعدی این بود که امیرعلی به عنوان آپشن میخواست دستگاهی داشته باشد که فکرش را مثل فیلم سینمایی روی پرده بیندازد و مدیری در جواب گفت این خیلی خطرناک است.
امیرعلی هم به مدیری تیکه انداخت که باید فکری به حال خودش بکند که چیزهایی برای پنهان کردن دارد. مدیری هم به تلافی از اینکه چنین حرفی به او زده، ازش امتیاز کم کرد و تا پایان هم مدام به رویش میآورد. چالش استعدادهای بیخود هم بخصوص در بخش امیر کاظمی و نیکی مظفری بسیار جالب بود. کاظمی لبهایش را تزریق میکرد و نیکی هم صدای ساعت درمیآورد. تلاش آنها برای درست کردن سالاد بدون کوچکترین صدا هم نتیجه جالبی داشت. رفتارهای آنها برای رعایت سکوت و خطاهای مداوم شان و نهایتا سالادهای عجیبی که درست کرده بودند هم بامزه بود.
شرایط خاص امیرعلی نبویان | یکی از جذابترین اتفاقهای این فصل، سرعت عمل و توانایی امیرعلی نبویان در پاسخ دادن به سوالها بود. تا جایی که همه تعجب کرده بودند. نیما از اینکه جواب عجیبترین سوالها را میداند حرص میخورد و امیر کاظمی هم مدام میگفت حس میکند در مسابقهای به زبان ژاپنی شرکت کرده و اصلا سر در نمیآورد آنها چه میگویند. خود مدیری هم با اینکه مدام با او شوخی میکرد، اما بخصوص زمانی که به چالش جملهبندی رسیدند، او را تحسین کرد. جالب اینکه وقتی نوبت به چالش انتخاب شخص برای انجام شغلهای عجیب رسید، هرچه شغل مرتبط با بازاریابی و خرید و فروش بود به امیرعلی میافتاد و همه علت انتخابشان را لحن و زرنگی او میدانستند، اما مدیری معتقد بود منظورشان قالتاق بودن اوست؛ شوخی که باعث شد باز هم پای بازی مافیا به میان بیاید.
در بخش کامنتهای پستهای مرتبط با فصل سوم «اسکار» اکثر مخاطبان نوشتهاند به نسبت دو فصل پیش، از این فصل رضایت بیشتری دارند. بعضیها این موقعیت را به انتخابهای درست ربط داده و برخی دیگر نوشتهاند حضور نیما و فعالتر شدن خود مدیری به جالبتر شدن فضا کمک کرده است.